eitaa logo
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
286 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
31 فایل
بسم‌رب‌المهدے🌿•• سربازان‌امام‌زمان (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشـریف) ازهیچ‌چیزجزگناهان‌خویش‌نمی‌هراسند ッ♥️ -شهید‌آوینی🕊 بخون‌از‌ما🗒 『 @sharayet_hazraateeshgh313https://daigo.ir/secret/991098283 گَـــر سخـنی باشــد‌👆🏼…
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 تا بیمارستان به جای او هزار بار مُردم و زنده شدم تا بدن نیمه‌جانش را به اتاق عمل بردند و تازه دیدم بیمارستان مجسم شده است. جنازه مردم روی زمین مانده و گریه کودکان زخمی و مادران‌شان دل سنگ را آب می‌کرد. چشمم به اشک مردم بود و در گوشم صدای سعد می‌آمد که به بهانه رهایی مردم مستانه نعره می‌زد :«بالرّوح، بالدّم، لبیک سوریه!» و حالا مردم سوریه تنها قربانیان این بدمستی سعد و هم‌پیاله‌هایش بودند. 💠 کنار راهروی بیمارستان روی زمین کِز کرده بودم و می‌ترسیدم مصطفی مظلومانه شود که فقط بی‌صدا گریه می‌کردم. ابوالفضل بالای سرم تکیه به دیوار زده و چشمان زیبایش از حال و روز مردم رنگ شده بود که به سمتش چرخیدم و با گریه پرسیدم :«زنده می‌مونه؟» 💠 از تب بی‌تابی‌ام حس می‌کرد دلم برای مصطفی با چه ضربانی می‌تپد که کنارم روی زمین نشست و به جای پاسخ، پرسید :«چی‌کاره‌اس؟» تمام استخوان‌هایم از ترس و غم می‌لرزید که بیشتر در خودم فرو رفتم و زیرلب گفتم :«تو پارچه فروشه، با جوونای شیعه از حرم (علیها‌السلام) دفاع می‌کردن!» 💠 از درخشش چشمانش فهمیدم حس دفاع از به کام دلش شیرین آمده و پرسیدم :«تو برا چی اومدی اینجا؟» طوری نگاهم می‌کرد که انگار هنوز عطش دو سال ندیدن خواهرش فروکش نکرده و همچنان تشنه چشمانم بود که تنها پلکی زد و پاسخ داد :«برا همون کاری که سعد ادعاش رو می‌کرد!» 💠 لبخندی عصبی لب‌هایش را گشود، طوری که دندان‌هایش درخشید و در برابر حیرت نگاهم با همان لحن نمکین طعنه زد :«عین آمریکا و اسرائیل و عربستان و ترکیه، این بنده خداها همه‌شون می‌خوان کنار مردم سوریه مبارزه کنن! این که می‌بینی با خمپاره و انتحاری افتادن به جون زن و بچه‌های سوریه، معارضین صلح‌جو هستن!!!» و دیگر این حجم غم در سینه‌اش جا نمی‌شد که رنگ لبخند از لبش رفت و غریبانه شهادت داد :«سعد ادعا می‌کرد می‌خواد کنار مردم سوریه مبارزه کنه، ولی ما اومدیم تا واقعاً کنار مردم سوریه جلو این حرومزاده‌ها کنیم!» 💠 و نمی‌دانست دلِ تنها رها کردن مصطفی را ندارم که بلیطم را از جیبش درآورد، نگاهی به ساعت پروازم کرد و آواری روی سرش خراب شد که دوباره نبودنم را به رخم کشید :«چقدر دنبالت گشتم زینب!» از صدایش دلم لرزید، حس می‌کردم در این مدتِ بی‌خبری از خانواده، خبر خوبی برایم ندارد و خواستم پی حرفش را بگیرم که نگاه برّاق و تیزش به چشمم سیلی زد. 💠 خودش بود، با همان آتشی که از چشمان سیاهش شعله می‌کشید و حالا با لباس سفید پرستاری در این راهرو می‌چرخید که شیشه وحشتم در گلو شکست. نگاهش به صورتم خیره ماند و من وحشتزده به پهلوی ابوالفضل کوبیدم :«این با تکفیری‌هاس!» از جیغم همه چرخیدند و بسمه مثل اسفند روی آتش می‌جنبید بلکه راه فراری پیدا کند و نفهمیدم ابوالفضل با چه سرعتی از کنارم پرید. 💠 دست بسمه از زیر روپوش به سمت کمرش رفت و نمی‌دانستم می‌خواهد چه کند که ابوالفضل هر دو دستش را از پشت غلاف کرد. مچ دستانش بین انگشتان برادرم قفل شده بود و مثل حیوانی زوزه می‌کشید، ابوالفضل فریاد می‌زد تا کسی برای کمک بیاید و من از ترس به زمین چسبیده بودم. 💠 مردم به هر سمتی فرار می‌کردند و دو مرد نظامی طول راهرو را به طرف ما می‌دویدند. دستانش همچنان از پشت در دستان ابوالفضل مانده بود، یکی روپوشش را از تنش بیرون کشید و دیدم روی پیراهن قرمزش کمربند به خودش بسته که تنم لرزید. ابوالفضل نهیب زد کسی به کمربند دست نزند، دستانش را به دست مرد دیگری سپرد و خودش مقابل بسمه روی زمین زانو زد. 