eitaa logo
حیـّان🇵🇸
859 دنبال‌کننده
690 عکس
129 ویدیو
10 فایل
حیّان: زنده؛ نام شهیدی در کربلا.. بهره‌ی هر کدام شما از زمین، به اندازه‌ ی طول و عرض قامت شماست.. - امیرالمومنین علی(ع)، خطبه‌ی۸۳ نهج‌البلاغه. ناشناس: https://daigo.ir/secret/81278163 پاسخ پیام‌هایتان: @hayyeragheb
مشاهده در ایتا
دانلود
دو سال پیش یک صاحب نفسی به من گفت آدم دین‌دار، صبور می‌شود، داری صبور می‌شوی. تلاش کن جان نکنی، فقط دل به مسیر بسپار و هرچه می‌گویند و می‌گذارند توی راهت، بگذار روی سر، با عشق. این یک‌سال سطر سطر زندگی‌ام کارگاه صبوری شده، نقطه به نقطه‌اش..
صبر، برای من چه حالت غریبی بود.. اما حالا..
زندگی آدم را صبور می‌کند، بسیار صبور..
حیـّان🇵🇸
زندگی آدم را صبور می‌کند، بسیار صبور..
عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صد بلا بکند..
خوش‌به‌حالِ خونه‌هایی که موکبه ..
حیـّان🇵🇸
خوش‌به‌حالِ خونه‌هایی که موکبه ..
یادم به این افتاد که گاهی که می‌خوام غذا درست کنم، می‌گم امروز غذامون باشه نذر مثلا، حضرت زهرا [س] بعد به نظرم حیف میاد که فقط به یک منبع نور متصل باشه، می‌گم همه، همه چهارده‌تا.. اگر بدونید چه حالی داره، هر روز سر سفره‌ی نذری نشستن..
هدایت شده از ناشناس حیـان🌿
📪 پیام جدید منم موقع دم گذاشتن چای و غذا پختن سلام میدم به ا اهل بیت، و میگم السلام علیک یا رسول الله و یا اهل بیت النبوه. و السلام علیک یا امیرالمؤمنین. بعد هم صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها رو میفرستم و بعد هم سه بار میگم صلی الله علیک یا اباعبدالله. یه تک بیت شعر هم بعنوان روضه میخونم بالا سر قوری چای یا قابلمه غذا.... خیلی حس خوبی داره...الحمدلله که ما اهل بیت علیهم السلام رو داریم...
دم دم‌های غروب و هوای سرخ، کنار جاده ایستادیم. مرد، تفتیده در گرما، سوخته بود، جدا سوخته بود؛ پسرک آتش‌پاره‌اش آن کنار خربزه‌ها را تر و تمیز می‌کرد. واضح بود که جز همین بار میوه‌ هیچ در بساط ندارد. پسر، حدودا ده ساله، با ارثیه‌ی سوختگی از پدر، دمپایی کثیف و پاهای خاکی.. می‌خواستیم چهارتا بگیریم، من از پنجره داشتم می‌دیدم، یکی اضافه‌تر گذاشت. تصور کردم همان کاری را می‌کند که بعضی از کاسب‌ها می‌کنند، تحمیل خرید و این‌ها؛ اما دیدم برگشت گفت این را همینطوری گذاشتم، با یک لبخند زحمت کشیده. در میانه‌ی مشغولیت پدر برای حساب کردن، مرد به یک مدل خاصی خربزه‌ی دیگری را پنج تکه کرد و به زور بهمان داد. ما؟ مبهوت.. پدر می‌گفت:« یکی دار و ندارش همین‌هاست، هیچ وابستگی ندارد، یکی هم همه‌ی دنیا زیر دستش است، دریغ..» - زهرا هنروران.
تقریبا تمام کانال‌هایم را پاک کرده‌ام، هیچ نمانده..
دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد؟ ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد..