🔰 سخننگاشت | افغانها، نزدیکتر از خویشاوند برای ملت ایران هستند
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: ما با همهی کشورهاى مسلمان احساس خویشاوندى میکنیم، امّا قضیّهى شما افغانها، قضیّهى دیگرى است؛ بحث خویشاوندى هم نیست، بحث همخانگى است از همه جهت. خداوند انشاءالله شماها را محفوظ بدارد و شماها را از این وضعى که بر کشورتان سایه افکنده، نجات بدهد. ۷۴/۲/۴
▫ بخشی از بیانات رهبر انقلاب درباره دوستی ملت ایران و افغانستان
💻 @khamenei_ir
📣إنالله و إناإلیه راجعون
حجتالاسلام والمسلمین شیخ محمدحسن راستگو درگذشت‼
ایشان که الحق و الإنصاف از بهترین مبلغان دینی خصوصاً در حوزهی کودکان و نوجوانان بودند عمر خود را در این راه صرف نموده و در این راه هنرمندانه و با بیان بسیار شیرین در تفهیم مطالب مختلف دینی به کودکان و نوجوانان اهتمام ورزیده... متاسفانه امروز صبح روح ایشان به ملکوت اعلی پیوست
ضایعهی درگذشت این مبلغ هنرمند دینی را به همهی دوستداران ایشان تسلیت عرض میکنیم.
روحش شاد و قرین رحمت الهی و در جوار اولیاء و معصومین علیهم السلام همنشین باد.➖➖➖➖➖➖
📿 @hawzeh_velaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوکلمه حرف حساب با روحانی➖➖➖➖➖➖
📿 @hawzeh_velaei
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فواید رئیسی برای روحانی حداقل در یکسال اخیر‼‼‼📣📣📣➖➖➖➖➖➖
📿 @hawzeh_velaei
13.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نفوذ شاخ و دم ندارد➖➖➖➖➖➖
📿 @hawzeh_velaei
اگر کرونا نتیجه گناهان شیعیان است پس چرا بزرگان اهل سنت نیز مبتلا شدند⁉️➖➖➖➖➖➖
📿 @hawzeh_velaei
📣‼تاج زاده، انقلابی افراطی دیروز، ضدانقلاب امروز
✅ آقای حمید داودآبادی خاطرهای را از مرحوم حجتالاسلام و المسلمین خسروشاهی نقل کردهاند: چند سال پیش در منزل مرحوم حجت الاسلام سیدهادی خسروشاهی میهمانش بودیم. ایشان که سالهای اول پیروزی انقلاب مسئولیتهای مهمی داشت، دربارۀ روحیه افراطی "مصطفی تاجزاده" گفت:
اوایل انقلاب، تاجزاده از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب، مدیرکل مطبوعات و نشریات وزارت ارشاد شد. او روحیۀ بسیار افراطی داشت و خود را شدیدا مقلد امام خمینی میدانست.
آن زمان عربستان سعودی در انگلستان نشریات عرب زبان بسیاری منتشر میکرد که مُروّج تفکرات وهابیهای ضدشیعه بودند به خصوص علیه انقلاب اسلامی ایران شدیدا فعال بودند.
باتوجه به این مسئله، قصد کردیم مجلهای به زبان عربی در لندن منتشر کنیم. هنگامی که خدمت امام خمینی رسیدم، قضیه را گفتم. ایشان خیلی خوشش آمد و فرمود: کار بسیارخوبی است، انجام دهید.
به امام گفتم: بنده آمده ام از شما یک اجازه بگیرم. امام با تعجب فرمود: چه اجازهای؟
گفتم : چون این مجله در انگلستان برای مسلمانان آنجا منتشر میشود، میخواهم از شما اجازه بگیرم که در این مجله، تصویر شما را روی جلد چاپ نکنیم.
امام با تعجب فرمود: "مگر قرار است در هر شماره عکس بنده روی مجلهتان چاپ کنید؟ نخیر. به هیچ وجه حتی در داخل مجله عکس مرا چاپ نکنید."
با این توصیه امام، مجله "العالم" را به زبان عربی در لندن منتشر کردیم. چند شماره چاپ شد که نامه ای از مصطفی تاجزاده مدیرکل مطبوعات وزارت ارشاد به دستم رسید که شدیدا از کار ما اظهار نارضایتی کرده بود.
یک روز در تهران بودم که تاجزاده مرا دید. جلو آمد و با عصبانیت گفت: آقای خسروشاهی، شما ضدولایت فقیه هستید!
