ـــــــــــــــــــــــ معرفی کتاب؟ ـــــــــــــــــــــــــــ
کتاب بهشت من کنار توست داستان دختری بهنام راضیه است که با مردی ازدواج میکند این ازدواج به او یاد میدهد چگونه از دیگران حمایت کند.
اما روزگار برای راضیه بر مراد نیست و او همسرش را از دست میدهد. وصیتنامهای پیدا میکند که....
ـــــــــــــــــــــ
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
رحمان مطمئن شد که صدا، صدای پای خانمجان نیست.
- شمایین راضیه خانوم؟
راضیه تنها توانست جواب سلام رحمان را بدهد و دوباره خاموش بماند سر جایش. چشم دوخته بود به چشمان رحمان که دوخته شده بودند روی زمین. خواست برود که رحمان گفت: «راضیه خانوم ما رو هم حلال کنین ما قصدمون خیر بود ولی آقا ناصر آب پاکی رو ریخت رو دست مون.» راضیه آمد چیزی بگوید ولی نه حرفی برای گفتن داشت و نه زبانش میچرخید تا چیزی بگوید.
رحمان آرام رفت، رحمان بدون عصا رفت و جای قدم هایش بزرگ تر از همیشه بر روی برف ها جا ماند. سوز سردی میآمد ولی راضیه تکیه بر دیوار ایستاده بود و پرده ی جلوی در را پیچیده بود دورش و گریه می کرد.»
ـــــــــــــــــــــــــــــ
#بریده_کتاب📚
#بهشت_من_کنار_توست❤️
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
صبحت اینجوری شروع بشه خوبه😍
ممنونم که با معرفتین ♡همیشگی باشی مهربون
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
صبحت اینجوری شروع بشه خوبه😍 ممنونم که با معرفتین ♡همیشگی باشی مهربون ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈
میدونین همزمان که این پیام برام اومد یه مداحی هم درحال پخش بود
🎧یه کربلا میخوام بگــــــو باشــــه...
🤍همراهِ رفیقام بگــــــــو باشــــه...
کجا گمت کردم؟.mp3
2.91M
من ســــــــر قرارم ...
تو کجایی ؟!
#واریزی🌱
#البرز/کرج 🍃
#قصه_ننه_علی📚
ـــــــــــــــــــــــ
ممنونم بابت اعتمادتون ♡
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📖✨
کتاب «حریر» اثر لطیف فاطمه سلطانی است که در قالب عاشقانهای روستایی، سرقت حجاب و آزادی را روایت میکند.
این کتاب که ماجرای آن درسالهای حکومت پهلوی میگذرد، این روز ها آمده است تا شما را به کاخهای پرتجمل و خیابانهای خاکی قبل از انقلاب بیرد و با افراد مشهور اما ناشناختهای چون وزیر دربار پهلوی،تیمورتاش، و تاج الملوک همسر رضاخان میر پنج و مادر محمدرضاشاه
و حتی چهرههایی انقلابی و مجاهد همچون آیت الله محمدتقی بافقی، آشنا سازد✋🏼📖.
#حـــــریر📚
عروس و دامادی کھ بھ تازگـی داشتند
در ؏ـــــــشق غرق میشدند.
کھ ناگـٰاھ در شب عروسـے طوفانـے زندگـیِ نوپایشان را درهم پاشید و عروسِ مجلس را اسیر خود کرد و بر پیشانـےِ داماد مھرِ بےناموسی زد و حالا عروسـے کھ بھ اسارت رفتھ و دامادی کھ بی خبر مانده از نوعروسش کھ معلوم نیست زندھ است یا مرده ، هنوز در اسارت محمد بغدادیست یا فروختھ شدھ؟
شاید هم سر از کاخ شاهن شاهـےدرآورده باشد !......
🟢قیمت کتاب 115/000
🔴قیمت با تخفیف 110/000
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
چطور بیشتر کتاب بخونیم 🌸!
╰───── • ◆ • ─────╯
🦋•20 دقیقه اول صبح و 20 دقیقه اخر شب اینجور کلی کتاب میتونید بخونید .
❤️•کتابی رو انتخاب کن که بهش علاقه داری .
🦋•برای مطالعه هدف گذاری کن .🌻.
❤️•اگر کتابی جذبت نکن رهاش کن .🕊.
🦋•با تند خوانی میتونی دقیق تر مطالعه کنی .✨.
❤️•سعی کن وقتی کتاب میخونی حواست فقط به موضوع کتاب باشه نه جای دیگه
.
@hasebabu
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#حـــــریر📚 عروس و دامادی کھ بھ تازگـی داشتند در ؏ـــــــشق غرق میشدند. کھ ناگـٰاھ در شب عروسـے ط
هنوز با چشمهای وقزده مات ماجراهای دوروبَرم بودم که ممد بغدادی چنگی به افسار قاطر زد و گفت: «خوشگلتر از اونه که اسیر یه دهاتی بشه.» و قبل از اینکه کسی بخواهد تکان بخورد، اسبش را هی کرد و قاطر بدبخت را دنبال خودش کشاند. پیش از آنکه از پشت قاطر پرت بشوم پایین، ناخوداگاه قاچ خورجین را چسبیدم و من هم کشیده شدم دنبالش. بقیۀ آژانها هم درحالیکه تیر درمیکردند، تاختند. قبل از اینکه علیسان و حسن و قدرت همراه چند نفر دیگر با عربده و فحش دنبالشان بدوند، گردوغبار سم اسبها آنها را محو کرد و فقط توانستم حسینی را ببینم که دستش را گذاشته بود روی قلبش و با زانو فرود آمده بود روی زمین.
ــــــــــــــــــــــــ
#بریده_کتاب
#حــــــــــــریر
#عاشقانھِ_تاریخی
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
لینک رو دیشب گذاشتم✅
ــــــــــــــــــــــــ
الهییی... نوش روحتون☺️
ـــــــــــــــــــــ
اسمم؟! بیا کتاب سفارش بده شماره کارت بدم میدونی😉
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواهش میکنم ☺️
ـــــــــــــــــــــــــ
اقساط به شرطه ها و شروطه ها...
شخصی پیام بدین تا براتون بگم💚
ــــــــــــــــــــــــ
پیشنهادتون کاااملا به جاست،،، الان ک اول برجه بیا سفارشت ثبت کن🤌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مقام معظم رهبری:
▫️شهید حسین فهمیده سیزده ساله بود؛ امّا با رشد، با شعور، با اراده و مصمّم.
جسم او رفت؛ امّا روحش زنده ماند ...
🌹 ۸ آبان سالروز شهادت شهید محمدحسین فهمیده و روز نوجوان و بسیج دانش آموزی گرامی باد.
شهید #حسین_فهمید🕊🌹
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•