eitaa logo
مهدویت
2هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
36 فایل
_آشنایی با امام(عج) _وظایف ما نسبت به امام(عج) _داستانهای تشرف _مرور احکام شرعی و استفتائات _گلچینی از مطالب برترین کانالهای مهدوی در ایتا ،،کپی بدون ذکر منبع: مجاز،، ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/mahDalemohammad
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ شخصی می گفت: من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای❣️ اموات به مسجد مقدس می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است، به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله، به راننده گفتم جمکران، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟‼️ راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آنها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت: کسی بگوید جمکران، زانوهای من می‌لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت: شبی ساعت ۱۲، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم، هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی‼️ دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت: برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت: آن خانواده گریه می‌کنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آنرا تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آنرا باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم: خواهر چرا گریه میکنی؟ گفت: برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم: شوهرتان کجاست؟ گفت: چرا سوال میکنی؟ گفتم: من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت: شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی‌گذاری به توسلم برسم چرا نمی‌گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: "«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»" 💐 دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت 💐 که این سجیه به جز در شما نمی بینم. 💐 ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم 💐 تو در کنار منی و تو را نمی بینم. مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود 💐 درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج ┏━━━━━━━━🌺🌿━┓  @hazrate_Gerehgosha ┗━━🌷🌿━━━━━━━┛
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 کجا هستی؟ 🔸 ▫️گاهی اگر می‌توانید بروید . یک شب مثلاً تا صبح آنجا بمانید. از سوز دل بگویید. ▫️ندیدید آدم وقتی چیزی گم می‌کند، چقدر دنبالش می گردد؟ یکی از آقایان هست که بچه‌اش وقتی هفت ماهه بوده، گم شده. الان امام جمعۀ یکی از شهرهاست. همه او را به این عنوان می‌شناسند! وقتی می‌گوییم آقای فلانی، می‌گویند: «همان که بچه‌اش گم شده است را می‌گویی؟» وقتی یک بچه‌ای از ما گم می‌شود در این شهر می‌گردیم، در آن شهر می‌گردیم، همه‌جا می‌رویم و اعلام می‌کنیم. از همه‌کس سراغش را می‌گیریم. از این مملکت به آن مملکت می‌رویم و اسمش را همینطور همه‌جا تکرار می‌کنیم. هر وقت هم اسم مثلاً بچه‌ای برده می‌شود، رنگ بابا تغییر می‌کند. یک در دل او هست. ▫️خب این آقا امام زمان (ع) هم است. اگر ما توجه داشتیم که چه کسی بالای سرمان بوده، «حال» پیدا می‌کردیم و می‌نشستیم روی این فکر می کردیم. خود این ناله دارد که «چرا من ناله ندارم». خود این درد دارد که «چرا انسان درد ندارد». انسان بنشیند یک دفعه با خودش فکر کند که چرا من همه را دیده‌ام اما او را ندیده‌ام؟ صدای همه را می‌شنوم اما صدای او را نمی‌شنوم؟ از من یتیم‌تر کی هست؟ هر بچه یتیمی لااقل عکس بابایش را دیده است. یک یادبودی از بابایش را برایش گذاشته‌اند که گاهی خودش را با آن مشغول می‌کند. من بگویم تو کجا هستی؟ به کدام طرف رو کنم و صدایت بزنم؟ کجا دنبالت بگردم؟ در صحرا بیایم دنبالت بگردم؟ در کوه‌ها هستی؟ ؟ ▣⃢. @hazrate_Gerehgosha
33.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 داستان | روایت تصویری بنای مسجد مقدّس جمکران به مناسبت هفدهم¹⁷ رمضان، هزار و هفتاد و دومین ۱۰۷۲ سالروز بنای مسجد مقدس جمکران به امر مبارک حضرت ولیّ عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف
18.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 اجتماع بزرگ مردمی "انا علی العهد" در مسجد مقدس جمکران تجدید بیعت و استغاثه به حضرت صاحب الزمان(عج) برای رهایی مردم غزه و نابودی رژیم کودک کش صهیونیستی 🟡 زمان: سه شنبه ۲۶ فروردین 🔴 ساعت ۱۶ پیاده روی در طریق المهدی( مسیر حرم حضرت معصومه تا مسجد جمکران) 🔵 مراسم رسمی از نماز مغرب و عشا در مسجد مقدس جمکران