باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #دنیای_سوفی
به قلم #یوستین_گوردر
انتشارات #هرمس
#برشی_از_کتاب👇🏻
سوفی بعد از بازکردن درِ حیاط نگاهی به صندوق پست انداخت.
معمولاً تویش کلی مجله و پاکتهای بزرگ برای #مادر بود. گهگاهی برای #پدر هم از بانک نامه میرسید.
امروز فقط یک پاکت کوچک در صندوق بود،برای #سوفی.
پشت پاکت نوشته شده بود:
سوفی آموندسن،خیابان کلوا،پلاک سوم.
فرستنده نامه هم مشخص نبود.حتی تمبری هم روی پاکت نچسبانده بودند.
سوفی بهمحض اینکه در حیاط را بست پاکت را بازکرد. تنها چیزی که پیدا کرد کاغذِ کوچکی بود به اندازه خود پاکت. روی تکه کاغذ نوشته شده بود:
تو کی هستی؟
***
من کیستم؟ و چرا بهدنیا آمدهام؟
اصلا چه کسی مرا آفریده و با چه هدفی؟؟؟
اینها سوالاتی است که در طول #زندگی ممکن است برای هرکسی پیش بیاد.
درواقع، #فلسفه با مطرح شدن اینگونه مسائل آغاز شد و بهوجود آمد.
#یوستین_گوردر، استاد دانشگاه و #نویسنده معروف نروژی است که سالها به تدریس فلسفه مشغول بوده است و همین امر موجب میشود تا درصدد آن برآید که مفاهیم فلسفه و حکمت غرب را به زبان ساده و روان در قالب یک داستان بیان کند.
کتاب #دنیای_سوفی داستان یک #دختر نوجوان است که در آستانه تولد ۱۵ سالگیاش ماجراهای عجیبی برایش اتفاق میافتد و همین اتفاقات باعث میشود تا ذهن او درگیر ابعاد فلسفی زندگی شود.
تفاوت و جذابیت این کتاب با کتب فلسفی دیگر در این است که نویسنده با زیرکی خاص، تمام فلسفه و #حکمت_غرب را از آغاز پیدایش آن تا عصر حاضر، در قالب یک #داستان ساده و روان به مخاطب عرضه کرده است.
#دنیای_سوفی را به نوجوانان خود هدیه بدهید🌹
@havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #دختر_ماه
به قلم #سارا_عرفانی
انتشارات #مدرسه
#برشی_از_کتاب👇🏻
ابراهیم با اشتیاق بُرد مصری را دست #خواهر داد. میدانست که #فاطمه علیرغم سن و سال کم در مجالس درس #پدر حضور داشته.
فاطمه سوالات را با دقت خواند و گفت: «اجازه میدهی پاسخ سوالات را بنویسم؟»
ابراهیم لبخندی زد وگفت:«حتما صبر کن برایت #قلم و مرکب بیاورم»
مردهای کاروان، #مدینه را به قصد دیار خود ترک کردند. هنوز از مدینه دور نشده بودند که چند سوار به آنها نزدیک شدند. رئیس کاروان، موسیبنجعفر را شناخت. از اسب پیاده شد و مشتاقانه به سمت او رفت.
#امام_موسی_کاظم (ع) نیز از اسب پیاده شد. سلام کرد و با مرد دست داد.
مرد گفت: «همراهانم سوالاتی از محضرتان داشتند؛ اهل منزل گفتند سفر هستید»
امام گفت: «سوالاتتان چه بود؟»
رئیس کاروان بُرد مصری را از میان عبایش درآورد و گفت: «دختر گرامیتان فاطمه خانم پاسخ آنها را برای ما نوشتند.»
امام پاسخ ها را گرفت و تمام آن را خواند. لبخند بر لبش نشست و سه بار زیر لب گفت: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش»
رو کرد به مرد و گفت: «پاسخ من نیز به سوالات شما همین ها بود.»
***
محبتها اگر حقیقی باشند، همرنگی میآورند.
اینکه دلت با کسی باشد، چشم و گوشت همیشه به او باشد، هم و غمت این باشد که او چه میگوید، چه میکند و چگونه حرف میزند؟
چگونه بلند میشود و مینشیند، چگونه مقابل ظلم میایستد و چگونه در نگاهش فقط #خدا دیده میشود و لاغیر، تو را همرنگ خودش میکند.
محبتها اگر واقعی باشند شباهتی ماندگار و مثالزدنی ایجاد میکنند، آنگونه که گذر زمان ذرهای از رنگش را به خود نمیگیرد.
دختر ماه، داستان کودکی است که از کودکانههای خود گذشته و چون #خوبان_عالم در کودکی مرجع درماندگان است.
دختر ماه داستان مشابهت و سنخیتی است که از پس محبتها و عشقها ساخته شدهاست.
دختر ماه داستان زندگی یک ماه نیست، داستان زندگانی مجموعهای از #خورشیدهای_عالم است.
این کتاب، داستان دختری است که هم #خواهر امام است، هم #دختر امام است و هم خودش حق امامت بر #علویان عالم را دارد.
