eitaa logo
حاصل عمر
5 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
216 فایل
حاصل عمر از جهان یک دل بدست آوردن است مقصد غواص از ۹ بحر یک گوهر بود(دل امام زمان را بدست آوریم) آیدی مدیر کانال @mohsen508
مشاهده در ایتا
دانلود
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تابستان زمستانی در آلمان در پی بارش‌های مداوم باران در شهرهای مختلف آلمان شهر رویتلینگن به علت شدت بارش تگرگ سفید‌پوش شد. @tebeslami_ir
خانم ۳۲ ساله از فروردین ماه سال گذشته ( ۱۵ ماه قبل) به دنبال تزریق دوز اول واکسن کرونا دچار کهیر شدید در تمام نقاط بدن شد. حین حملات دچار تنگی نفس شدید هم می شد. با مراجعه به بیمارستان تخصصی رازی بعد از معاینه توسط متخصص پوست به او گفته شد که احتمال خفگی حین حملات وجود دارد لذا بلافاصله حتی اگر در اتوبان بود باید توقف کرده و آمپول های تجویز شده را تزریق کند‌. ایشان یک ماه قبل به مطب مراجعه کرد. با تشخیص غلبه سودا و بلغم برای او فصد دست انجام شد. تعدادی داروی گیاهی هم برای اصلاح مزاج تجویز شد. چند روز قبل با شادی زیاد مراجعه و اذعان کرد بلافاصله بعد از فصد کهیرها از بین رفتند و کاملا خوب شدم و در یک ماه گذشته دیگر کهیر نزدم. مصرف قرص های سیتریزین و فکسوفنادین و .‌‌.. را هم که دکترها گفته بودند نباید قطع شوند متوقف کردم. 🆔 @drezamontazer 🔶🔹 پی‌نوشت واکسن‌های کرونا ... همان چیزی که هرچند در اخبار رسمی، دیگر مدت‌ها است که خبری از آن نیست اما کماکان در زندگی مردم پابرجا و مطرح است، چون عوارض متعدد خود را به رخ اکثریت کشیده است. ✴️ آیا وزارت بهداشت و کمیته‌ی علمی ستاد کرونا، کلاسه‌ی پژوهشی برای جمع‌آوری دیتا، مطالعه‌ی عوارض واکسن و تحلیل آن انجام داده‌اند؟ یا کماکان در اوهام «اکسیر حیات» به سر می‌برند؟! ⭕️ واقعاً اگر جریان یهودی - غربی توانسته باشد ذیل مفهوم ، یک چیز را به‌خوبی تعریف کند، مفهوم است که توسط واکسن‌های کرونا عرضه شد. ✍️مهندس شکوهیان‌راد
💚امام کاظم ع : اجْتَهِدُوا فِی أَنْ یَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَات»؛ سعی کنید در زندگی، زمان خود را به کنید: 💠🔸۱. سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ بخشی را به راز و نیاز با خداوند متعال اختصاص دهید. 💠🔸۲. وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ بخشی را هم به تلاش برای کسب روزی حلال اختصاص دهید. 💠🔸۳. وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَكُمْ عُیُوبَكُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَكُمْ فِی الْبَاطِنِ زمانی هم به معاشرت با برادران و اشخاص مورد اعتمادی بپردازید كه شما را از عیبهایتان آگاه می کنند و از صمیم قلب با شما یک رو هستند. 💠🔸۴.وساعة للذات فی غیرمحرم ساعاتی راهم برای لذتهای حلال بگذارید... 📚تحف العقول ص ۴۰۹ کلیدواژه: زندگی/ معاشرت/ رازو نیاز/روزی حلال/ لذت حلال ✳️ کانال سفیرهدایت ✳️@safirehedayate🌿
┄━═✿♡﷽♡✿═━ از وصیت های امام علی علیه السلام به امام حسین علیه السلام: 📌پسرم! گناه كاران را از رحمت خدا نااميد مكن! چه بسیار گناه كارانى كه پس از سالها ، هدایت و عاقبت بخير شدند. و چه بسیار عبادت کنندگانی كه پس از عمرى عبادت، گمراه و به فساد افتادند و به دوزخ وارد شدند. 📚تحف العقول ،صفحه ۱۴۱
🐪 بستن زانوی شتر 🐫 💠قافله چندین ساعت راه رفته بود. آثار خستگی در سواران و در مرکبها پدید گشته بود. همینکه به منزلی رسیدند که آنجا آبی بود، قافله فرود آمد. 🔹️رسول اکرم نیز که همراه قافله بود، شتر خویش را خوابانید و پیاده‌ شد. قبل از همه چیز، همه در فکر بودند که خود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم کنند. 🔸️رسول اکرم بعد از آنکه پیاده شد، به آن سو که آب بود روان شد، ولی‌ بعد از آنکه مقداری رفت، بدون آنکه با کسی سخنی بگوید، به طرف مرکب‌ خویش بازگشت. 🔹️اصحاب و یاران با تعجب باخود می‌گفتند آیا اینجا را برای فرود آمدن نپسندیده است و می‌خواهد فرمان حرکت بدهد؟! چشمها مراقب و گوشها منتظر شنیدن فرمان بود. 