اول فکر کردم شوخی میکند، ولی قیافهاش خیلی جدی بود و به شوخی نمیخورد. آن هم این شوخی مهم و سنگین!
با تعجب گفتم: ببخشید آقای تاجزاده، منظورتون بنده است؟ گفت: بله. وقتی علت را جویا شدم، گفت: "شما به چه حقی روی جلد مجله العالم عکس حضرت امام خمینی را منتشر نمی کنید؟ "
گفتم : برای چی باید این کار بشود؟ گفت: "همین نشان می دهد که شما با امام خمینی مخالفید و ضد ولایت فقیه هستید!"
وقتی توصیۀ شخص امام را گفتم، تاجزاده نپذیرفت. چند روز بعد امام خمینی با مسئولین مملکتی دیدار داشتند که اتفاقا بنده و تاجزاده هم آنجا بودیم. بعد از دیدار، تاجزاده را بردم جلو و به امام عرض کردم: "حضرت امام، برخی آقایان ما را به خاطر اینکه روی جلد مجله العالم تصویر شما راچاپ نمی کنیم، ضد ولایت فقیه میدانند."
امام خندید و فرمود: "قبلا هم گفتم که، به هیچ وجه حتی توی صفحات داخلی مجلاتتان عکسی از بنده چاپ نکنید چه برسد روی جلد!"
از امام تشکر کردم، نگاهی به قیافه گرفته تاجزاده انداختم و رفتم.
🔹 این روزها فرصتی در اختیار مصطفی تاج زاده قرار نمیگیرد مگر آنکه پنجهای به روی امامین انقلاب میکشد. سر منشاء همه مشکلات را اصل ولایت فقیه میداند و از گذشتهاش توبه میکند.
تاجزاده اولین مصداق روایت امیرالمومنین نیست، طبعا آخرین هم نخواهد بود: جاهل را نمیبینی مگر در حالت افراط یا تفریط...
کانال خبر_مهم ➖➖➖➖➖➖
📿 @hawzeh_velaei
یاد یاران
استاد مرحوم راستگو و شهیدحاج قاسم سلیمانی در یک قالب زیبا و زیرخاکی➖➖➖➖➖➖
📿 @hawzeh_velaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این ویدیو، دلم رو زیر و رو کرد.
▪️دلیل گریهٔ رهبر و دلتنگیهای مداومشون در غم از دست دادنِ حاجقاسم رو از زبان خود سردار بشنوید.
💔رفتی و دنیا زیر و رو شد
#سرداردلها_رفتی ودلم زیروروشد
🆔➖➖➖➖➖➖
📿 @hawzeh_velaei
مصطفی رحمان دوست از حاج آقای راستگو میگوید :
من برنامه کودک تلویزیون را داشتم و راستگو را نمی شناختم. یک روز دیدم آخوند جوان کوتاه قدی یک راست آمد کنارم نشست و سلام علیکم و بعد گفت من آمده ام برای بچه ها برنامه اجرا کنم. آن روز ها کاملا اوضاع انقلابی بود. منشی داشتم ولی قاعده بر این بود که منشی مانع ورود کسی نشود.
من که دل خوشی از آخوند های جوان و بی تجربه نداشتم که به نام انقلاب مدعی هر کار و تخصصی شده بودند؛ گفتم آقاجان سن و سالی هم نداری که بگویم حاج آقا این کار ها به شما نیامده. تلویزیون و تولید در آن دستگاه ، حرفه ای تخصصی است . همین که دوربین را از استودیو خارج کرده اید و جلو منبر گذاشته اید کافی است. لطفا بروید به جنگ زید و عمر ادامه دهید و درستان را بخوانید.
اما راستگو میدان را خالی نکرد و گفت من حاضرم با بهترین هنر پیشه ها و مجریان برنامه کودک مسابقه بدهم و فی البداهه برنامه اجرا کنم.
پیشنهاد تفریحی خوبی بود . تا چشم باز کنم دیدم همکاران قرتی تور تکس گروه کودک توی اتاق جمع شده اند تا به آخوند جوانی که ادعای فلان و بهمان دارد بخندند.
یک ربع نگذشته بود که راستگو کار خودش را گرد . آنهایی که برای مسخره کردنش آمده بودند هر کدام برای " بهتر" شدن برنامه اش پیشنهادی می دادند...
راستگو هم کم نمی آورد و در باره پیشنهاد ها اظهار نظر می کرد.
