﷽؛
#انفاق_از_مال_حرام
📝 پرسش :
امام صادق (عليه السلام) به مردی كه از راه دزدی انفاق می كرد چه فرمودند ؟
📖 پاسخ اجمالی :
امام صادق (علیه السلام) به مردي كه از راه دزدی انفاق می كرد ، فرمودند :
« مادرت به عزايت بنشيند ! تو جاهل به كتاب خدايى ! نشنيده اى كه قرآن مى فرمايد :
خدا ، تنها از پرهيزكاران مى پذيرد !
سپس افزودند :
دو نان و دو انار دزديدى ، چهار گناه كردى ، چون بدون اجازه صاحبش به ديگرى دادى ، چهار گناه ديگر نيز به آن اضافه شد ».
او جوابى نداشت ، ناچار سكوت كرد .
📖 پاسخ تفصیلی :
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
شنيدم اهل سنّت و جماعت ، مردى را بسيار مى ستايند و احترامش مى كنند ؛ ميل داشتم به طور ناشناس او را ببينم ؛ اتّفاقاً روزى در محلّى ملاقاتش كردم ؛ مردم اطرافش را گرفته بودند ؛ ولى او از آنها كناره گيرى مى كرد ؛ با پارچه اى صورت خود را تا بينى پوشانده بود ؛ پيوسته در صدد بود از مردم جدا شود ؛ بالاخره راهى را انتخاب كرده ، اطرافيان او را رها كردند .
من از پى او رفتم و كارهايش را زير نظر داشتم ، به دكّان نانوايى رسيد ، در يك موقع مناسب كه صاحب دكّان غافل بود ، دو گرده نان برداشته از آن جا گذشت ؛ به انار فروشى برخورد ، از او نيز دو انار سرقت كرد . در شگفت شدم كه چرا اين مرد دزدى مى كند !
سرانجام در بين راه به بيمارى رسيد ، آن دو نان و دو انار را به او داد . من او را تعقيب كردم تا از شهر خارج شد .
خواست در آن جا وارد خانه اى شود ، گفتم بنده خدا ! آوازه تو را شنيده بودم ، مايل بودم از نزديك ببينمت ؛ ولى از تو بيزار شدم !
پرسيد چه ديدى ؟
گفتم از نانوا دو گرده نان و از انار فروشى ، دو انار دزديدى ؛ مجال ادامه سخن نداده ، پرسيد : تو كيستى ؟
پاسخ دادم مردى از اهل بيت پيغمبر (صلی الله عليه و آله و سلم)
از وطنم سؤال كرد ، گفتم «مدينه» است ؛
گفت : شايد تو جعفر بن محمّد بن علي بن حسين باشى ،
جواب دادم آرى همين طور است !
گفت : اين نسب تو به پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله و سلم) چه سودى دارد كه علم جدّت را واگذاشته اى !؟
پرسيدم از چه رو ؟
گفت : زيرا از قرآن اطّلاع ندارى كه خداوند مى فرمايد :
« مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَيُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا »؛
هر كس كار نيكى به جا آورد ، ده برابر آن پاداش دارد و هر كس كار بدى انجام دهد، جز به مانند آن ، كيفر نخواهد ديد .
من دو نان با دو انار دزديدم ، در اين صورت چهار گناه كرده ام ؛ ولى چون آنها را انفاق كردم و به آن بيمار دادم ، به دليل همان آيه ، چهل حسنه دارم ، وقتى كه چهار از چهل كسر شود ، سى و شش حسنه ديگر طلبكار مى شوم !
گفتم : «ثَكَلَتْکَ اُمُّکَ» ؛ (مادرت به سوگواريت بنشيند!) تو جاهل به كتاب خدايى ! نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد :
«إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقِينَ»؛
(خدا ، تنها از پرهيزكاران مى پذيرد!)
سپس افزودم :
دو نان و دو انار دزديدى ، چهار گناه كردى ، چون بدون اجازه صاحبش به ديگرى دادى ، چهار گناه ديگر نيز به آن اضافه شد . [او جوابى نداشت ، ناچار سكوت كرد] با تعجّب نگاهى دقيق به من كرد ، او را واگذاشتم و دور شدم .
