تپش های قلب ، حس های شیرینی که
وجود رو متلاطم میکنه و ضربان قلب رو
تند میکنه،لمس بدن ، نگاه و شنیدنیها
و دیدنی ها ، باید مراقبش باشی تا برای
یک نفر به وقتش از #نگاهِ_ابی_عبدلله
خرج شود ..
#ترنمات
@havaliiekhoda
همهی قلبها به مرور و آهسته
بدون آنکه فکر کنید،تغییر میکنند .. !
شبهایشان روز میشود و زمستانشان
تابستان میشود .. ! آنگاه به خود
میآیید میبینید علاقهها و نگاهتان
چه قدر تغییر کرده است و شما
اصلا حواستان به چگونگی مسیر
حضورهایتان نبوده است .. !
دیگر رنگ دغدغهها فرق میکند،
میبینی مدتی گذشته و اصلا برایت
فرقی نمیکند که به خودت فکر
نکردهای.. گویا دچار روزمرگیِ شدهای ..
پس مراقب متنِ حضورتان و
انتخابهایتان باشید
تا اسیر تودههای سیاهی که
آسمانِ قلب را غبار آلود میکند،
نشوید .. ! تا چهارچوبِ محبتهای
قلبتان تغییر نکند ..
قلبها تغییر میکنند، حسها
و علاقهها جابهجا میشوند مگر
آنانکه به یک لحنِ اطمینان و یک
نگاه عمیق دائما تکیه کردهاند ..
#نگاهِ_ابی_عبدلله
@havaliiekhoda
انسان آهسته و پیوسته در
حال شکل گیری شخصیت
خودش است .. ! تعاملات
مستمر او با بیرون و خودش ،
افکار و حسها و نگاه و رفتارش
را تحت تاثیر میگذارد، این فرآیند
از شبیه شدن تا عین او¹ شدن است ،
به میزان حضور ، نیاز ، نقصها و عیبها
و استقلال و شاکلهی قبل ، شکل پذیری
نیز متفاوت میشود .. ! برخی در
تعاملات رشد میکنند و قوی میشوند
و برخی با وجود یاد گیری استقلالشان
را از دست میدهند .. ! و این اثر گذاری
و اثر پذیری دو طرفه است .. ! باید مراقب
این باشیم که چه چیزی! چگونه! بر شکل
گیری ما اثر میگذارد و این تعاملاتِ مستمر
را باید خیلی جدی گرفت .. ! اگر میخواهیم
شبیه او شویم ، تعریف تعاملات هم باید
از مسیر #نگاهِ_ابی_عبدلله بازخوانی شود ..
¹؛ شبیه چه کسی میشوی .. !
آیا شبیه خودت میشوی یا غیر .. ؟
یا خودت را میان این تعاملات مییابی .. ؟
@havaliiekhoda
گاهی کمی که قدم میزنی
میان کوچهها و شارعِ شهر .. !
به این همه تغییر و فرآیند مسیر
که فکر میکنی .. ! سوالی زیر زبان
مزه مزه میشود که کوتاهیِ عملم
مرا زمین زده و ترس عمیقی از
چشم افتادنِ امامم دارم .. ! اما
این جا بودن و حضور این محبت
میان شهر قلبم از عملمن نیست .. !
از #نگاهِ_مادرانه ای هست که هر صبح
در خانه دعای عهد پخش میکرد و
سرنوشتها را به #نگاهِ_ابی_عبدلله
گره زده است .. ! مثل همان دخیل
مادرانه به شبکههای ضریحش .. !
اما گویا من برای آن حسی که مادر
میان شهر روحم با نوازش اشک و
زمزمههای تعهد آبیاری کرده ، باغبانِ
خوبی نبودم .. ! خیلی سقوط کردهام
و این لطف او بوده که نگهم داشته .. !
و شاید روزی این هم تمام شود ..
@havaliiekhoda
راهِ خادم المهدی شدن از سجده بر
سرزمین #نگاهِ_ابی_عبدلله میگذرد .. !
گاهی روحهای دغدغهمند سراسر جهان ،
مثل مریم(س) قلبشان از نگاهِ
مفاهیم و روضههای کربوبلاء
معنا میگیرد حتی اگر خودشان
از ماجرا خبر نداشته باشند ..
اما گاهی یک بُغضِ ناشناختهای
مهمان قلبشان میشود که نمیدانند
از چه هست اما با وجود سخت
بودنش، شیرین است .. !
@havaliiekhoda