راستگو دلش می خواست با عبا و عمامه برنامه اش را اجرا کند ، آنهم هفتگی و مرتب و با حضور بچه ها و پخش مستقیم.
من می گفتم که فقط یک بار اجرا کن آنهم تولیدی نه پخش مستقیم که فیلمش امکان ویراش داشته باشد و حتما با لباس عادی.
اختلاف نظر ما باعث شد که برنامه ای تولید نشود.
دو سه هفته بعد آمد و به اجرای بدون عبا و قبا و عمامه و همچنین به تولیدی بودن برنامه نه پخش مستقیم آن تن در داد.
من و همراهانم هم قول دادیم که اگر برنامه اش را پخش کردیم و گرفت "چند برنامه دیگر !" هم ادامه بدهیم...
چند جلسه با پیراهن شلوار اجرا کرد..
یواش یواش وسط برنامه نصف لباسش را پوشید و خلاصه در برنامه اعلام کرد که روحانی است و ...
باهم دوست شدیم . خیلی هم دعوا می کردیم چون اختلاف سلیقه داشتیم . همدیگر را دوست داشتیم. مرا دعوت می کرد برای طابه ها ی نو آموز کلاس هایش ادبیات کودکا ن یا قصه گویی درس بدهم. به خانه هم می رفتیم. در روزگاری که بازی های کامپیوتری جرم بود ، با هم تا صبح آتاری و... بازی می کردیم.
جز این روزگار اخیر که پس از درگذشت ناگهانی همسرش دل و دماغی نداشت ، با هم زیاد درد دل می کردیم و به خاطر اختلاف سلیقه های سیاسی و مذهبی به پر وپای هم می پیچیدیم.
حیف شد که رفت . حالا حالاها جای کار داشت . این سالهای اخیر خیلی اذیتش کردند . خدا لعنتشان کند ، آسیب زیادی از دست هم لباس هایش خورد.
کارش به آن جا رسید که محتاج کار شده بود. بی معرفت ها حتی بعضی از شاگردانش چوب لا چرخش می گذاشتند.
او که گار خدا پسندانه اش را کرد و رفت ؛ اما این ها را برای آنهایی می گویم که از امروز در اندوه از دست رفتنش اشک تمساح می ریزند و دیروز در پی این بودند نام و نانش را آجر کنند.
خوب است کرونا هست و مراسمی برای جولان این گونه ها اتفاق نمی افتد.
بگذریم و با یک خاطره تمامش کنم.
بیست و چند سال پیش خانه ما نزدیک فرودگاه مهرآباد بود. شب بود و آماده خواب بودم که تلفن خانه زنگ زد. راستگو بود. گفت میایی مرا از فرود گاه به خانه ات ببری؟
سر به سرش گذاشتم که ای بابا تاکسی بگیر و بیا ... بگذار آقایان علما و شخصیت ها یک بار هم شده سوار تاکسی شوند و از این حرفها .
شوخی هایم که تمام شد گفت بابا جیب علما خالی است . پول ندارم . زود بیا و منتظر جواب من نشد و تلفن را قطع کرد.
سوار پیکان جوانانم شدم و رفتم فرودگاه .
آوردمش خانه.شام هم نخورده بود . نیمرویی روبه راه کردیم و تا اذان صبح تعریف کردیم. صبح پرواز داشت به مشهد . در آنجا هم برنامه داشت .
ماجرا از این قرار بود که از قم آمده بود مهرآباد تهران از آنجا پرواز به شهری و سه روز اجرای برنامه و حاج آقا لطف کردید و خوش آمدید و پرواز به شهر دیگر و شهر بعدی.
در هیچ یک از شهر ها به او پول نداده بودند. یک جا یک کیلو چای داده بودند . یک جا یک تخته پتو و... آن روز ها پول دادن به معلم مدرس و سخنران جماعت زشت بود و این جور نبود که پیش از منبر پاکت داده شده باشد !
خلاصه چای و پتو را که هر دو بسیار به درد بخور بودند و در زمان جنگ نایاب ، به ما داد و رفت.
بردمش فرودگاه تا به مشهد برود و کلاس هایش را اداره کند و حاج آقا خدافظی بشنود و برگردد.
بله. حاج آقا خداحافظ.
آنچه را هم که گرفته بودی نبردی. حاج آقا خدا حافظ. خوش به حالت که اندوخته های نگرفته بسیاری را بردی.
حاج آقا خدا حافظ.
@hawzeh_velaei