باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #احمد_احمد
به قلم #محسن_کاظمی
نشر #سوره_مهر
#برشی_از_کتاب 👇🏻
دکمه کت را به آرامی باز کرده و خود را آماده درگیری کردم. در حالی که به سر کوچه نزدیک و نزدیکتر میشدیم، خودروی پیکانی با سرعت از نقطهای به حرکت درآمد. سر کوچه به شدت ترمز کرد و در قسمت آسفالت زمین توقف کرد. ما هنوز در قسمت خاکی زمین بودیم. گفتم: «میثم توجهی نکن، راهت را برو، من درگیر میشوم و تو با تمام قدرت بدو و فرار کن.
ما در فاصله پنج متری پیکان بودیم که مردی قوی هیکل، بلند قامت و ورزیده از آن پیاده شد و در حالی که اسلحه یوزی به دست داشت، با سرعت به پشت قسمت جلویی ماشین رفت و اسلحه را به حالت آماده برای تیراندازی به روی کاپوت ماشین گذاشت. یک دفعه به لفظ جاهلی گفت: "سالار! دستها بالا..."»
***
«احمد احمد» تمام #زندگی اوست...
او که از مبارزین در دوره #پهلوی دوم است، به دلیل نوع مبارزاتش با گروههای مبارز بسیاری همکاری و فعالیت داشته و به همین خاطر چندین بار دستگیر شده است. او در آخرین برخورد با مامورین #ساواک مصدوم و پس از آن معلول شد.
آقای محسن کاظمی، پس از گذراندن دو سال و پیادهسازی و تدوین مصاحبههای متعدد، ماحصل کارش را در کتاب #احمداحمد به نمایش گذاشته است.
این #خاطرات تلخ و شیرین را در همین #دهه_فجر بخوانید👌🏻
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#کتاب_خوب
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم 👌🏻📚
کتاب #سلفی_با_خرابکار
بهقلم #طاهره_مشایخ
انتشارات #صاد
معمایی به بزرگی یک دیو در ذهن یونس زندانی میشود؛ دیوی بهنام #ساواک.
#یونس در تکاپو است که این دیو چرا عکسش در خانهٔ مادربزرگش روی طاقچه جا خوش کرده است؟ اصلاً چه سرّی بین عکس روی طاقچه مادربزرگ با عکس موجود در نمایشگاه عکس جنایات ساواک است؟
سلفی با خرابکار، دنیای معمای حلنشدهای است که در هر آلبومی و در هر خانوادهای میتواند باشد. روایتهای زیبا از کنجکاویهای یونس را شرح میدهد، برای اینکه بفهمد ارتباط بین مرد ساواکی در عکس نمایشگاه با عکس روی #طاقچه مادربزرگش، چیست!
وقتی کتاب سلفی با خلافکار را باز میکنی باید تکتک واژههایش را مثل پازل کنار هم بچینی تا بتوانی از دنیای ناشناختهٔ #کتاب بیرون بیایی. حواست نباشد ذهنت را اسیر یک دیو بزرگی کردهای که نامش ساواک است.
یونس اسیر یک #عکس شده است. عکسی که هر لحظه ممکن است ساختمانهای منظم شهر ذهنش را به تلهای خاک بدل کند. اما گاهی آنقدر #داستان، خوشمزه میشود که ممکن است در بین واژههای دور کتاب، چلو کباب یا غذاهای خوشمزه شمالی را تصور کنی.
یونس، سیامک، فرید و سماک با کمک مامان خان و راحیل یک نقشهٔ تمام عیار برای مخاطب خود کشیدهاند که برای نجات از دست آنها محکوم به رفتن به دالان معماهای کتاب سلفی با خرابکار هستی.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/