چشم پسرک به کباب و دودش بود و چشم مادر به پول مچاله شده در دستش🥲 . با کباب‌فروش مدام صحبت میکرد و قیمت‌ها رو میپرسید. از خجالت وارد مغازه نمیشد و تنها یک سیخ سفارش داد. دور یک نان پیچید و بعد درون کیسه پلاستیک فریزر گذاشت و رفت. شاید قرار است سهم چند نفر منتظر در خانه شود.. این روزها #مراقب‌بندگان‌خدا باشیم. رمضان ماه خداست و بندگان خدا.. #هوادار_حسین | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/havadar_hosein

پدر یکی‌یکی داروهای همسرش را از متصدی داروخانه میپرسید و با انگشت‌هایش میشمرد. یکی یکی قیمت‌ها رو میپرسید تا مبادا حساب و کتابش به هم نخواند. و دخترش که از دیگران خجالت میکشید و گوشه‌ای ایستاده بود و آخرین شکستن‌های پدرش را در مقابل دیدگان مردم می‌دید.. این روزها #مراقب‌بندگان‌خدا باشیم. رمضان ماه خداست و بندگان خدا.. #هوادار_حسین | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/havadar_hosein