🍁
🔴خلاصه فصل اول
#رمان_سارا
🙎♀سارا دختری بود تنها و با وجود اینکه دانشگاه میرفت نه از دانشگاه خوشش می اومد و نه دوستی داشت.
بیشتر وقتش رو هم در فضای مجازی رل میزد و با پسرها خوشگذرونی میکرد.
💁♀باورش نمیشد یه روز براش خواستگار بیاد، برای همین وقتی بنا شد یه خواستگار بیاد، ارتباطش رو با دوستای مجازی اش قطع کرد و همه جوره خودش رو برای مراسم خواستگاری آماده کرد،
🤦♀دست بر قضا آقا پسر، سارا رو به علت اینکه مذهبی نبود نپسندید و همین موجب شد که سارا دست به خودکشی بزنه.
🧕اما بعد از خودکشی وارد عالم برزخ میشه و ارتباطش با اطرافش در دنیا برقرار بود و همه اتفاقات رو میدید. به سارا اجازه زندگی دوباره داده شد و به دنیا برگشت. اما این سارا دیگه اون سارای قبلی نبود. یک دختر محجوب، مسجدی و نمازخون شده بود که 180 درجه با گذشته اش فرق می کرد.
🤵♂👰♀بعد از مدتی با معرفی زنان مسجد، یک خواستگار خوب برای سارا میاد. اینبار همدیگر رو می پسندند و بنا میشه که به زودی برن سر خونه زندگی شون.
❤️🩹در روز جهاز برون، یخچال از دست کارگران سُر میخوره و به سر سارا اصابت میکنه. درجا بیهوش می شه و به کما میره.
💝مدتها این کما طول کشید دکتر ها قطع امید کردند اما احمدآقا نامزدِ سارا دست از سارا نکشید و هر روز به بیمارستان می رفت و بهش سر میزد.
👩🦽بر اثر این اتفاق، سارا نصف بدنش فلج میشه و بینایش رو از دست میده.
🔆این بار هم روح سارا در عالم برزخ در تکاپو بود و ارتباطش با جسم و اطرافش قطع نشده بود و همه چیز رو میدید. در اون عالم مردی که به تصور سارا حضرت علی (ع) بوده شفاش میده و او را به دنیا برمیگردونه.
😇ایمان سارا بیش از پیش شده بود و با چیزهایی که در عالم برزخی دیده بود قوت قلب زیادی گرفته بود و پر انگیزه تر از همیشه به زندگی ادامه داد.
👩👦👦سارای قصه ما الان یه دختر 18 ساله و دو پسر 9 ساله دارد
👈 فصل دوم رمان سارا ،باعنوان #اعتراض از اول رمضان در کانال پارت گذاری میشود.
📚رمان اختصاصی کانال حوای آدم
کپی فقط با لینک (فوروارد)
💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕
❤️ @havayeadam 💚