🔸️تعجب جمعیت‌ هنگامی زیاد شد که دیدند همینکه به شتر خویش رسید، زانوبند را برداشت‌ و زانوهای شتر را بست، و دو مرتبه به سوی مقصد اولی خویش روان شد. 🔹️فریادها از اطراف بلند شد: ای رسول خدا! چرا مارا فرمان ندادی که‌ این کار را برایت بکنیم، و به خودت زحمت دادی و برگشتی؟ ما که با کمال افتخار برای انجام این خدمت آماده بودیم. 🔸️در جواب آنها فرمود: هرگز از دیگران در کارهای خود کمک نخواهید، و بدیگران اتکا نکنید، ولو برای یک قطعه چوب مسواک باشد. 📚 کحل البصر: صفحه ۶٩ ♡♡عضویّت‌دریاوران‌مهدی(عج)👇👇 @yavarne_mahdi
🌸🍃🌸🍃 امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه، خرما تناول می کرد، حضرت در سنین جوانی بودند، سلمان فارسی در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت. حضرت علی (ع) دانه خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان رها کرد. سلمان گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سال هستید؟ حضرت فرمودند: ای سلمان من را از نظر سن و سال کوچک و خود را بزرگ می بینی. قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟ چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد؟ سلمان با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواست.  حضرت علی فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود.  من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. سلمان عرض کرد: نشانه دیگری در آنجا بود، برایم بیان فرمایید.  امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد، با عجله خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم.  به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ، در حال استراحت بودم وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد، من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم. از همان اطراف گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام. امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند.  رسول خدا فرمودند: ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم، درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت. وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر داد. بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء از زمان آدم تاکنون که گرفتار شده اند علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است.  القطره، جلد۱، صفحه ۲۸۲ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃 🌸 🍃 ✨هشت خصلتی که خداوند به بنده محبوبش الهام می‌کند!✨ ❣ امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند: هرگاه خـداوند بنده ای را دوست بدارد، به او الهام می‌کند که به هشت خصلت عمل نماید: 🔻❶ چشم پوشیدن از حــرام 🔻❷ تـرس از (نافرمانی)خــداوند 🔻❸ شـرم و حیــا 🔻❹ عهد و پیمان 🔻❺ صبر و شکیبایی 🔻❻ (رعـایت) امانتداری 🔻❼ صدق و راستی 🔻❽ و سخاوتمندی و بخشندگی 🍃 🌸 🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 📚احادیث الطلاب ۲۷۴۸ 🪴"مختصر و مفید"🪴 👇👇 ╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️⊱━━ @mokhtasarVmofid ╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️ ⊱━━
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍            داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ در قدیم یک فردی بود در همدان به نام اصغرآواره اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسی‌ها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرمی می‌کرد و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را می‌شناختند و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش می‌گفتند اصغر آواره! انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود می‌رفت تو اتوبوس برای مردم می‌زد و می‌خواند و شب‌ها می‌رفت در بهزیستی می‌خوابید تا اینجای داستان را داشته باشید! در آن زمان یک