همراه با اسرای آل محمد
🏴الشام الشام الشام🏴
صحبت که از خرید و فروش کنیز شد
خون خورد زینب و جگرش پاره پاره شد
😭😭😭
💔السلام علی قلب زینب الصبور💔
چون اهل بیت مکرم رسول خدا،خطبه خواندنددرمجلس یزید، مردسرخ مویی ازشامیان، نگاهی کردبه فاطمه دختر امام حسین،علیه السلام 💔💔
وگفت؛هب لی هذه الجاریه!!!💔💔
این کنیزرابه من ببخش!!! جناب فاطمه،فرمود؛چون این سخن بشنیدم،ازترس لرزیدم،وگمان کردم که این کاربرای آنان،جایز است!پس خودرابه عمه ام زینب سلام الله علیها، چسباندم و گفتم؛عمه! یتیم که شدم،حالاباید کنیز مردم شوم!😭😭😭
حضرت زینب سلام الله علیها،روبه مردشامی کردوفرمود؛دروغ گفتی والله،وملامت کرده شدی! به خدااین کاربرای تو و یزیدلعین،انجام نشود،و هیچ یک چنین اختیاری ندارید!!!
یزیدپست،خشمگین شد و گفت؛به خداقسم!دروغ گفتی(نعوذبالله)این کار برای من،جایزاست واگر بخواهم،میتوانم!
حضرت زینب فرمود:به خدا،چنین نیست!خدااین امررابرای توروانداشته مگرآنکه ازملت ماخارج شوی!ودین دیگری بر گزینی! یزیدحرامزاده،خشمگین ترشدوگفت؛درمقابل من چنین سخن میگویی، همانا،پدروبرادرتوازدین خداخارج شدند!💔💔 (نعوذبالله)
حضرت فرمود:به دین خداودین پدروبرادرم، تو وپدروجدت،هدایت شدید،اگرمسلمان،باشی!!
یزیدملعون گفت؛دروغ گفتی ای دشمن خدا!!!(نعوذبالله)
خانوم فرمود؛ای یزیدلعین! اکنون توپادشاهی وهرچه میخواهی ازروی ستم،به ما فحش ودشنام میدهی
وماراذلیل ومخذول میدانی!!💔💔
گویا،یزیدلعین،حیاکردو ساکت شد!
آن مردشامی،دوباره حرف خودراتکرارکرد،ملعون گفت؛دورشوخدامرگت دهد!
مردشامی گفت؛ایشان کیستند؟
ملعون گفت؛آن،فاطمه، دختر حسین،وآن زن، دخترعلی است!
مردشامی گفت،حسین پسرفاطمه وعلی بن ابی طالب؟ ملعون گفت،بله!
مردگفت:خداتورالعنت کند ای یزید!عترت پیغمبر خودرامیکشی وذریهٔ اورا اسیرمیکنی؟به خداقسم! من گمان میکردم که اینان جز، اسیران روم نیستند!
ملعون گفت؛به خداقسم، تورابه ایشان ملحق میکنم!و دستورداداورا گردن زدند!
😭😭😭
اللهم العن یزید خامسا
همراه با اسرای آل محمد🏴🏴
الشام الشام الشام
شهزادگان عرش نشین و خرابه نشینی!!
😭😭😭😭
یزیدلعین،امرکردتااهل بیت رسول خدارادرخانهٔ خرابی جای دادند!
منهال حضرت زین العابدین رادیدکه ساقهای پایش،چون دوچوب خشک شده بود،ورنگ شریفش،زردشده بود،
حال امام راپرسید،
فرمود؛چگونه است،حال کسی که اسیریزید بن معاویه لعین است؟!!
زنهای ماتابحال،شکمها یشان،ازطعام سیرنشده است!وسرهایشان، پوشیده نشده وشب وروز رابه نوحه وگریه میپردازند!!💔💔
سیدالساجدین علیه السلام،فرمودند؛جایی که مارامنزل داده اند،سقف ندارد،وحرارت آفتاب،مارا میسوزاند!!💔💔
درخبرآمده است؛یزید لعین،آنهارادرجایی مسکن داده بودکه ازسرماوگرما، امان نداشتندتاآنکه بدنهایشان،پوست انداخته بودو....😭😭😭
اللهم العن اباسفیان ومعاویه ویزیدبن معاویه
علیهم منک اللعنة ابد الابدین
🏴🏴🏴
فرارسیدن شهادت غریبانه و مظلومانه بلبل خرابه نشین آل عصمت،دردانه نازدانه سه ساله اباعبدالله الحسین،
حضرت رقیه ،علیهماسلام،
برقلب داغدیده قطب عالم امکان،منتقم آل محمد، حجة ابن الحسن المهدی عجل الله فرجه، وشما دلسوختگان این خاندان مطهر،تسلیت و تعزیت باد.
🏴🏴🏴🏴🏴
آجرک الله یا بقیة الله
◼️◼️صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین ◼️◼️
🏴هیئت قاسم ابن الحسن علیه السلام برگزار می کند.
