{🌙🙃🌸}
امام حسین (💚) می فرمایند:
💚 هرکس مرا بعد از شهادتم زیارت کند،
💚 او را در قیامت زیارت خواهم کرد
💚 و اگر در آتش باشد، او را نجات میدهم.
[فضل زیارة الحسین علیه السلام، ص۴۰]
#حدیث
#السلامُعلیالحُسین 😍
#وعلیعلیبنالحُسین 🌸
#وعلیاولادالحُسین 🌙
#وعلیاصحابالحُسین 🦋
https://eitaa.com/hazraate_eshgh
بسم رب الشهداء و الصدیقین
#معرفی_شهید(❤)
من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست
و از آن روز سرم میل بریدن دارد
شهیدحاج علی محمدی نصرآبادی
ولادت : آذر ۱۳۱۹
شهادت : شهریور ۱۳۶۱ در تهران
علت شهادت : پیرو امام (ره) و انقلاب ،وجود عکس امام خمینی (ره) در محل کسب و کارش
نحوه شهادت : اصابت گلوله
مزارشهید : تهران_بهشت زهرا (س)
فرزندشهید : پدرم فردی مومن و مسجدی بودند و قبل از انقلاب در تظاهرات شرکت داشتند تا اینکه انقلاب پیروز شد. مادرم میگفت:حتی وقتی پدرم میخواست به تنهایی به تظاهرات برود، من هم شما ها را برمیداشتم و پشت سرش به تظاهرات می رفتم.
پدرم روز ۹ شهریور ۶۱ در عروسی پسرعمویم به ترور تهدید شد . صبح فردا پدرم با برادر ۱۲ ساله ام به مغازه رفتند ؛ طبق گفته ی برادرم که شاهد ماجرا بود ، منافقین همان صبح وارد مغازه شده و پدرم را با اسلحه تهدیدمیکنند . سپس دخلشان را خالی کردهد، کلیدهای موتور و مغازه را میگیرند . اعلام میکنند که اگر سرو صدایی نداشته باشی به پسرت کاری نداریم . بعد ایشان را کف مغازه خوابانده و با شلیک سه گلوله به شهادت می رسانند که تیر آخر به سرشان اصابت میکند.
وقتی برادرم را به منزل آورده بودند ،خیلی ترسیده بود......🌷
#از_رفاقت_تـا_شـهادتــღ
قدمْگاه شہیـــدان است اینجا ✨🍃🕊
❤️🧡💛💚💙
https://eitaa.com/hazraate_eshgh
❤️🧡💛💚💙
#رهبرانه 🌿🥀
باید به ماجرای حسین بن علی علیهالسلام به صورت یک درس نگاه کنید.
ماجرا را از حالت یک خاطره عاطفـهبرانگیز صِرف، خارج کنید؛
*درس اسـت؛*
گشودن یک راه است؛
حادثهای است که از ابعاد مختلف برای ملت ما میتوانـد سرمشق باشد.
[1367/2/6 - رهبرانقلاب]
[کتاب آفتاب در مصاف؛ صفحه236]
خۅش بہ حال دِل مَن مِثلِ تۅ آقا دارد
🥀🌿 { @hazraate_eshgh } 🥀🌿
○●🦋
گفتم کجا،گفتا دمشق☺️
↫گفتم چرا، گفتا که عشق❤️
گفتم وَ کِی، گفتا که حال😊
↫گفتم بمان، گفتا محال☝️
گفتم مرو، گفتا که لا 🤗
↫برپاست آنجا کربلا 💔
باید "ولی" یاری کنم🙂
↫ #زینب علمداری کنم💚
#مدافعین_حرم
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
°•| بِسم رب الزینبـــ🌸|•°
#خطبه_حضرت_زینب |•°💕°•|
ای یزید آیا گمان مے بری این ڪہ اطراف زمین ۅ آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتے و راه چاره را بر ما بستے ڪہ ما را بہ مانند ڪنیزان به اسیری برند ، ما نزد خدا خۅار و تو سربلند گشتہ و دارای مقام و منزلت شده ای ، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی ، شادمان ۅ مسرور گشتی ڪہ دیدی دنیا چند روزی به ڪام تو شده و کارها بر وفق مراد تو مے چرخد ، و حڪومتی که حق ما بود در اختیار تۅ قرار گرفته است ، آرامْ باش، آهستہ تر .
قسمت.دوم
*#اَلسَّلامُعَلَيكِياأُمَّالمَصائِبِيازَينَب...* 🌷✨
💖✨🍃🦋
https://eitaa.com/hazraate_eshgh
🖤|•○•|🖤
مثل من هیچ ڪس در این عالمْ ۅسط شعلہ ها امامْ نشد
در شروع امامتش چۅن من ؛ این قدر دورش ازدحامْ نشد
#شهادتامامسجادعتسلیتباد✨😭
بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
#آفــتــاب_در_حجــــــاب
قسمت #یازدهم
وقتى از سر جنازه #مسلم_بن_عوسجه آمد،...
