.
📝 #دارد_ميان_هيأت_خود_گريه_ميكند
🖊 #روضه_امام_صادق | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_شهادت_امام_صادق
"ع"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دارد ميان هيأت خود گريه ميكند
با اهل بيت عصمت خود گريه ميكند
با داغ ِ هَتک حرمت خود گريه ميكند
دارد برای غربت خود گريه ميكند
آتش گرفت خانه اش اما سپر نداشت
بين ِچهار هزار نفر يک نفر نداشت
مشعل به دستها وسط خانه ريختند
يک عده بي هوا وسط خانه ريختند
جمعِ حسودها وسط خانه ريختند
اموالِ خانه را وسط خانه ريختند
بين نماز بود و مجالش نداده اند
حتی امان به اهل و عيالش نداده اند
بين هجوم بي خبر و يادِ مادر است
ديوارهای شعله ور و يادِ مادر است
تنها ميان درد سر و يادِ مادر است
افتاده است پشت در و يادِ مادر است
شكر خدا خميده به ديوار و در نخورد
بال و پرش به تيزی مسمار و در نخورد
آرام تر هنوز عبا بر نداشته
اين پير ِسالخورده عصا بر نداشته
نعلين خويش را به خدا بر نداشته
شيخ ِ حرم عمامه چرا بر نداشته؟!
اورا كشان كشان وسط كوچه ميكِشند
در پيش اين و آن وسط كوچه ميكِشند
اين غُصه را به نام مدينه سند زدند
بر آه آهِ خستگي اش دستِ رد زدند
باور نمیکنیم به آقا لگد زدند
می برد نام فاطمه و حرف بد زدند
از بس دويده خميده شده،بي رمق شده
اين پير ِمردِ غمزده خيس ِ عرق شده
گيرم خميده در بر انظار رفته است
پاي برهنه از سر بازار رفته است
گيرم به پاي هر قدمش خار رفته است
با دستِ بسته مجلس اغيار رفته است
شكر خدا كه پيرهنش پا نخورده است
در زير چكمه ها دهنش پا نخورده است
#محمد_جواد_پرچمی
( به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلو تر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
#زمزمه_شهادت_امام_صادق_ع
.
آسمون چشمام،همرنگ پاییزه
حال بقیع امشب،خیلی غم انگیزه
نه گنبد و صحنی،آرومه آرومه
زائرش این شبها،فقط یه خانومه
یه مادری که،خاک بقیع رو ، به چشم تر میزاره
به جای ماها،روضه میخونه،رو خاکا سر میزاره
(غریب مادر)
---------------------------------
هجومشون نگذاشت عبامو بردارم
فرصت نشد اصلا،عصامو بردارم
چیزی نمی بینم،خونه پر از دوده
رو دیوارا جای آتیش نمروده
تو نیمه ی شب،عرش خدارو،بانعره ها لرزوندن
با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن
_
شرمندگی مرد، درد بی درمونه
دست منو بستن جلو در خونه
همسایه ها دیدن ،از غصه جون دادم
کشوندنم روخاک،از نفس افتادم
پشت یه مرکب،وسط کوچه، خوردم زمین با پهلو
یاد مدینه، روضه میخونم،ازون غلاف و بازو
---------------------
زخمی و خاک آلود،تشنه و بی حالم
بی کسم و یاد، بلوای گودالم
انگارکه می بینم،خشکی لبهاشو
یه مادری می گه،از رو سینش پاشو
انگار می بینم،یه ساربون که ،انگشترش رو می برد
یه نانجیبی،به قصد غارت،پیراهنش رو می برد
-----------------
شاعر؛عبدالحسین مخلص ابادی
سبک؛فرهاد ندرخانی
شعر: #عبدالحسين_مخلص_آبادی
صدا ۰۰۲-۱۴۴.m4a
2.16M
#زمزمه شهادت امام صادق ع😭
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
روز پنج شنبه است امواتمان منتظراحسانی از عزیزان خویشند.شادوبهره مند کنید روحشان را باقرائت فاتحه وذکر صلوات