باز هم اول مهر آمده بود
و معلم آرام
اسم ها را میخواند.
اصغر پورحسین!
پاسخ آمد: حاضر.
قاسم هاشمیان!
پاسخ آمد: حاضر.
اکبر لیلا زاد...
پاسخش را کسی از جمع نداد.
بار دیگر هم خواند:
اکبر لیلازاد!
پاسخش را کسی از جمع نداد
همه ساکت بودیم
جای او اینجا بود
اینک اما، تنها
یک سبد لالهٔ سرخ
در کنار ما بود
لحظه ای بعد، معلم سبد گل را دید
شانه هایش لرزید
همه ساکت بودیم
ناگهان در دل خود زمزمه ای حس کردیم
غنچه ای در دلِ ما میجوشید
گل فریاد شکفت!
همه پاسخ دادیم:
حاضر! ما همه اکبر لیلازادیم!
#قیصر_امین_پور
#هفته_دفاع_مقدس
#حوالی_خدا
#پروفایل #استوری #شعر #جملات_ناب
@havaliekhoda313