-
عمرسعد آدم عجیبیست.
آدم فکر نمیکند کسی مثل او فرماندهی
تاریکترین سپاه تاریخ بشود.
ماها تصور میکنیم سردستهی آدمهایی که
مقابل امام حسینﷺ میایستند، باید خیلی آدم
عجیب و غریبی توی ظلم و قساوت باشد،
ظاهراً اما اینطور نیست!
عمرسعد، خیلی هم آدم دور از دسترس و
غریبی نیست.
ماها شاید شبیه [شمر] نباشیم یا نشویم
هیچوقت، اما رگههایی از شخصیت عمر
را خیلیهایمان داریم.
رگههایی که وسط معرکه میتواند آدم را تا
لبهی پرتگاه ببرد.
از همان لحظهی اول ورود به کربلا شک دارد
به آمدنش، به جنگیدنش با حسینﷺ
حتی جایی آرزو کرده که کاش خدا من
را از جنگیدن با حسین نجات بدهد.
عمر سعد #علم دارد به اینکه حسینﷺ حق
است. به اینکه جنگیدن با او یعنی قرار
گرفتن در سپاه باطل.
اما چیزهایی هست که وقت #عمل
میلنگاندش:
زن و بچههاش، مال و اموالش، خانه و
زندگیاش و مهمتر از همه، وعدهی شیرین
وسوسه های نفسانی و شیطانی . .
شب دهم امام میکِشدش کنار
حرف میزند با او حتی دعوتش میکند به
برگشتن، به قیام در کنار خودش.
میگوید؛ میترسم خانهام را خراب کنند
امام جواب میدهند: خانهی دیگری
میسازم برایت.
میگوید؛ میترسم اموالم را مصادره کنند!
امام دوباره میگویند؛ بهتر از آنها را توی
حجاز به تو میدهم.
میگوید؛ نگران خانوادهام هستم،
نکند آسیبی به آنها برسانند.
ماها هم #شک داریم، همیشه در رفت و آمدیم
بین حق و باطل. با آنکه به حقانیت حق
واقفیم
و اینها نشانههای خطرناکی هستند.
نشانههای سیاهی از شباهت ما با
عمرابنسعدابنابیوقاص.
عمرسعد از آن خاکستریهایی بود که
کربلا تکلیفشان را با خودشان معلوم کرد
رفت و آمد میان سیاهی و سفیدی تمام شد
رفت تا عمق سیاهیها و دیگر همانجا
ماند.
تکلیفت را که مشخص نکنی، خاکستر که
بمانی بر باد می روی، سیاه میشوی و
کربلا، هر روز تکرار میشود.
#محرم #امام_حسین ﷺ
[ @Hazratezeynab_313 ]
-