#پےنوشت
سوره انعام ، آیه160
#حضرت_آیت_الله_مکارم_شیرازی
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆
@hawza_Ahkam
@hawza_Ahkam
﷽؛
#انفاق_از_مال_حرام
📝 پرسش :
امام صادق (عليه السلام) به مردی كه از راه دزدی انفاق می كرد چه فرمودند ؟
📖 پاسخ اجمالی :
امام صادق (علیه السلام) به مردي كه از راه دزدی انفاق می كرد ، فرمودند :
« مادرت به عزايت بنشيند ! تو جاهل به كتاب خدايى ! نشنيده اى كه قرآن مى فرمايد :
خدا ، تنها از پرهيزكاران مى پذيرد !
سپس افزودند :
دو نان و دو انار دزديدى ، چهار گناه كردى ، چون بدون اجازه صاحبش به ديگرى دادى ، چهار گناه ديگر نيز به آن اضافه شد ».
او جوابى نداشت ، ناچار سكوت كرد .
📖 پاسخ تفصیلی :
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
شنيدم اهل سنّت و جماعت ، مردى را بسيار مى ستايند و احترامش مى كنند ؛ ميل داشتم به طور ناشناس او را ببينم ؛ اتّفاقاً روزى در محلّى ملاقاتش كردم ؛ مردم اطرافش را گرفته بودند ؛ ولى او از آنها كناره گيرى مى كرد ؛ با پارچه اى صورت خود را تا بينى پوشانده بود ؛ پيوسته در صدد بود از مردم جدا شود ؛ بالاخره راهى را انتخاب كرده ، اطرافيان او را رها كردند .
من از پى او رفتم و كارهايش را زير نظر داشتم ، به دكّان نانوايى رسيد ، در يك موقع مناسب كه صاحب دكّان غافل بود ، دو گرده نان برداشته از آن جا گذشت ؛ به انار فروشى برخورد ، از او نيز دو انار سرقت كرد . در شگفت شدم كه چرا اين مرد دزدى مى كند !
سرانجام در بين راه به بيمارى رسيد ، آن دو نان و دو انار را به او داد . من او را تعقيب كردم تا از شهر خارج شد .
خواست در آن جا وارد خانه اى شود ، گفتم بنده خدا ! آوازه تو را شنيده بودم ، مايل بودم از نزديك ببينمت ؛ ولى از تو بيزار شدم !
پرسيد چه ديدى ؟
گفتم از نانوا دو گرده نان و از انار فروشى ، دو انار دزديدى ؛ مجال ادامه سخن نداده ، پرسيد : تو كيستى ؟
پاسخ دادم مردى از اهل بيت پيغمبر (صلی الله عليه و آله و سلم)
از وطنم سؤال كرد ، گفتم «مدينه» است ؛
گفت : شايد تو جعفر بن محمّد بن علي بن حسين باشى ،
جواب دادم آرى همين طور است !
گفت : اين نسب تو به پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله و سلم) چه سودى دارد كه علم جدّت را واگذاشته اى !؟
پرسيدم از چه رو ؟
گفت : زيرا از قرآن اطّلاع ندارى كه خداوند مى فرمايد :
« مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَيُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا »؛
هر كس كار نيكى به جا آورد ، ده برابر آن پاداش دارد و هر كس كار بدى انجام دهد، جز به مانند آن ، كيفر نخواهد ديد .
من دو نان با دو انار دزديدم ، در اين صورت چهار گناه كرده ام ؛ ولى چون آنها را انفاق كردم و به آن بيمار دادم ، به دليل همان آيه ، چهل حسنه دارم ، وقتى كه چهار از چهل كسر شود ، سى و شش حسنه ديگر طلبكار مى شوم !
گفتم : «ثَكَلَتْکَ اُمُّکَ» ؛ (مادرت به سوگواريت بنشيند!) تو جاهل به كتاب خدايى ! نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد :
«إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقِينَ»؛
(خدا ، تنها از پرهيزكاران مى پذيرد!)
سپس افزودم :
دو نان و دو انار دزديدى ، چهار گناه كردى ، چون بدون اجازه صاحبش به ديگرى دادى ، چهار گناه ديگر نيز به آن اضافه شد . [او جوابى نداشت ، ناچار سكوت كرد] با تعجّب نگاهى دقيق به من كرد ، او را واگذاشتم و دور شدم .
#پےنوشت
سوره انعام ، آیه160
#حضرت_آیت_الله_مکارم_شیرازی
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆
@hawza_Ahkam
@hawza_Ahkam
﷽؛
#انفاق_از_مال_حرام
📝 پرسش :
امام صادق (عليه السلام) به مردی كه از راه دزدی انفاق می كرد چه فرمودند ؟
📖 پاسخ اجمالی :
امام صادق (علیه السلام) به مردي كه از راه دزدی انفاق می كرد ، فرمودند :
« مادرت به عزايت بنشيند ! تو جاهل به كتاب خدايى ! نشنيده اى كه قرآن مى فرمايد :
خدا ، تنها از پرهيزكاران مى پذيرد !
سپس افزودند :
دو نان و دو انار دزديدى ، چهار گناه كردى ، چون بدون اجازه صاحبش به ديگرى دادى ، چهار گناه ديگر نيز به آن اضافه شد ».
او جوابى نداشت ، ناچار سكوت كرد .
📖 پاسخ تفصیلی :
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
شنيدم اهل سنّت و جماعت ، مردى را بسيار مى ستايند و احترامش مى كنند ؛ ميل داشتم به طور ناشناس او را ببينم ؛ اتّفاقاً روزى در محلّى ملاقاتش كردم ؛ مردم اطرافش را گرفته بودند ؛ ولى او از آنها كناره گيرى مى كرد ؛ با پارچه اى صورت خود را تا بينى پوشانده بود ؛ پيوسته در صدد بود از مردم جدا شود ؛ بالاخره راهى را انتخاب كرده ، اطرافيان او را رها كردند .
من از پى او رفتم و كارهايش را زير نظر داشتم ، به دكّان نانوايى رسيد ، در يك موقع مناسب كه صاحب دكّان غافل بود ، دو گرده نان برداشته از آن جا گذشت ؛ به انار فروشى برخورد ، از او نيز دو انار سرقت كرد . در شگفت شدم كه چرا اين مرد دزدى مى كند !
سرانجام در بين راه به بيمارى رسيد ، آن دو نان و دو انار را به او داد . من او را تعقيب كردم تا از شهر خارج شد .
خواست در آن جا وارد خانه اى شود ، گفتم بنده خدا ! آوازه تو را شنيده بودم ، مايل بودم از نزديك ببينمت ؛ ولى از تو بيزار شدم !
پرسيد چه ديدى ؟
گفتم از نانوا دو گرده نان و از انار فروشى ، دو انار دزديدى ؛ مجال ادامه سخن نداده ، پرسيد : تو كيستى ؟
پاسخ دادم مردى از اهل بيت پيغمبر (صلی الله عليه و آله و سلم)
از وطنم سؤال كرد ، گفتم «مدينه» است ؛
گفت : شايد تو جعفر بن محمّد بن علي بن حسين باشى ،
جواب دادم آرى همين طور است !
گفت : اين نسب تو به پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله و سلم) چه سودى دارد كه علم جدّت را واگذاشته اى !؟
پرسيدم از چه رو ؟
گفت : زيرا از قرآن اطّلاع ندارى كه خداوند مى فرمايد :
« مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَيُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا »؛
هر كس كار نيكى به جا آورد ، ده برابر آن پاداش دارد و هر كس كار بدى انجام دهد، جز به مانند آن ، كيفر نخواهد ديد .
من دو نان با دو انار دزديدم ، در اين صورت چهار گناه كرده ام ؛ ولى چون آنها را انفاق كردم و به آن بيمار دادم ، به دليل همان آيه ، چهل حسنه دارم ، وقتى كه چهار از چهل كسر شود ، سى و شش حسنه ديگر طلبكار مى شوم !
گفتم : «ثَكَلَتْکَ اُمُّکَ» ؛ (مادرت به سوگواريت بنشيند!) تو جاهل به كتاب خدايى ! نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد :
«إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقِينَ»؛
(خدا ، تنها از پرهيزكاران مى پذيرد!)
سپس افزودم :
دو نان و دو انار دزديدى ، چهار گناه كردى ، چون بدون اجازه صاحبش به ديگرى دادى ، چهار گناه ديگر نيز به آن اضافه شد . [او جوابى نداشت ، ناچار سكوت كرد] با تعجّب نگاهى دقيق به من كرد ، او را واگذاشتم و دور شدم .
#پےنوشت
سوره انعام ، آیه160
#حضرت_آیت_الله_مکارم_شیرازی
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆
@hawza_Ahkam
@hawza_Ahkam