eitaa logo
هوادار حسین
92.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
32 فایل
حرف دلاتون رو سوالاتتون رو همکاریتون رو و بالاخره هرچی که دوست دارید ما بخونیم و بشنویم رو اینجا بفرستید @hoseiniyan ❤️ 🚨 تبلیغات نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ علامه سید رضی ،گردآورنده نهج البلاغه 🔻علامه سید رضی در سال ۳۵۹ هـ.ق. در محله شیعه نشین بغداد دیده به جهان گشود. نسبت سید رضى از جانب پدر با چهار واسطه به امام کاظم علیه السلام، و از طرف مادر نیز با شش واسطه به امام زین العابدین علیه السلام مى رسد. برادر بزرگتر سید رضى نیز سید مرتضى است. او پس از استادش شیخ مفید، اعلم علماى شیعه در نیمه اول قرن پنجم هجرى بود. 🔺سید رضى پیش از بلوغ نزد دانشمندان مشهوری چون شیخ مفید علوم مختلف بلاغت، تفسیر، حدیث، فقه، اصول، کلام را فراگرفت . سید رضی همچون برادرش دارای نبوغ خارق العاده ای بود و در هفده سالگى اقدام به تدریس و تألیف و تصنیف نمود . او در فراگرفتن علوم بسیار حریص بود. 🔹سید رضی با گردآوری سخنان و خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار امیرالمومنین علیه السلام تحت عنوان نهج البلاغه خدمتی بزرگ به عالم انسانیت نموده است. او در ششم محرم سال 403 هجری در 47 سالگی در شهر بغداد از دنیا رفت. 🎧@nohe_madahe
📚 🌟عنوان:سقای آب و ادب🌟 ✍به قلم:سید مهدی شجاعی 🖨ناشر:انتشارات نیستان هنر 📜✍📜✍📜✍📜✍📜✍ سقای آب و ادب، داستانی با درونمایه تاریخی و مذهبی است و روایتی است از شجاعت و فداکاری مردی که تا آخرین لحظه، شجاعانه در برابر باطل ایستادگی کرد و امام حسین (ع) را تنها نگذاشت. این داستان که از شجاعت و دلاوری‌های حضرت عباس (ع) می‌گوید، زبان به ستایش این شخصیت بزرگ گشوده است و همچنین واقعه عاشورا را نیز توصیف می‌کند. واقعه‌ای که بعد از گذشت هزار سال، همچنان دل عاشقانش را خون می‌کند و به یادشان می‌آورد که آزادگی و آزادی را فراموش نکنند. سید مهدی شجاعی در این اثر نگاهی به واقعه عاشورا انداخته است و نقش حضرت ابوالفضل را هم از دیدگاه منطقی و هم از دیدگاه احساسی، بررسی کرده است. کتاب سقای آب و ادب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم خواندن کتاب سقای آب و ادب را به تمام دوست‌داران کتاب‌های مذهبی و عاشقان امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع) و واقعه عاشورا پیشنهاد می‌کنیم. 📜✍📜✍📜✍📜✍📜✍ 🎧@nohe_madahe
مداح مرتضی باب
4_5796436168455231827.mp3
11.67M
🍃داغ کاکوم مداح 💔 🎧@nohe_madahe
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃به دلت بگو میریم کربلا روز و شب فقط میگیم یاحسین اطلبنا حرم یعنی کربلا به دعای مادرش میریم کربلا 💔 مداح 🎧@nohe_madahe
سيد علی مومنی
مداحی آنلاین - نماهنگ ترانه‌ی آرامش - سید علی مومنی.mp3
3.87M
🍃ترانه‌ی آرامش قد خدا میخوامش بهشت اگه آدم بود حسین میشد بامش 💔 مداح 🎧@nohe_madahe
🕯 عزا خانه ما را دریابید! ☑️ استاد مجاهدی نقل ‌می‌کنند: ▪️ خانه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار ‌می‌شد. روزهای تاسوعا و عاشورا شخصیت‌های بزرگی همانند مرحوم علامه طباطبایی (رحمت الله) - صاحب تفسیر المیزان – در این مجالس عزاداری شرکت ‌می‌کردند و اغلب به صورت ناشناس در میان مردم عزادار ‌می‌نشستند بر مصائب سالار شهیدان اشک ‌می‌ریختند. بارها شخصاً آن مرحوم را ‌می‌دیدم که با حضور در آن مجالس، غمگینانه در گوشه ای نشسته و بی تابانه برای جد بزرگوار خود و مصائب آل الله ‌می‌گریستند و در این حالت سعی ‌می‌کردند که با گوشه عبا چهره خود را بپوشانند. مرحوم برقعی (رحمت الله) برای من این قضیه را با انقلاب حال تعریف ‌می‌کردند و ‌می‌گریستند: ▫️ هر سال در روز پایان عزاداری، پاکت حق الزحمه واعظان و ذاکران حسینی را پس از ختم جلسه به آنان تقدیم ‌می‌کردم. سالی، روز عاشورا با روز جمعه مصادف شده بود و من پس از نماز صبح وقتی که خواستم پاکت‌ها را آماده کنم، دیدم که چهل هزار تومان کم دارم! پول به اندازه نیاز در حساب بانکی داشتم ولی چون روز جمعه بود نمی‌توانستم از آن استفاده کنم، و از طرفی با مولای خود امام حسین (علیه السلام) عهد کرده بودم که از بابت هزینه مجالس عزاداری شخصاً از کسی وجهی مطالبه نکنم ولو به صورت قرض الحسنه! لذا برای اولین بار در طول سال‌ها عزاداری، خود را با مشکلی رو به رو ‌می‌دیدم که ظاهراً حاصلی جز شرمساری برای من نداشت! مغموم و افسرده، سماور را روشن کردم و قلباً به آقا امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم که آبروی مرا بخر و نگذار شرمنده ذاکران تو باشم. هنوز چند دقیقه ای از دم کردن چای نگذشته بود که شنیدم در ‌می‌زنند! برخاستم و در خانه را باز کردم. دیدم دو نفر ناشناس (یا سه نفر، تردید از نویسنده است) و آذری زبان پشت در ایستاده اند. پس از سلام و احوالپرسی، گفتند: 🔹 از طرف جعفر آقا حامل پیغامی برای شما هستیم! ▫️ آنان را به درون خانه راهنمایی کردم و پس از صرف چای، بسته ای را به من دادند و گفتند: 🔹 ساعتی پیش در خدمت جعفر آقای مجتهدی بودیم. در اثنای صحبت، ایشان چند لحظه سکوت کرده و به ما گفتند: 🔸 آقا امام حسین (علیه السلام) ‌می‌فرمایند: 🔶 عزا خانه ما را دریابید! 🔹 بعد چند بسته اسکناس را داخل روزنامه پیچیدند و گفتند: 🔸 آقا جان! این بسته را به حاج آقا مصطفی برقعی برسانید! منزل ایشان در گذرخان، کوچه معروف به کلاه فرنگی است! 🔹 از خدمت شان مرخص شدیم و پرس و جو کنان آمدیم و خدا را شکر که این توفیق نصیب ما در این روز عزیز شد! ▫️ بسته پول را باز کردم و در نهایت تعجب دیدم که جعفر آقا چهار بسته ده هزار تومانی برای من فرستاده اند! بغض گلویم را فشرد و بی آن که بتوانم با آنان سخنی بگویم با من خداحافظی کردند و رفتند! ⬅️ در محضر لاهوتیان، جلد۱، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷ 🏷 علیه السلام (ره) 🎧@nohe_madahe