فرد متدین و مؤمن در همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا می‌رود و وصیت‌کرده بود اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم اباعبدالله علیه‌السلام و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر آمدند برای تشیبع جنازه در باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج ملاعلی همدانی فاتحه‌ای بخوانم و برگردم وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسال‌خانه می‌بردند کنجکاو شد و به سمت آنها رفت پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید؟ یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است تا اسم او را شنید فریادی از سر تأسف زد و گریست مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند‌ و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند‌چه شد که شما برای این فرد این طور ناله کردید؟! حاجی گفت: مردم این فرد را می‌شناسید؟ همه گفتند: نه! مگه کیه این؟ حاجی گفت: این همون اصغر آواره است مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود شما از کجا می‌شناسیدش؟! و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی گفت: سال‌ها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمان‌ها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر می‌رفت سوار اتوبوس که شدم دیدم وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد ترسیدم و گفتم: یا حسین اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین می‌رود اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمی‌ذارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخواهم رسید چه کنم؟! خلاصه از خجالت سرم را به پائین انداختم اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟ چرا نمیزنی؟ گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها موسیقی ننواختم خلاصه حرمت نگه داشت و رفت اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین علیه‌السلام برات جبران کنه حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانه‌ای بشود برای این امر خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام داد و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد هر چقدر می‌شکنیم باز نمک می‌ریزد           یـاحـسـیــ💔ــن ‌°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/749076838Ca48adbba8a
بالاخره تونستم کانال خانم رقیه خاتون رو براتون پیدا کنم😍 به عشق اقا اباعبدالله نبینم کانال دخترشوخالی بزاری 😔 لینک عضویت 👇🔰🔰🔰 @Ya_Roghayyeh @Ya_Roghayyeh @Ya_Roghayyeh
15.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 هیت سینه زنان علی اکبر برنامه حسینه معلا روضه قتلگاه 🎤مهدی شوقی
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیأت دو نفره در هاوایی این زن و شوهر شیرازی که توی کانادا زندگی میکنند.برای یه سمینار علمی اومدند جزیره هاوایی 🥀روز عاشورا اونجا بودن🥀 😔دیدن اینجا هیچ مراسمی نیست شروع کردن ، خودشون دو تایی دست به کار شدن... اومدن آب نذری به مردم اونجا دادن و روی بطری آب به انگلیسی نوشتن: ((این آبی که در دست دارید، ادای احترامی است به امام حسین، نوه حضرت محمد، که در کربلا در سال ۶۸۰  میلادی در روز عاشورا به شهادت رسید. ایستادگی شریف او در برابر ظلم و ستم با وجود آب نخوردن و تشنگی شدید او، خانواده و فرزندان معصومش و یارانش ما را برانگیخته است. این رویداد بر ارزش های شجاعت، عدالت و صداقت تاکید می کند. همانطور که تشنگی خود را برطرف می کنید، مقاومت آنها را در سختی ها به یاد بیاورید. این فقط داستانی از گذشته نیست، بلکه فراخوانی برای حفظ این ارزش ها در امروز است. اگر این داستان شما را متاثر میکند، از شما دعوت می کنیم تا درباره پیاده روی اربعین بیشتر بدانید. سفری مهم که سالانه میلیون ها نفر برای یادآوری حسین و پیام جادوانه اش طی می کنند. سلام بر حسین ✳️ کانال سفیرهدایت ✳️@safirehedayate🌿