🍃
ز رویت حاصلِ عشّاقْ حیرانی است، حیرانی!
از آن زلف و از آن کاکل، پریشانی! پریشانی!
ز بزم عشرت وصلت، همه حرمان و نومیدی
ز جام شربت هجرت، همه خونِ دل ارزانی
ندانستم که مه رویان به عهد خود نمی پایند
از آن عهد و از آن پیمان، پشیمانی!پشیمانی!
مبادا هیچ کافر را چنین حالی که من دارم
جفا تا کی کنی جانا؟ مسلمانی! مسلمانی!
تغافل می کنی، یعنی که دردت را نمی دانم
نه!می دانی و می دانی که می دانم که می دانی
#شما_فرستادید
🍁 @Hayrani
🍃
وَ عَمِّرْنى ما كانَ عُمْرى بِذْلَةً فى طاعَتِكَ،
فَاِذا كانَ عُمْرى مَرْتَعاً لِلشَّيْطانِ فَاقْبِضْنى
و مرا تا وقتى زنده بدار كه عمرم در طاعت تو به كار رود، و چون بخواهد عمرم چراگاه شيطان شود، جانم را بستان...
#مکارم_الاخلاق
#مناجات
@Hayrani
بارها می دیدم ابراهیم با بچه هایی که نه ظاهر مذهبی داشتند و نه به دنبال مسائل دینی بودند؛ رفیق میشد آنهارا جذب ورزش میکرد و به مرور به مسجد و هیئت می کشاند.
یکی از آنها خیلی از بقیه بدتر بود. همیشه از کارهای خلافش میگفت واصلا چیزی از دین نمیدانست... یکبار به آقا ابراهیم گفتم: آقا ابراهیم! اینا کی هستن دنبال خودت میاری! با تعجب پرسید چطور؟چیشده؟ گفتم: دیشب این پسر دنبال شما وارد هیئت شد. بعدهم آمدو کنار من نشست؛ حاج آقا داشت صحبت میکرد از مظلومیت امام حسین وکارهای یزید میگفت این پسر هم خیره خیره و با عصبانیت گوش میداد. وقتی چراغ ها خاموش شد به جای اینکه اشک بریزه مرتب فحش های ناجور به یزید می داد!
ابراهیم که داشت با تعجب گوش میداد یکدفعه زد زیر خنده بعد هم گفت: عیبی نداره این پسر تا حالا هیئت نرفته وگریه نکرده مطمئن باش با امام حسین که رفیق بشه تغییر میکنه... دوستی ابراهیم با این پسر به جایی رسید که همه کارهای اشتباهش را کنار گذاشت.اون یکی از بچه های خوب ورزشکار شد.
#شهید_ابراهیم_هادی
#ساکنان_بهشت
#دفاع_مقدس
کتاب سلام بر ابراهیم۱
@Hayrani
fosoli-poyanfar[karballa.IR].mp3
7.86M
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما، ریشه در ازل دارد...
#تا_اربعین
#شب_جمعه
#نماهنگ
#محمد_حسین_پويانفر
@Hayrani