وقتى که که محاسنش به خون حبیب ، خضاب شد،
وقتى که رمق پاهایش را در پاى پیکر #حربن_یزیدریاحى ریخت ،
وقتى که از کنار سجاده خونین #عمروبن_خالدصیداوى برخاست ،
وقتى که جگرش با دیدن زخمهاى #سعیدبن_عبداالله شرحه شرحه شد، وقتى که #عبداالله و #عبدالرحمن_غفارى با سلام وداع ، چشمان او را به اشک نشاندند،
وقتى که #زهیر به آخرین نگاهش دل حسین را به آتش کشید،
وقتى که خون #وهب و #همسرش عاشقانه به هم آمیخت و پیش پاى حسین ریخت ،
وقتى که #جون ، در واپسین لحظات عروج ، سراسر وجودش را به رایحه حضور حسین ، معطر کرد،
وقتى که...
در تمام این اوقات و لحظات ، #نگاه_تو بود که به او #آرامش مى داد...
و #دستهاى تو بود که #اشکهاى وجودش را مى سترد.
هر بار که از میدان مى آمد، تو #بارغم از نگاهش بر مى داشتى و بر دلت مى گذاشتى.
حسین با هر بار آمدن و رفتن ، تعزیتهایش را به #دامان_تو مى ریخت و التیام از نگاه تو مى گرفت .
این بود که هر بار، سنگین مى آمد اما سبکبال باز مى گشت .
خسته و شکسته مى آمد، اما برقرار و استوار باز مى گشت....
اکنون نیز دلت مى خواهد که طاقت بیاورى ، صبورى کنى و حتى به حسین دلدارى بدهى .
همچنانکه از صبح تاکنون که آفتاب از نیمه آسمان گذشته است چنین کرده اى .
✨اما اکنون ماجرا متفاوت است.✨
اکنون این دل شرحه شرحه توست که بر دوش #جوانان_بنى_هاشم به سوى خیمه ها پیش مى آید.
اکنون این میوه جان توست که لگدمال شده در زیر سم ستوران به تو باز پس داده مى شود.
#على_اکبر براى تو تنها یک برادر زاده نیست...
#تجلى امیدها و آرمانهاى توست .
تجلى دوست داشتنهاى توست...
على اکبر پیامبر دوباره توست.
نشانى از پدر توست .
نمادى از مادر توست .
على اکبر براى تو التیام شهادت محسن است .
شهید نیامده. غنچه پیش از شکفتن پرپر شده.
#شهادت_محسن ، #اولین شهادت در دیدرس تو بود....
تو #چهار ساله بودى که فریاد #مادر را از میان در و دیوار شنیدى که
_✨محسنم را کشتند
و به سویش دویدى....
شهادت محسن بر دلت زخمى #ماندگار شد.
شهادت برادر در پیش چشمهاى چهار ساله خواهر.
و تا على اکبر نیامد، این زخم التیام نپذیرفت.
اکنون این مرهم زخم توست که به خون آغشته شده است...
اکنون این زخم کهنه توست که سر باز کرده است.
دوست داشتى حسین را دمادم در آغوش بگیرى و بوى حسین را با شامه تمامى رگهایت استشمام کنى .
اما تو بزرگ بودى و حسین بزرگتر و شرم همیشه مانع مى شد مگر که بهانه اى پیش مى آمد؛
سفرى، فراق چند روزه اى، تسلاى مصیبتى و...
تو همیشه به نگاه اکتفا مى کردى و با چشمهایت بر سر و روى حسین بوسه مى زدى.
وقتى على اکبر آمد، میوه بهانه چیده شد و همه موانع برچیده.
حسین کوچکت همیشه در آغوش تو بود و تو مى توانستى تمامى احساسات حسین طلبانه ات را نثار او مى کنى.
از آن پس ، هرگاه دلت براى #حسین تنگ مى شد، بوسه بر گونه هاى #على_اکبر مى زدى.
از آن پس...
على اکبر بود و در دامان مهر تو.
على اکبر بود و دستهاى نوازش تو،
على اکبر بود و نگاهاى پرستش تو و...
حسین بود و ادراك عاطفه تو.
و اکنون نیز حسین بهتر از هر کس این رابطه را مى فهمد و عمق تعزیت تو را درك مى کند.
دلت مى خواهد که طاقت بیاورى ، صبورى کنى و حتى به حسین دلدارى بدهى.... اما چگونه ؟...
اثری از ✍سیدمهدی شجاعی
@asheghane_mazhabii
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh