eitaa logo
حیـّان🇵🇸
842 دنبال‌کننده
700 عکس
133 ویدیو
10 فایل
حیّان: زنده؛ نام شهیدی در کربلا.. بهره‌ی هر کدام شما از زمین، به اندازه‌ ی طول و عرض قامت شماست.. - امیرالمومنین علی(ع)، خطبه‌ی۸۳ نهج‌البلاغه. ناشناس: https://daigo.ir/secret/81278163 پاسخ پیام‌هایتان: @hayyeragheb
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه نکنید الان خدا با مناجات و هزار و یک طریق برای هر اشتباه صد توجیح آماده کرده که بگوییم و یکهو ناامید نشویم که ماشین حرکت‌مان چپه شود، این‌ها مال اینجاست این بهانه‌ها را فقط همین ور داریم و می‌توانیم بر طبقش صدبار توبه کنیم، آن طرف از این خبرها نیست.
حیـّان🇵🇸
به حالت احتضار چه؟ به انقطاع و بریده شدن از عالم دنیا، به ورود به دنیایی که دیگر هیچ بهانه‌ای درش پذ
وقتی دایی پدرم در حال احتضار بود، پدرم در کنارشان بود. می‌گفتند به دایی می‌گفتم من را می‌شناسی، فلانی‌ام! و او نمی‌شناخت. می‌گفتند وقتی دیگر علائم حیاتی را از دست داده بود و به قولی فوت کرده بود، هنوز رد آبگوشتی که روز قبل می‌خواستند در آن حالت به زور بهشان بخورانند، روی ته ریش‌شان مانده بود. یک لحظه این را تصور کنید، همین قدر ناتوانی و هیچ شدن را تصور کنید.
هیچ دیگر، همین‌ها را تصور کنید کافی‌ست بنظرم، از توضیح اضافه خسته‌ام.
اگر کم می‌آیم، چون حقیقتا دیگر دل و دماغ آمدن ندارم. دلم ذره‌ای نمی‌خواهد که دیگر حرفی بزنم و چیزی بگویم، این را جدی می‌گویم که بدانید. گاهی فقط از روی اینکه حیان را، حتی شده با یک شک «حیان»ِ زنده نگه دارم می‌آیم و می‌نویسم. دیگر ذره‌ای رغبت به نوشتن و انتشار نیست..
همین الان فرستادید، در باب مرگ.
- رزقی که برایم مقدر شده، از دستم نمی‌رود..
هدایت شده از مَرقومه
وقتی چیزی از ریشه در وجودت روییده باشد، وقتی اصالت چیزی را سینه به سینه از پدرانت به ارث برده باشی، و وقتی کُشتی برایت هدف نباشد و آموخته باشی که شَرَف و مَردانگی را به فِلِز نفروشی؛ می‌جنگی، بالِ بزرگ‌مردی بر سر تحقیرها می‌گشایی و به هوس شُهرت و ثروت، ریشه‌ها را از جا بَرنمی‌کَنی. ما عمری‌ست کُشتی را به همین مردانگی‌ها و کشتی‌گیرهایمان را با همین جوان‌مردی‌ها می‌شناسیم. آن روزها پدربزرگ‌هایمان پهلوان تختی را به این آوازه، و این روزها ما یزدانی‌ها و زارع‌ها را به این غیرتمندی.. از قدیم گفته‌اند: پهلوانان هرگز نمی‌میرند. اما تاریخ، کسانی را که به هر قیمت هرکاری می‌کنند فراموش می‌کند. - ریحانه شناوری
حیـّان🇵🇸
برای مریض منظور و سایر بیمارها هم این شب‌ها دعا کنیم ما راحت در مجالس سینه میزنیم در حالیکه دیگری دل
مریض منظور به رحمت خدا رفت، در کنار دعای برای باقی بیمارها، فاتحه ای هم برای همه رفتگان بخوانید.
- طریقنا.
در همین تقریبا دو دهه عمر، یک چیز را به غایت فهمیدم. همین بحثی که می‌گویند ما در حد دید محدود خودمان اطلاع داریم و طبیعتا هم در همان حد می‌توانیم تدبیر کنیم را در نظر بگیرید؛ بنده قلبا متوجه شده‌ام که درستش این است که آدم «همه امور» را مطلقا بیندازد توی دامن کسی که متخصص محض است، توانش تام است، دیدش کامل است، عقلش بالغ ملطق است. البته این کار از عرفا برمی‌آید، که همه امور رو را حواله کنند به همانی که باید؛ منِ کوچک در این عالم هم می‌توانم در حد توان خودم، شروع کنم یا آن بزرگ بزرگ‌هایش را بریزم توی دامن خدا، یا آن کوچک و دم دستی‌ها را، حالا هر کدام راحت‌تر است، بالاخره از یک جایی باید شروع کرد.
این را از ته قلب می‌گویم که دلم نمی‌خواهد خیلی از این مطالب را بنویسم، می‌دانم که اینها در حد تذکر است، در حد یک چراغ چشمک زن که نظر را جلب کند. سیر حرکتی تمام انسان‌ها به سمتی‌ست که در طول عمرشان ذره ذره به این نتایج می‌رسند، نهایت سود این کلمات شاید این باشد که پس از ادراک فردی این مسئله توسط شخص مثلا محمد، در ذهنش یک چراغی روشن شود که عه، حیان هم همین را گفت. نتیجتا، بنده به حسب تذکر می‌گویم، ذکر واقعه، یا هرچیز.