به حالت احتضار چه؟
به انقطاع و بریده شدن از عالم دنیا، به ورود به دنیایی که دیگر هیچ بهانهای درش پذیرفته نیست..
نگاه نکنید الان خدا با مناجات و هزار و یک طریق برای هر اشتباه صد توجیح آماده کرده که بگوییم و یکهو ناامید نشویم که ماشین حرکتمان چپه شود، اینها مال اینجاست
این بهانهها را فقط همین ور داریم و میتوانیم بر طبقش صدبار توبه کنیم، آن طرف از این خبرها نیست.
حیـّان🇵🇸
به حالت احتضار چه؟ به انقطاع و بریده شدن از عالم دنیا، به ورود به دنیایی که دیگر هیچ بهانهای درش پذ
وقتی دایی پدرم در حال احتضار بود، پدرم در کنارشان بود. میگفتند به دایی میگفتم من را میشناسی، فلانیام! و او نمیشناخت.
میگفتند وقتی دیگر علائم حیاتی را از دست داده بود و به قولی فوت کرده بود، هنوز رد آبگوشتی که روز قبل میخواستند در آن حالت به زور بهشان بخورانند، روی ته ریششان مانده بود.
یک لحظه این را تصور کنید،
همین قدر ناتوانی و هیچ شدن را تصور کنید.
اگر کم میآیم، چون حقیقتا دیگر دل و دماغ آمدن ندارم. دلم ذرهای نمیخواهد که دیگر حرفی بزنم و چیزی بگویم، این را جدی میگویم که بدانید.
گاهی فقط از روی اینکه حیان را، حتی شده با یک شک «حیان»ِ زنده نگه دارم میآیم و مینویسم.
دیگر ذرهای رغبت به نوشتن و انتشار نیست..
May 11
هدایت شده از مَرقومه
وقتی چیزی از ریشه در وجودت روییده باشد، وقتی اصالت چیزی را سینه به سینه از پدرانت به ارث برده باشی، و وقتی کُشتی برایت هدف نباشد و آموخته باشی که شَرَف و مَردانگی را به فِلِز نفروشی؛ میجنگی، بالِ بزرگمردی بر سر تحقیرها میگشایی و به هوس شُهرت و ثروت، ریشهها را از جا بَرنمیکَنی.
ما عمریست کُشتی را به همین مردانگیها و کشتیگیرهایمان را با همین جوانمردیها میشناسیم. آن روزها پدربزرگهایمان پهلوان تختی را به این آوازه، و این روزها ما یزدانیها و زارعها را به این غیرتمندی..
از قدیم گفتهاند: پهلوانان هرگز نمیمیرند. اما تاریخ، کسانی را که به هر قیمت هرکاری میکنند فراموش میکند.
- ریحانه شناوری
حیـّان🇵🇸
برای مریض منظور و سایر بیمارها هم این شبها دعا کنیم ما راحت در مجالس سینه میزنیم در حالیکه دیگری دل
مریض منظور به رحمت خدا رفت،
در کنار دعای برای باقی بیمارها،
فاتحه ای هم برای همه رفتگان بخوانید.