🔴 #داد_نزنيد!
💠 داد زدن سر #کودک شاید نظر او را
جلب کند اما کار درست را نمیآموزد با این کار کودک یاد میگیرد که او هم با داد زدن به اهدافش برسد.
💠 علاوه بر اینکه، مدام داد زدن، حرف شما را برای کودک #بیاثر میکند.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
🔴 #اینکار_ممنوع_است
💠 اگر گاهی دعواتون شد، بعد از دعوا به خانوادتون ماجرا رو #تعریف نکنید!
💠 اولاً آنها یک طرفه قضاوت میکنند
دوماً همسرتون در نزد آنها تخریب میشود.
💠 شما بعد از مدتی کوتاه #آشتی میکنید و همه چیز را فراموش میکنید اما خانواده شما یادشون نمیره و دیدشان نسبت به زندگی شما #تغییر میکند.
💠 علاوه بر اینکه ممکن است از این به بعد در زندگی شما #دخالت کنند چون خود، این اجازه را بهشون دادید.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
🔴 #پیامبر_صلّی_الله_علیه_و_آله:
💠 هر کس در #ازدواج زن و مردى تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویى از بدنش شهرى در #بهشت به او کرامت میفرماید و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده و در راه خدا #آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزو #شهیدان خواهد بود.
📙 ارشاد القلوب
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
🔴 #تربيت_فرزند
💠 همیشه کارهای ساده ای در منزل وجود دارد که بتوان انجام آنها را به کودک محول کرد.
🔹با این کار شما پیام بسیار مهمی به فرزند خود می دهید، به او می گویید که عضوی مفید از خانواده است.
🔹علاوه برآن مسئولیت پذیری را به کودک خود می آموزید.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙شیوه تنبیه کردن همسر
🔴 #استاد_عباسی
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
وقتی مثل بلبل فارسی حرف میزنند!
#ملت_مقاومت_علیه_امریکا
#انتقام_سخت
#ترامپ_دلقک
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
─┅═ঊঈ💞💍ঊঈ═┅
#آقایان_بدانند
مردانگیات را با #شکستن دل زنی که دیوانه توست ثابت نکن! مردانگیات را با غرور بیاندازهات مقابل زنی که #عاشق توست ثابت نکن...!
مردانگیات را زمانی میتوانی نشان دهی که زنی با تمام تنهاییاش به تو #تکیه کرده و با تکیه به غرور و قدرت تو، در این دنیای پر از نامردی #قدم برمیدارد.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#رمان_صفیر_پارت 6 کمی به من زل زد و بعد هم با یک ناز خاصی رفت و نشست روی تنها مبل اتاق توی گوشهایم
#رمان_صفیر_پارت 7
به هر زحمتی بود خودم و صندلی را هل دادم عقب.
لعنتی مثل یک آهن ربای قوی مرتب مرا به سوی خودش می کشید. حال خودم را درست نمی فهمیدم
-یه سوال برام پیش اومده. چطور اون اجساد چسبیدن کف دریا و بالا نیومدن؟
شانه هایش را بالا انداخت و گفت:
-خیلی زحمت داشت. تو نمی دونی چه گندی زدی.
-پس چرا نجاتم دادی؟ تو که می دونستی من کی هستم؟ مگه نه؟
از جایش بلند شد و چادرش را سر کرد. آماده رفتن شده بود. بدون اینکه به این سوال و ده ها سوال دیگرم جوابی بدهد. ایستادم تا جلویش را بگیرم.
یک حس غریب و در عین حال شیرینی بود. خیلی دستم را کنترل کردم تا به طرفش دراز نشود.
دلیل این همه کشش و جذبه را نمی فهمیدم. با این صفیر نازکی که مرتب توی گوشم می پیچید و ذهنم را به هم می ریخت و اجازه نمی داد افکارم را صحیح بچینم و مرتب کنم.
احساس می کردم دچار یک نوع اختلال روانی سبک شده ام که هم قابل کنترل است و هم نیست.
-من جای گنجینه تو رو لو دادم و تو هم حالا می خوای اینطوری ازم انتقام بگیری درسته؟ میدونی سوالات بی جواب من رو شکنجه میده!
چیزی نگفت اما دیگر نمی خندید . نقابش را به چهره زد و عزم رفتن کرد. با سه قدم ازش جلو زدم و مقابل در خروجی قرار گرفتم. گفتم
-فقط یه دلیل برای این کارهات بیار. فقط یک کلمه بگو چرا؟
برقع را بالا زد. لبهایش خشک شده بود. رنگ صورتی اش به تیرگی می رفت.
-بیشتر از این نمی تونم بمونم. بعدا دوباره می بینمت.
داشت یادم می رفت که این دختر از جنس ما نیست. و دریازاده است. با ناامیدی کنار کشیدم.
نقاب را انداخت روی صورتش و به تندی در را باز کرد و مثل گلوله از طول راهروی هتل گذشت. در را که بستم احساس تشنگی شدیدی داشتم.
