eitaa logo
˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
8.8هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
57 فایل
«به نام خداجانم وبرای خدا جانم» عواقب ارتباط بانامحرم @havaliiekhoda98 کانال رُمان @yadet_basheh تبلیغ @sodedotarafe تاسیس1398 ارتباط با مدیر وپاسخگوی سوالات شما باحضور طلبه آقا https://daigo.ir/secret/7535246340
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال گسترده تبسم1k+
با 👇کانال بافتنی ما متفاوت باش😳 #آموزشهای بافتنی 💯در💯رایگان و #متفاوت 😍 #سفارشهاش #خاص و تک توی ایتا زبان زد همه 👌 😜 👌مخصوص #همه بانوان #ایرانی ویژه تک تک مادران هنر مندو خلاق بباف بفروش 😱 یه دنیا #موشهای🐹 زیبا ویژه نماد سال ۱۳۹۹ بدو که فرصت کمه 🐹 ❣با خرید از ما بانوان بی سرپرست را حمایت کنید 🙏❣ 🌷پیش نهاد کلیدی #ادمین به شما 🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ http://eitaa.com/joinchat/2934767621C63e953e294
┄┅┅━━✽❁✯❦❈✽❈❦✯❁✽━━┅┅┄ 🌼🍃عجیب ترین معلم دنیا بود ، امتحاناتش عجیب تر...امتحاناتی که هر هفته می گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می کرد...آن هم نه در کلاس،در خانه...دور از چشم همه اولین باری که برگه ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم...نمی دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم... 🌼🍃فردای آن روز در کلاس وقتی همه ی بچه ها برگه هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده اند به جز من...به جز من که از خودم غلط گرفته بودم... من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم...بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می کردم تا در امتحان بعدی نمره ی بهتری بگیرم... مدت ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید 🌼🍃امتحان که تمام شد ، معلم برگه ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت... چهره ی هم کلاسی هایم دیدنی بود... آن ها فکر می کردند این امتحان را هم مثل همه ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می کنند... اما این بار فرق داشت...این بار قرار بود حقیقت مشخص شود... فردای آن روز وقتی معلم نمره ها را خواند فقط من بیست شدم... چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می گرفتم ؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی کردم و خودم را فریب نمی دادم... 🌼🍃زندگی پر از امتحان است... خیلی از ما انسان ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می گیریم تا خودمان را فریب بدهیم ... تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم... اما یک روز برگه ی امتحانمان دست معلم می افتد... آن روز چهره مان دیدنی ست... آن روز حقیقت مشخص می شود و نمره واقعی را می گیریم... ؟ ♡ ۞ ⇩ ‌⇨eitaa.com/joinchat/227999768C133c0581c9@havaliiekhoda
سلام به اعضای محترم کانال . من خانمی @ ساله و چندساله متاهل و صاحب یه فرزندم . میخوام داستان زندگی خودمو بذارم شاید برای خیلیا و بشه انشالا. شوهرمن مردی معتاد و بی مسئولیت بود ک اصلا هیچی از زن داری و زندگی نمیدونست. هرروز کتک کاری و داد و بیداد میکرد خرجی بهم نمیداد و ...چه بلاها ک سرم نیاورد. من ک دختری بودم ک درسم عالی بود و خیلیا بهم میگفتن شاید زیباترین دختری هستی ک درتمام عمردیدم . حق خودم نمیدونستم ک سزاوار این مصیبت ها باشم .ب خونه ی پدرم رفتم این بار خیلی مصمم بودم برای طلاق چون بریده بودم.تقاضای طلاق کردم قانون و همه پشت من بودن و میدونستن شوهرم گناهکاره بحدی افسرده شده بودم ک روزی هشت نوع قرص ضدافسردگی میخوردم و تمام روز رو خواب بودم مگر اینکه برای نماز و غذا خوردن و ...چن ساعت بیدار میشدم. نزدیک اتمام کارهای نهایی طلاق بودم ک بااقایی بطور تصادفی اشناشدم .فوق العاده محترم و اهل حلال و حروم و بی نهایت ثروتمند بطوریکه شاید صدها نفر براش کارمیکردن ایشون مجردبودن .( : البته قابل ذکره اگر اهل حلال حرام بود پس چرا با زن شوهردار چت میکرد ؟ )بقدری منو درک میکرد و بهم امید میداد ک ب زندگی برگشتم و ایشون گفتن ک ما نباید الوده ب گناه بشیم و فقط ازمن خواست ک بعدها جزباایشون باکسی زندگی نکنم و دختر من مثل دختری ک از خودشه عزیزه.تااینکه یکروز خانواده شوهرم اومدن و بچمو برای یک روز ب خونه خودشون بردن.وقتی بچم برگشت ،قسمتی از بدنش شکسته بود.درتمام مدتی ک بچم با بدن گچ گرفته جلوی چشمم بود ب این فکر میکردم ک من حتی اگه توکاخ مجلل هم زندگی کنم اماوقتی دخترم بزرگ شد بهش بگم چقدر بخاطر اون جنگیدم؟ هیچ....همین جرقه ای شد تا تصمیم گرفتم برگردم و زور اخر خودمو بخاطر دخترم بزنم.ب اون اقا با حوصله صحبت کدم و قانعش کردم هرچند کلی گریه زاری میکرد . ازشوهرم تعهد گرفتم و بخونه م رفتم .اولین قدم شوهرمو برای ترک بردم ب کمپ.دومی درست کردن خونه زندگیم بود ب دخترم گفتم عزیزم بابات ب سفری رفته زودمیاد ماباید خونه رو تمیز کنیم تاوقتی میاد خوشحال شه. بعدمدتی شوهرم پاک ب خونه اومد و کلی تغییر کرده بود .از اون روز تاالان بطوری لطف خدا شامل حالم شده ک نیس. همسرم برای ما کم نمیذاره و زیادی ب زندگیمون اومده. تنها اشتباه بزرگم این بود ک اون اقا رو بخودم وابسته کردم ک امیدوارم خداوند منو ببخشه.خواستم بگم هیچوقت برای جبران دیر نیس شاید اگه بد میاریم بخاطر کم کاری خودمونه.ممنون ازهمه یاحق ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
💡🔔 پسره‌عکس‌ازخودش‌گذاشته... دختره‌زیرش‌کامنت‌میذاره: +وای‌برادرشماچقدرشبیه‌شهدایی😍 -ممنون‌خواهرم،ایشالاشماهم‌شهیدبشید☺️ +بااینهمه‌گناه؟!😭 -درست‌میشه‌خواهر...😊 +چجوری‌آخه...؟!😔 -بیاپیوی...!! {فردای‌همون‌روز...^^ +حالِ‌آقایی‌من‌چطوره..؟!🙊 -خوبم‌تاوقتی‌خانومیم‌خوب‌باشه😘 |من :😐 | ‌شهدا:😒 | شیطان:😳 ❗️ @𝒉𝒂𝒗𝒂𝒍𝒊𝒊𝒆𝒌𝒉𝒐𝒅𝒂
: نَفْس از شیطان هم بدتر است و کارش دعوت انسان به نافرمانی خداست. کاش بجای گوش کردن به حرف شیطان و نفس به حرف گوش دهیم تا هم خیر دنیا ببریم هم خیر اخرت و زندگی توأم با آرامشی داشته باشیم 🌱