🎤سخنران: حجت الاسلام والمسلمین سید علی ذکری
🎤بانوای: کربلایی مهدی محمدی
⏰زمان : سه شنبه ۵/۳۱ ساعت ۲۰
🔸مکان : بلوار ۱۵خرداد کوچه ۵۳ پلاک ۲۹ ، شهرک شهدا کوچه ۵ پلاک ۲۹
💠منتظرقدوم سبزتان هستیم
@hazratghaasem
همراه با اسرای آل محمد
الشام الشام الشام🏴🏴🏴🏴
درایامیکه اهل بیت عصمت درشام خراب، خرابه نشین بودند، یزید ملعون بارها حضرت سجادعلیه السلام رافرا خواند وایشان راتهدید به قتل میکردوآزارمیداد ...
تااینکه روزجمعه ای یزید ملعون،حضرت سجاد علیه السلام رابه مسجد اموی بردتا به زعم باطلش،خاندان پاک نبوت راخوارکندوخاندان پلیدابوسفیان را عزیزکند!
دستوردادتا خطیب اموی به منبررود،
خطیب اموی،درابتدای خطبه به امیرالمؤمنین و فرزندانش دشنام داد
(نعوذبالله)...
امام علیه السلام،اجازه خواست تابرچوبه های منبر!!!رود،ولی یزید ملعون،اجازه نداد،مردم اصرارکردند
ازجمله،معاویه،پسر یزیدملعون!
کهگفت؛چرااجازه نمیدهی مگرازاین جوانک چه برمی آید؟
ملعون جواب داد؛شما قابلیتهای این خاندان را نمیدانید،اینهاعلم و فصاحت راازهم ارث میبرند...
اوازخاندانی است که از کودکی کامشان راباعلم برداشته اند..
اگربرمنبررود،خاندان ابوسفیان رارسوا می کند...
بالاخره با اصرار شامیان،حضرت برمنبر رفتندوپس ازحمدو ثنای الهی،خطبه ای بلندفرمودند که قسمتی ازآن این است:
اى مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ويژگى بر ديگران فضيلت بخشيده است، به ما ارزانى داشت علم، بردبارى، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنين را. و ما را بر ديگران برترى داد به اينكه پيامبر بزرگ اسلام، صديق اکبر (امير المؤمنين على عليه السلام)، جعفر طيار، شير خدا و شير رسول خدا صلى الله عليه و آله (حمزه)، و امام حسن و امام حسين عليه السلام دو سبط بزرگوار رسول اكرم صلى الله عليه و آله را از ما قرار داد .هر كس مرا شناخت كه شناخت، و براى آنان كه مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان مى شناسانم.
من فرزند آن پيامبرم كه پروردگار بزرگ به او وحى كرد، من فرزند محمد مصطفى و على مرتضايم، من فرزند كسى هستم كه بينى گردنكشان را به خاك ماليد تا به كلمه توحيد اقرار كردند.
(از جدش رسول خداوفضائل ایشان،و از امیرالمؤمنین و فضائل ایشان ، یاد کردند)...من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم...
و آنقدر به اين حماسه مفاخره آميز ادامه داد كه شيون مردم به گريه بلند شد!
يزيد ملعون بيمناك شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد عليه السلام را به اين نيرنگ ساكت كند! ! مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد، همين كه گفت: الله اكبر، امام سجاد عليه السلام فرمود : چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام عليه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به يكتائى خدا گواهى مى دهد. و هنگامى كه گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام عليه السلام به جانب يزيدلعین روى كرد و فرمود: اين محمد كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟ ! اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟ !
واموال او را تاراج كردى و اهل بيت او را به اسارت گرفتى؟...
سپس مؤذن بقيه اذان را گفت و يزيد ملعون پيش آمد و نماز ظهر را گزارد ...
🏴🏴🏴🏴
همراه با اسرای آل محمد
🏴🏴🏴
الشام الشام الشام
انقلاب اسرای آل محمد در شام بلا
🏴🏴🏴
سخنان افشاگرانه حضرت سیدالساجدین در مسجداموی وبین مردم، دهان به دهان گشت !
