باز هم خانه و یک بستر خون آلوده
زنده شد خاطره مادر خون آلوده
شیر مرد اُحد افتاده کجایی زهرا
تا ببندی سر این حیدر خون آلوده
این سروصورت خونین شده هم ارثی شد
بعد از آن کوچه و نیلوفر خون آلوده
ریشۀ هرچه بلا آن در و دیوار شده
سینۀ مادر و میخ در خون آلوده
مثل پهلو سر پاشیده زهم خوب نشد
چه کند زینب و این پیکر خون آلوده
دور زینب همه هستند همه مَحرم ها
وای از کرببلا و پر خون آلوده
با لبانی که ترک خورده به گودال آمد
بوسه زد با قد خم حنجر خون آلوده
درسرازیری تل روبروی شمر رسید
چشمش افتاد به موی سرخون آلوده
خوب شد خورد به تاریکی شب غارت ها
جمع شد قافله ای دختر خون آلوده
می فروشند در این کوفه سر بازارش
گوشوار و سپر و معجر خون آلوده
✍️ شاعر : قاسم نعمتی
#شعر
#لبیک_یا_علی(ع)
#حضرت_امیر_المؤمنین_امام_علی(ع)
#قاسم_نعمتی
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir