eitaa logo
حوالی خدا
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
311 ویدیو
21 فایل
قرآن اخلاق ، نهج البلاغه ، معارف ، خودسازی مطالب و تصاویر ناب در همه موضوعات مناسب پروفایل، استوری و... کلیپ ها و محتوای ناب و.... 💖تمامی پوستر و کلیپ ها تولیدی میباشد💖 🚫🚫تبادل و تبلیغات نداریم 🚫🚫 @moheb135 @havaliekhoda313
مشاهده در ایتا
دانلود
الحمدلله رب العالمین امام خمینی (ره) درباره جایگاه مردم ایران فرمود: من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند. @madarezirak @havaliekhoda313
اینبار هم آتش به روی مسافرانش سرد و گلستان‌شد...گلستانی ابدی در بهشت... ‏سَلَامٌ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ 🖤🖤 هیچ وقت روزی که بهتون رای دادم فکر نمی‌کردم...این‌قدر زود برای شهادت‌تون...و عروج زیباتون...اشک بریزم...سفرت بخیر سید...سلام ما رو به حاج قاسم برسون...😭
حوالی خدا
وداع رهبر انقلاب با رئیسی عزیز 💔 #شهید_جمهور #رئیسی #خادم_الرضا @havaliekhoda313 @madarezirak
همه نگران بغض دم «اللهم انا لانعلم منهم‌ الا خیرا»ی آقا بودند ابراهیم. همه نگران بودند. همه از دیشب می‌گفتند دعاکنید آقا سرنماز بغض نکند یکهو. در لحظه این فراز، همه بلند گریه کردند، تمام صف‌های قامت‌ بسته پشت شانه‌های آقا. صف‌های توی خیابان. همه بلند گریه کردند که بغض آقا توی صدای جمعیت گم شود. آقا اما بغض نکرد ابراهیم. در تکرار دوم و سوم هم همه مویه سر دادند. میلیون‌ها گریه بلند، برای شنیده نشدن یک بغض آرام؛ آقا اما بغض نکرد ابراهیم. هیچ شانه‌هایش نلرزید. کوه انگار. مشکی هم نپوشید حتی. و بر تابوت شما کمر خم نکرد حتی برای بوسه‌ای یا فاتحه‌ای. رفت و توی دفتر شخصی‌اش نشست به دیدارهای سران و سرسلامتی‌های همسایه‌ها. آقا حواسش هست ابراهیم. مراقب است که توی دل ما خالی نشود. بچه‌ها را بغل می‌کند. به آدم‌بزرگ‌ها میگوید هیچ‌نگران نباشید. خللی پیش نمی‌آید. سکنات او آراممان می‌کند. ابراهیم تو توی دامن کوه‌ها گم شدی، و ما تکیه بر کوهی داده‌ایم این داغ را. حالمان خوب است، کوه‌مان استوار هنوز. نگران ما نباش. «مهدی مولایی» @havaliekhoda313 @madarezirak
آن دست پر چروک 🥀💔 واکر به دست، پیرزنی خسته می‌رفت سوی تخت خود آهسته در آتش فراق پسر می‌سوخت می‌گفت با غریبه و وابسته: "آیا ز خاک پر زده فرزندم؟ آیا کبوترم ز قفس رسته؟" بیرون خانه منتظرش بودند مردم چه ناشناس چه برجسته هر دم برای تسلیت از هر سو می‌آمدند در صف پیوسته مثل کبوتران حرم پر زد مشهد به سوی آن زن وارسته هرچند او برای پذیرایی جایی نداشت درخور و شایسته حتی نداشت خانه‌ی دلبازی مشرف به صحن و گنبد و گلدسته اما شبیه بال ملائک بود آن دست پر چروک حنا بسته ✍🏻افشین علا خرداد ۱۴۰۳ @havaliekhoda313 @madarezirak