گویی از یک مسابقه سنگین برگشته باشم. رفتم به طرف یخچال و یک بطری آب معندی بزرگ را سر کشیدم
گوش هایم دیگر وزوز نمی کردند و در کل حس آشفتگی نداشتم. اما این سوالا بی انتها دست بردار نبودند.
فردا صبح رفتم مرکز فرماندهی گارد ساحلی.
باز همان سوالات قبلی را از من پرسیدند. سرهنگی که مسئول پرونده بود هنوز باورش نمی شد چنین حجمی از باقیمانده انسان ها ته آب ریخته باشند.
اما چیزی گفت که حرف های آن پریزاده باورم شد.
همه اسکلت ها توسط یک کلاف گیاهی زنجیر شکل به کف دریا متصل شده بودند. تازه فهمیدم منظورش از زحمت چه بود.
با هر زبانی بود به سرهنگ حالی کردم که بیخود دنبال قاتل خاصی نگردند.
غروب نشده برگشتم به هتل و همه جا را مرتب کردم. این بار حس انتظارم با همیشه فرق می کرد. دلیل این همه بی تابی را نمی فهمیدم. گوش هایم به وزوز افتاند و صفیری خیلی آرام پیچید توی آنها و بعد هم صدای در آمد.
مثل دیشب میان درگاهی ایستاده بود و چشمان آبی رنگش می درخشیدند.
گفتم
-من منتظرت بودم
این بار دیگر نه چادرش را انداخت و نه نقابش را برداشت. به محض اینکه در را باز کردم گفت که منتظرت بودم
بعد هم بدون اینکه منتظرم بماند برگشت و راهش را گرفت و رفت.
دنبالش دویدم و بازویش را گرفتم. سخت و سرد بود. پولک های درشت بدنش مثل یک زره به تن چسیبده بوند.
پرسیدم:
چرا ؟ چرا منتظرم بودی؟
کمی ایستاد و در سکوت نگاهم کرد و بعد هم دوباره به راه افتاد.
دلم میخواست نعره بزنم اما می ترسیدم بقیه مسافران را کنجکاو کنم تا سرک بکشند.
شانه به شانه اش قدم برداشتم و سرم را بردم بیخ گوشش و با خشم گفتم:
-لعنتی هزار تا چرای دیگه مونده. چرا جواب نمیدی؟
این بار بدون اینکه پا سست کندگفت:
-اینجا نمی تونم زیاد بمونم دیگه هم نمیام دیدنت. اگه میخوای منو ببینی بیا لب ساحل.
رسیدیم نزدیک پله ها. بیشتر از آن نمی توانستم دنبالش بروم. با یک پیچ دیگر کارکنان هتل ما را می دیدند. پرسیدم:
کدوم ساحل؟
بدون اینکه گردنش را بچرخاند. تند از پله ها رفت پایین:
- فرقی نمی کنه، هر جا باشی پیدات می کنم
#رمان ادامه دارد...
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
هدایت شده از 💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
@havayeadam.mp3
1.22M
دعــاے_عهـــد
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت #دعای_عهد به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج ) هر روز صبح
#همسرانه
#عاشقانه_زندگی_کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری #حوای_آدم
❤️ @havayeadam 💚
🔴 وظایف والدین در دوران #ادب
💠 کمی قبل از #هفت سالگی، باید به تدریج فرزند خودمان را برای آغاز یک دوران جدید از زندگی آماده کنیم؛ دورانی که بچه باید #دستورها یا برنامههای مشخصی را اجرا کند. مثلا اگر یک جایی (مثل اتاق یا وسایل شخصی خودش) را مرتب نکرده است، به او بگوییم: «ببین! اینجا را #مرتب نکردهای، ولی اشکال ندارد، فعلا خودم مرتب میکنم، ولی از #هفت سالگی (از چند ماه دیگر) باید اتاق را خودت مرتب کنی!»
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
🔴 #دومینوی_زندگی
💠 در بازی #دومینو وقتی یکی از مهرهها به مهرهی بعدی برخورد میکند یکی یکی مهرهها #سقوط کرده و خراب میشوند. یعنی عامل ریزش صدها مهره فقط افتادن یک مهره است.
💠 زن و مرد در زندگی مشترک نباید به #کوچکی رفتار بد خود نگاه کنند، اگر یک بیاحترامی به همسر یا بددهنی و حرمتشکنیِ به ظاهر #کوچک اتفاق بیفتد زمینهای برای بیاحترامی و حرمتشکنی بعدی شما میشود.
💠 حتی بهانهای برای مقابله به مثل کردن همسرتان و در نتیجه #پیشروی تخریب دومینوی زندگی میگردد.
💠 توصیه جدی مشاورین این است هرگاه #یک_خطا، بدخلقی، یا بیحرمتی اتفاق افتاد به #سرعت جلوی ریزشِ بقیهی مهرههای زندگی را با عذرخواهی، محبّت و صمیمیّت، خوش زبانی، احترام و خدمت به همسر بگیرید چرا که این موارد، عامل بزرگی در #محبوب شدن شما میشود و همین محبوبیت در اصلاحِ #سریع روابط زن و مرد، موثر است.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