#وقتیجانآدمهامهمنیست🍂‼️
وقتے تَمامِ خَبرگزاری ها🎥 ۅ ڪانالها📱 مَشغۅل اطلاعرسانی لحظھ ای اَز پیڪر شجریاݩ بودند یک جوان ایرانی🇮🇷 دیرۅز بھ شهادت رسید.
سرباز وظیفھ "علـ✨ـے بیرامی" از پارسآباد مغان، عصر دیروز حین پاسداری✌️🏻 و تامیݩ امنیت🍃 مرزهای شمال غربـے میهن اسلامی✨ به دست گروهک تروریستی پژاک😡 به درجه رفیع شهادتــ🕊 نائل گردید 😭❤️.
🍃✨🌸
https://eitaa.com/hazraate_eshgh
Γ🍄🍃.•°
•
.
گاهیازحکمَتشناراضیٖ
وگاهیخوشحآلوشاکر !!
خدآکہهمانخُداست...
کاشمااِنقدر
گآهیبہگاهینمیشدیم :)
⌈🌙 ○°.⌋
#خداجونمـــ✨🌸
#تلنگر🍃🙃
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#یاردلمـــ♥️
#حُسِین
مسئۅل ایثارگراݩ ڪل سپاه خبر داد :
← شناسایی پیڪر هفت تݩ از شهدای مدافع حرمْ در سۅریھ♥️
اَسامـے شهدای تفحص شدھ :
✨شهید رضا حاجـــے زاده {مازندران}
🌸شهید علـــے عابدینی {مازندران}
💚شهید محمد بلباســـے {مازندران}
🦋شهید حسݩ رجایی {مازندران}
🌱شهید زڪریا شیری {قزۅین}
💖شهید مجید سلمانیاݩ {البرز}
🌼شهید مهدی نظَری {خوزستاݩ}
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#عابدانه 💙
و بـخشنـدهای کریـمی ✨
که عطایـت را پایانی نیست 🌿
و دارای جـلال و اکرامی 🌠
[قسمتی از دعای ۱۶ صحیفه سجادیه]
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
『 حضرتعشق 』🇵🇸
مهم تریݩ ۅیژگی یاران امام زماݩ (🌸)
← پرتلاش ۅ مطیع 😇
← تولی ۅ تبری💚
← اهل عبادت✨
← طلب آمرزش🍃
← بندگـــے عاشقانھ♥️
← نهراسیدݩ از سرزنش ها 😉
← بردباری ☺️
← قدرت والای روحـ🙃ــے
← شجاع ۅ غیور✌️🏻
← در آرزوی شهادتـــ🕊
#به_وقت_امام_زمان💚🌸
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
Hossein Taheri _ Ah Az Doori (320).mp3
4.02M
مَݩ دلتنگمْـــ💔
شب ۅ روزمۅ فڪر حرمْ میدونے پُر ڪرده آقا
#حسینطآهری🍃
#مداحی✨🎙
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
#آفــتــاب_در_حجــــــاب
قسمت #چهل_وشش
هم او در گوشت زمزمه مى کند که؛
✨به جبران این اضطرار، از این پس ، ضمیر مرجع (امن یجیب ) تو باش.✨
هر که از این پس در هر کجاى عالم، لب به(ام من یجیب)باز کند،...
دانسته و ندانسته تو را مى خواند...
و دیده و ندیده تو را منجى خویش مى یابد....
#خدا نمى تواند زینبش را در #اضطرار ببیند.
اینت اجابت زینب!
ببین که چگونه برایت رکاب گرفته است....
پا بر زانوى او بگذار...
و با #تکیه بر دست و بازوى او سوار شو، محبوبه خدا!
بگذار دشمن گمان کند که تو پا بر فضا گذاشته اى...
و دست به هوا داده اى....
#دشمنى که به جاى خدا، هوى را مى پرستد، #توان_دریافت این صحنه را ندارد....
همچنانکه نمى تواند بفهمد که خود را #اسیر چه کاروانى کرده است...
و چه #مقربانى را بر پشت عریان این شتران نشانده است....
همچنانکه نمى تواند بفهمد که چه #حجت_الله_غریبى را به غل و زنجیر کشانده است....
با فشار دشمنان و حرکت کاروان ،...
تو در کنار #سجاد قرار مى گیرى...
و #کودکان و #زنان ، گرداگرد شما حلقه مى زنند...
و دشمن که از #پس و #پیش و #پهلو، کاروان را #محاصره کرده است ،...
با #طبل و #دهل و #ارعاب و #توهین و #تحقیر و #تازیانه ، شما را پیش مى راند....
بچه ها #وحشت_زده، دستهاى کوچکشان را بر پشت و گردن شترها، چفت کرده اند... و در #هراس از سقوط،چشمهایشان
را بسته اند....
اگر چه صف محاصره دشمن ، فشرده است...
اما هنوز از لابه لاى آن ، منظره جگر خراش #قتلگاه را مى توان دید...
و بوسه
نسیم را بر رگهاى بریده و بدنهاى چاك چاك ، احساس مى توان کرد....
و این همان چیزى است که #نگاه_سجاد را خیره خود ساخته است....
و این همان چیزى است که هول و اضطراب را در دل تو انداخته است....
چرا که به #وضوح مى بینى که آخرین رمقهاى سجاد نیز با #تماشاى این منظره دهشتزا ذوب مى شود....
و مى بینى که دمى دیگر، خون در رگهاى سجاد از حرکت مى ایستد و قلب از تپش فرو مى ماند....
و مى بینى که دمى دیگر، جان از بدن او مفارقت مى کند و تن بیمار و خسته به زنجیر بر جاى مى ماند....
و مى بینى که دمى دیگر تن تبدار جهان از جان حجت خالى مى شود و آسمان و زمین بى امام مى ماند....
سر پیش مى برى و #وحشتزده اما #آرام و #مهربان مى پرسى :
_✨با خودت چه مى کنى عزیز دلم ! یادگار پدر و برادرم ! بازمانده جدم !؟
و او با صدایى که به زحمت از اعماق جراحت شنیده مى شود، مى گوید:
_✨چه مى توانم بکنم در این حال که پدرم را، امامم را، آقایم را و برادرانم و عموهایم را و پسر عموهایم را و همه مردان خاندانم را #درخون_نشسته مى بینم ، #بى_لباس و #کفن... نه کسى بر آنان رحم مى آورد و نه کسى به خاکشان مى سپارد. انگار که از کفار دیلم و خزرند این عزیزان که بر خاك افتاده اند.
کلام نیست این که از دهان بیرون مى آید،...
انگار گدازه هاى آتش است که از اعماق قلبش تراوش مى کند...
و تو اگر با نگاه و سخن و کلام زینبى ات کارى نکنى ، او همه هستى اش را با این کلمات از سینه بیرون مى ریزد....
پس تو آرام و تسلى بخش ، زمزمه مى کنى :
اثری از ✍سیدمهدی شجاعی
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh