🌹⃟🕊️
.
.
آرمان از بچگے خیلے نترس بود.
یہ روز با هم رفتیم استخر،
حدودا ۳ الے ۴ سالش بود، اومد سمت لبہ استخر
بهش گفتم: آرمان جلو نرو میافتےها!!!
با همون زبان بچگانش گفت: میلہ رو گرفتم نیوفتم
همین ڪہ آمد بشیند یہ دفعہ سر خورد و افتاد تو آب...
من پریدم آرمان رو آوردم بالا، وقتے حالش جا اومد
انگار نہ انگار ڪہ ترسیده باشہ میخندید و میگفت:
بابایے چقدر آب خوردما... 😂😂
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#روایت_آرمان
#جان_فدا
@shahidarmanaliverdiiii
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_آرمان
خاطرات محمدامین
با برادر شهیدش آرمان علی وردی :)💔
#شهید_آرمان_علی_وردی