💠 فریاد می‌زد تا همه از بسمه فاصله بگیرند و من می‌ترسیدم این کمربند در صورت برادرم منفجر شود که با گریه التماسش می‌کردم عقب بیاید و او به قصد باز کردن کمربند، دستش را به سمت کمر بسمه برد. با دستانم چشمانم را گرفته و از اضطراب پَرپَر شدن برادرم ضجه می‌زدم تا لحظه‌ای که گرمای دستش را روی صورتم حس کردم. 💠 با کف دستانش دو طرف صورتم را گرفت، با انگشتانش را پاک کرد و با نرمی لحنش نازم را کشید :«برا من گریه می‌کنی یا برا این پسره که اسکورتت می‌کرد؟» چشمانش با شیطنت به رویم می‌خندید، می‌دید صورتم از ترس می‌لرزد و می‌خواست ترسم تمام شود که دوباره سر به سر حال خرابم گذاشت :«ببینم گِل دل تو رو با پسر برداشتن؟ پسر قحطه؟» 💠 با نگاه خیسم دنبال بسمه گشتم و دیدم همان دو مرد نظامی او را در انتهای راهرو می‌برند. همچنان صورتم را نوازش می‌کرد تا آرامم کند و من دیگر از چشمانش شرم می‌کردم که حرف را به جایی دیگر کشیدم :«چرا دنبالم می‌گشتی؟»... ✍️نویسنده: __________________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
💐✨بسم رب المهدے
#پیام_معنوی 💌 راه باز شدن رحمت خاصه خدا _______________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
#یک_آیه وَلا تَقولو لِمَن یُقتَل فے سَبیـــلِ الله اَمواتُ بَل اَحیـــاء وَلڪن لا تَشعُرون وبه آنان که در راه خدا کشتہ می شوند مرده نگویـــید ، بلکه {آنها} دارای حیات ویژه اند ، ولی شما درک نمی کنید. سوره بقره آیه ۱۵۴ _______________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
#تلنگر دولا دولا راه رفتند تا امروز بتوانیم راست راست راه برویم 😭💙 سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند. سلام بر شهدا!   #پنجشنبه_های_شهدایی باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات ______________________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
دشمن هرروز ازیڪ رنگی میترسہ😏 یڪ روز از رنگ جوهر روےِ انگشتمون✌️ ️یڪ روز ازلباس سبز سپاه 💚 ️یڪ روز ازلباس خاڪی بسیج ✨ ️یڪ روزاز سرخی خون شهیــد ♥️ ولی هرروز از سیاهے تـــو میترسہ...😌 بانو اسلحه ات رو زمین نگــذار. 😉 _______________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
 پانزده خرداد در عین حالی که مصیبت بود لکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و ازادی برای همه مملکت. ______________________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
✨♥️🌿 دَر شَفاعَـتــ شُهَـــدا دَســـتِ دِرازے دارَند عَـکسِشان را بِنگر چِهره ےِ نـــازے دارَنـــد ✨♥️🌿 السلام علیکم یا اولیـــاء الله و احبائه 🍃 باز پنج شنبه و یاد شهدا با _______________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
بسم رب الشهداء و الصدیقین (❤️) در عشق اگر چه منزل آخر شهادت است تکلیف اول است شهیدانه زیستن بعد از چند وقت آمده بود خانه مثل پروانه دورش می گشتم شام كه خورديم، خودم رختخوابش را انداختم خيلی خسته بود صبح كه آمدم بيدارش كنم، ديدم رختخواب جمع شده گوشه اتاق است، خودش هم خوابيده.... بيدار كه شد، ازش پرسيدم: پس چرا اين جوري خوابيدی؟ رختخوابت رو چرا جمع كردی؟ گفت: دلم نيومد توش بخوابم بچه ها اون جا روی زمين ميخوابن ......🌱 ✨شهيد عليرضا حاتمى _______________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
🌸✨🌸 🙃🌿 •| ۵ صلوات هدیـــہ به شهیـــدان ۱۵ خرداد |• _______________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
بسیجی عاشق کربلاست... و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهر ها و نامی است در میان نام ها، نه، کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حق نیست ........♥️ ______________________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh