آغوش امن خدا(کانال ترک گناه)
#ارسالی_کاربر_محترم_کانال سلام ممنون از مطالب کانال سمت خدا و ... ببخشید من پیامهای کانال سمت خدا
سلام کپی حلاله بزرگوار
اما اگر میخایید کمک کنید به جوونامون گاها پیامای کانالو با لینک ارسال کنید تا خیلیا استفاده کنند ازکانالمون❤️
#عبرت نامه
سلام
من با نامحرم دوست بودم و متاهلم و دوتا بچه هم دارم
شوهرم فهمید 😭 گرچه منو بخشید ولی من کار خودمو کردم ازش طلاق گرفتم تا با اون آقا ازدواج کنم .
خیلی روزای سختی دارم... دلم پر میزنه واسه زندگی قبلیم با همه کم و کاستی هاش
دلم میخواد برگردم بگم غلط کردم بزار برگردم پیشتون
آغوش امن خدا(کانال ترک گناه)
#عبرت نامه سلام من با نامحرم دوست بودم و متاهلم و دوتا بچه هم دارم شوهرم فهمید 😭 گرچه منو بخشید
💥شیطون با متاهل شدن ولت نمیکنه...بلکه مدل وسوسه هاش عوض میشه.
👿شیطون بین زن و شوهر اختلاف میندازه تا با هم دعوا کنن و بعدش به #فحشا کشیده بشن...بعدشم اتوماتیک توفیقات آدم کم میشه و تا الی آخر...💔
میبینی...
مدل وسوسه های شیطان تو متاهلی فرق میکنه....
https://eitaa.com/havaliiekhoda98
1_850975357.mp3
7.54M
🔴اگه درگیره این روابط گناه هستی این صوت رو از دست نده👌
باشه؟
➕کسایی که درگیرنیستن هم حتما گوشش بدن👍
#نهبهروابطحرام
🚨#نشربدین
https://eitaa.com/havaliiekhoda98
آغوش امن خدا(کانال ترک گناه)
🔴اگه درگیره این روابط گناه هستی این صوت رو از دست نده👌 باشه؟ ➕کسایی که درگیرنیستن هم حتما گوشش بدن👍
اینو چندبارگوش بدین آخرای ویس واقعا اَسفناکه😔😔😔😔😔
آغازم حسین.mp3
4.98M
آغازم حسین
بال و پر پروازم حسین
من زندگیمو
با غم تو میسازم حسین
🎤 #سعید_کرمعلی
دوستی تعریف میکرد: چند وقت پیش از تهران سوار اتوبوس شدیم بریم اهواز.
پیرزنی پشت سر راننده نشسته بود.
اول جاده قم پیرزن به راننده گفت: پسرم رسیدی بروجرد خبرم کن.
راننده هم گفت : باشه
رسیدیم قم، پیرزن پرسید:
نرسیدیم بروجرد؟
راننده گفت: نه
نزدیکی های اراک دوباره پرسید:
نرسیدیم؟
راننده گفت : یه ساعت دیگه می رسیم.
نرسیده به بروجرد پیرزنه رو خواب برد و راننده هم یادش رفت بروجرد بیدارش کنه؛
تا اینکه رسیدیم نزدیکی خرم آباد و پیرزن از خواب بیدار شد و گفت :
نرسیدیم بروجرد؟
راننده گفت :
رسیدیم خیلی هم ازش رد شدیم.
پیرزن شروع کرد به جیغ و داد،
طوری که همه مسافرا به ستوه اومدن؛
راننده هم اولین دوربرگردون دور زد سمت بروجرد.
از بس پیرزن زبون به دهن نمیگرفت وُ دایم نِفرین میکرد ، مسافرا هم هیچی نگفتند.
خلاصه رسیدیم بروجرد!
اول بروجرد راننده دور زد و به پیرزنه گفت :
ننه !رسیدیم با احتیاط پیاده شو.
پیرزن گفت : برا چی پیاده بشم؟
کی گفته میخام اینجا پیاده بشم؟
من میخام برم اندیمشک.
دکتر تو تهران بهم گفته هر وقت رسیدی بروجرد، قرصات رو بخور.
حالا بیزحمت یه لیوان اَب بده قرصامو بخورم.
😁😆
https://eitaa.com/havaliiekhoda98