چون مردم شام بر قتل حضرت سيدالشهداء عليه السّلام و مظلوميّت اهل بيت او و ظلم يزيد لعین، مطلّع شدند و مصائب اهل بيت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را بدانستند آثار كراهت و مصيبت از ديدار ايشان ظاهر گرديد . يزيد لعين اين رافهمیدو پيوسته مى خواست كه خود را از قتل حضرت حسين عليه السّلام ، مبرا کند و اين كار را به گردن پسر مرجانه لعین، بیندازد و نيز با اهل بيت بناى رفق و مدارا نهاد و در پى آن بود كه جراحات ايشان را التیام بخشد، لاجرم روزى رو به حضرت سجّاد عليه السّلام كرد و گفت : حاجات خود را عرضه دار كه سه حاجت شما بر آورده مى شود . حضرت فرمود: حاجت اوّل من آنكه سر سيّد و مولاى من و پدر من حسين عليه السّلام را به من دهى تا اورا زيارت كنم و از او توشه بردارم و وداع گويم . دوّم آنكه حكم كنى تا هر چه از ما به غارت برده اند به ما ردّ كنند . سوّم آنكه اگر قصد قتل من دارى شخصى امين همراه اهل بيت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم كنى تا ايشان را به حرم جدّشان برساند . يزيد لعين گفت : امّا ديدار سر پدر هرگز از براى تو ميّسر نخواهد شد، 😭
و امّا كشتن ترا پس من عفو كردم و از تو گذشتم و زنان را جز تو كسى به مدينه نخواهد برد، و امّا آنچه از شما به غارت ربوده شده من از مال خود به قيمت بیشتر، عوض آن،مى دهم . حضرت فرمود: ما از مال تو بهره نخواسته ايم مال تو از براى تو باشد، ما اموال خويش را خواسته ايم ،،
پارچه بافتهٔ فاطمه دختر محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و مقنعه و گلوبند و پيراهن او در ميان آنها بوده . يزيد امر كرد تا آن اموال منهوبه را به دست آوردند و ردّ كردند، و دويست دينار هم به زياده از مال خود داد، حضرت آن زر را گرفت و بر مردم فقراء و مساكين قسمت كرد ...
علاّمه مجلسى و ديگران نقل كرده اند كه يزيد لعین،اهل بيت رسالت عليهماالسّلام را طلبيد و ايشان را ميان ماندن در شام با حرمت و كرامت، و برگشتن به سوى مدينه با صحّت و سلامت مخيّر گردانيد، گفتند اوّل مى خواهيم ما را رخصت دهى كه به ماتم و تعزيه آن امام مظلوم قيام نمائيم ، گفت آنچه خواهيد بكنيد، خانه اى براى ايشان مقرّر كرد و ايشان جامه هاى سياه پوشيدند و هر كه در شام بود از قريش و بنى هاشم در ماتم و زارى و تعزيت و سوگوارى با ايشان موافقت كردند و تا هفت روز بر آن جناب ندبه و نوحه و زارى كردند و در روز هشتم ايشان را طلبيد و عذر خواهى نمود و تكليف ماندن درشام كرد، چون قبول نكردند محملهاى مزيّن براى ايشان ترتيب داده و اموال براى خرج ايشان حاضر كرد و گفت؛اينها عوض آنچه به شما واقع شده !💔
جناب امّ كلثوم عليهاالسّلام فرمود: اى يزيد! چه بسيار كم حيائى ، برادران و اهل بيت مرا كشته اى كه جميع دنيا برابر يك موى ايشان نمى شود و مى گوئى اينها عوض آنچه من كرده ام .
😭😭😭
الالعنة الله علی القوم الظالمین!
هدایت شده از مسجد امام موسی بن جعفر علیه السلام
◼️◼️📣📣مراسم عزاداری شب شهادت جانسوز حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام(به روایت ۷ صفر )
♦️♦️امشب بعد از نماز مغرب و عشا
🟠🟠با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی محمدی
🟢🟢و مرثیه سرایی مداح اهل بیت علیهم السلام حاج سید محمد علی موسوی
🟣در مسجد امام موسی بن جعفر علیه السلام برگزار میگردد.
https://eitaa.com/memj1379
🏴🏴🏴🏴🏴
هفت صفر،فرارسیدن شهادت غریبانه و مظلومانهٔ سبط اکبر و دوم وصی برحق رسول خدا،کریم اهلبیت،غریب خانه ووطن، امام حسن مجتبی علیه السلام، برقلب مقدس و داغدارامام انس وجان،امام زمان،قطب عالم امکان ،منتقم آل محمد، حجة ابن الحسن المهدی، ارواحنافداه، وعجل الله فرجه،وشما دلسوختگان وعزاداران این خاندان،تسلیت وتعزیت باد..
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
العجل عزیززهرا...
بابي انت وامي ياحسن😭
بفدای جگرخون حسن😭
🏴🏴🏴🏴
آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده
بی کس شدی و ناله ی تو بی اثر شده
پیش حسین سرفه نکن آه کم بکش
خون لخته های روی لبت بیشتر شده
یک چشم خواهرت به تو یک چشم به تشت
تشت مقابلت پر خون جگر شده
از ناله هات زینب تو هل کرده است
گویا که باز واقعه ی پشت در شده
ای وای از مصیبت تابوت و دفن تو
وای از هجوم تیر و تن و چشم تر شده
می گفت با حسین اباالفضل وقت دفن
این تیرها برای تنش دردسر شده
موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر
دوران غربت حسن اینگونه سر شده
یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد
یک اتفاق بود که او را شهید کرد
😭😭
صلی الله علیک یاغریب یا حسن بن علی.🏴🏴🏴
اجرک الله یا بقیة الله