حیـّان🇵🇸
در همین تقریبا دو دهه عمر، یک چیز را به غایت فهمیدم. همین بحثی که میگویند ما در حد دید محدود خودمان
- او از اسراری اگاه است که ما نمیدانیم..
تنها توصیه حقیقی بنده:
یه جوری ساعت حرکتتون رو تنظیم کنید که تو توقفگاه ها به هیچ عنوان به ظهر نخورید، نه اینکه سخت باشه، غیرممکنه، یعنی اگر موندنتون از پنج دقیقه بشه ده دقیقه واقعا باید یه پروسه درمانی بگذرونین..
یه جوری بیاین که شب برسید مرز
شب برسید نجف
شب برسید کربلا
اصلا شب راه برید.
به محض بیرون آمدن از موکب، جاگیر که شدیم، صحبتها شروع شد. چندتا پسر بچه، پسربچه جفاست البته، شیربچهی حدودا ده دوازده ساله خادمهایشان بودند، یک روپوش خادمی سبز رنگ داشتند که تا رانشان میآمد، معمولا وقتی نگاهشان میکردی داشتند صاف و صوفش میکردند، گشادشان بود؛ ولی مادرم حرف قشنگی میزد:« یک روپوش ساده بود، ولی حس میکردند لباس سرهنگی برشان است.»
ما که توی مردانه نبودیم، پدرم اینها را تعریف میکرد: در تمام این چند ساعت یک لحظه ننشسته بودند، یکیشان آب آورده بود، یکیشان چایی، بالشت، پتو؛ همه چیز. بنظرم زیباترین دیالوگشان این بود، پدرم میگفت یکی بهشان گفته بود برو آنجا دراز بکش، خستهای - حالا به تعبیر من، بچه! با یک جدیتی جواب داده بود من با این لباس بیایم جلوی مردم دراز بکشم؟ نمیشود که. پدرم میگفت با همان قد و قواره بامزهشان میرفتند توی گاراژ پشت پرده استراحت میکردند. اینها خیلی چیزهای عظیمیست، ما نمیفهمیم. ولی یک بچهای که الان میتواند سرش گرم هزار و یک سرگرمی باشد چنان بدش میآید وقتی میگویند برو یک جایی دراز بکش، چون خودش را خادم امام میبیند، خودش را صاحب اثر میبیند. این بچه شخصیتش در دستگاه امام حسین شکل میگیرد، تربیت میشود. بین همین حرفهایی که در ماشین رد و بدل شد همین را گفتند، هرکس در مختصات امام قرار بگیرد، آدم میشود.
رفتم از توی ماشین یک چیزی بردارم، دیدم سه تایشان خیمه زدهاند روی شیشه پشتی، دیدم دارند روی شیشه از این یا صاحبالزمانها مینویسند، با چه ذوقی، با چه شوقی. دیدنی بود فقط. یعنی اگر جلوی در مردانه نبودم فقط نیم ساعت نگاهشان میکردم، دیدنی بود. هر چیزی رنگ و بوی حسین (ع) میگیرد دیدنی میشود..
- روایت اول،
موکب بهبهان.
ما یک دوست دو قلو داریم که مادرشان مدتیست بدجور مریض شده، شخصا همیشه به یادشان هستم،
شما هم برای همه بیماران دعا کنید،
همه مشکلدارها.
دعا را جدی بگیرید، یک حرف ساده نیست، انعکاس جهانی دارد.
لطفا همه را دعا کنید.
حیـّان🇵🇸
ما یک دوست دو قلو داریم که مادرشان مدتیست بدجور مریض شده، شخصا همیشه به یادشان هستم، شما هم برای هم
عجب صفریست..
فاتحهای قرائت کنید..
حیـّان🇵🇸
جرئت داشته باشید، کارهای بزرگ جرئت میخواهند..
نیاز به یک توضیح مفصل از جنس تجربه دارد..