این روایت، قصۀ تکرار #ظلمهاست، قصۀ تکرار #رنجها و #فراقهاست، قصۀ تکرار #جدایی بین خواهرها و #برادرها است. اینجا دوباره #خاطرات #حضرت_زینب (س) و عزیزترین عزیزان، #حسین_بن_علی (ع) زنده میشود. اصلا خواهرها در این عالم آمدهاند تا روایتگر دردهایی باشند که #عزیزانشان کشیدهاند...
دختر ماه، روایت داستان زندگانی #حضرت_فاطمۀ_معصومه روحی فداه است که از کودکی کنار برادرش #علی_بن_موسی_الرضا (ع) بزرگ میشود و همانند او خورشیدی درخشان برای عاشقان و مریدان اهلبیت علیهمالسلام میشود.
دختر ماه را خواندم، به امید اینکه:
آنانکه #خاک را به نظر کیمیا کنند، آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند؟...
شما هم بخوانید به امید اینکه:
آنان که خاک را به نظر #کیمیا کنند، حتما شود که گوشۀ چشمی به ما کنند...
@havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #سرمهای
به قلم #حامد_عسکری
#برشی_از_کتاب 👇🏻
هر نسیمی که نصیب از #گل و #باران ببرد
می تواند خبر از مصر به کنعان ببرد
آه از #عشق که یکمرتبه تصمیم گرفت:
یوسف از چاه درآورده به زندان ببرد
وای بر تلخی فرجام رعیت پسری
که بخواهد دلی از #دختر یک خان ببرد
ماهرویی دل من برده و ترسم این است
سُرمه بر چشم کشد، زیره به کرمان ببرد
دودلم اینکه بیاید من معمولی را
سر و سامان بدهد یا سر و سامان ببرد
#مرد آنگاه که از درد به خود میپیچد
ناگزیر است لبی تا لب قلیان ببرد
#شعر کوتاه ولی حرف به اندازهی #کوه
باید این قائله را “آه” به پایان ببرد
شب به شب قوچی ازین دهکده کم خواهد شد
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد!
***
عنوان عجیبی است. چرا #سرمه_ای !؟ نویسندهاش را میشناسیم. #حامد_عسکری ست. همان که از گذاشتن واژهها روی هم خانهای برای افکارمان میسازد، همان که #کلمات را اگر مثل دارو، تلخ باشند در معجونی از جملات شیرین به خوردت میدهد. همان که کلمات را چون گلولهای به ذهنت شلیک میکند؛ وقتی میگوید سرمهای، باید چشم بچرخانی میان ابیاتش تا منظورش را بفهمی.
#سرمهای عاشقانهای ساده و بی آلایش است. از سرمۀ چشم معشوق گرفته تا تکاندن #روسری سرمهای رنگش. از یعقوب و درد فراق یوسف، تا زلیخا و درد #تنهاییاش، از شیری که #عاشق آهو شده و سایر تمثیلات عاشقانۀ پر شیطنت...
با وجود اینکه این ابیات پر از عشق است، در عین حال طنازی شیرینی، زیرکانه به آن ضمیمه شده است.
خلاصه هم عنوان عجیبیست و هم کتابیعجیب! بدوناغراق #کتاب را که باز کنی، تا تمام نشود، نخواهی بست!!!
قطعا برای تزریق #آرامش در روزهای پر دغدغه پیشنهاد مناسبی است👌🏻
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #خال_سیاه_عربی
به قلم #حامد_عسکری
انتشارات #امیرکبیر
#برشی_از_کتاب 👇🏻
یعنی کجای این #باران نشسته و دارد کلمههای جد غریبش را زمزمه میکند؟ خیلی از فرازهای دعای #عرفه مرا یاد ناحیهی مقدسه میاندازد. عرفهی #حسین تمام میشود. باران بند میآید. خیس خالیام. ابرها پراکنده میشوند. مردم گلهگله دارند قدم میزنند. زدهاند بیرون شاید برای پیدا کردن گل نرگس.
***
"خال سیاه عربی"، نوشتهی حامد عسکری، داستاننویس جوان و خوشذوق کشور، به همت انتشارات امیرکبیر در سال ۹۹ روانهی بازار نشر شد.
خال سیاه عربی، تنها روایت سفر #حج نویسنده نیست، خال سیاه عربی، روایت دلی است پر روضه، در سفر به خانهی خدا و سرزمین پر غصه و قصهی مدینه و مکه؛
#نویسنده، در این سفر آنچه میبیند و روایت میکند، فقط شهر و کوه و مسجد و خانه نیست، او روضهها را میبیند و حرفهای ناگفتهی تاریخ را میشنود، تن رنجور #پیامبر در احد، شرم علی مرتضی از زهرای مرضیه و غم #دختر از زخم پدر را روایت میکند.
خال سیاه عربی، سفرنامهای داستانی با قلمی روان و صمیمی است که خواننده را دعوت میکند بنشیند و روایت دل نویسنده را در کنار روایت چشم نویسنده گوش کند.
خال سیاه عربی، سفرنامهی حج حامد عسکری بسیار خواندنی و لذتبخش است.👌🏻
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/