هدایت شده از کوچه شهدا✔️
در کوچه و خیابان سرتان را بالا نگیرید. باصدای بلند در جلوی نامحرم حرف نزنید.
سعی کنید سربه زیر باشید. اگر با نامحرم زیاد و بی دلیل صحبت کنید، حیا و عفت او از دست میرود..
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از قیام نزدیک است
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_مهدوی
🎙 استاد عالی
وقتی #امام_زمان ظهور میکنند و ندای انابقیةالله سر میدهند چه کسانی سریع خودشون رو به حضرت میرسونن؟
اَللّهُمَ عَجّلْ لِوَلیّک الفَرَج
═══✼🍃🌹🍃✼═══
قیام نزدیک است🌺🌺
https://eitaa.com/channelkhatshekan
هدایت شده از اللهم عجل لولیک الفرج
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷
🌷شباهت دو خادم به شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابو مهدی المهندس
@asibhai_ejtemai
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دعای شهید حسین ولایتیفر
در پیاده روی اربعین
#پیاده_روی_اربعین_با_شهدا
#شهید_حسین_ولایتیفر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
بزرگترینتوطئهیدشمندر
جنگنرممقابلهبافرهنگشهادتاست
#شهیدعلیخلیلی✍🏽
@mahman11
همراه اسرای آل محمد
🏴🏴🏴
الشام الشام الشام🏴🏴🏴
💔السلام علی قلب زینب الصبور💔
یزیدلعین،پس ازاین رسوایی که برای خودبه بارآورد، نعمان بن بشير را كه از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم بود طلب كرد و گفت؛ تجهيز سفر كن و اسباب سفر از هر چه لازم است براى اين زنها مهيّا كن ، و از اهل شام مردى را كه به امانت و ديانت و صلاح مشهور باشد با جمعى از لشكر به جهت حفظ و حراست اهل بيت و همراهی خدمت ايشان برگمار و ايشان را به جانب مدينه حركت ده !
به روايت شيخ مفيد رحمه اللّه يزيد ملعون،حضرت سيّد سجّاد عليه السّلام را طلبيد در مجلس خلوتى و گفت : خداوند لعنت كند پسر مرجانه را، به خدا قسم ! اگر من در نزد پدرت حاضر بودم آنچه از من طلب مى نمود عطا مى كردم و به هر چه ممكن بود مرگ را از او دفع مى کردم و نمى گذاشتم كه كشته شود ولی قضاى خدا بايد جارى شود!!!!!
اكنون از براى برآوردن حاجت تو حاضرم به هر چه خواهى از مدينه براى من بنويس تا حاجت تورا برآورم !!
پس امر كرد كه به آن حضرت لباس دادند و اهل بيت را لباس دادند!😭
( از ابتدای اسارت، دختران رسول خدا، تعویض لباس هم نداشتند😭)
و با نعمان بن بشير، فرستاده ای روانه كرد و سفارش كرد كه شب ايشان را كوچ دهند، در همه جا اهل بيت عليهماالسّلام جلوتر، روان باشند و لشكر در عقب باشند به اندازه اى كه اهل بيت از نظر نيفتند و در منازل از ايشان دور شوند و در اطراف ايشان متفرّق شوند به منزله نگاهبانان!
و اگر در بين راه يكى از ايشان را وضوئى يا حاجتى باشد براى رفع حاجت پياده شود وهمگی بايستند تا حاجت خود را بپردازد و بر نشيند و چنان كار كنند كه خدمتكاران و نگهبانان، می كنند تا هنگامى كه وارد مدينه شوند، پس آن مرد به سفارش يزيد لعین، عمل نمود و اهل بيت عصمت عليهم السّلام را به آرامى و مدارا كوچ مى داد و از هر جهت مراعات حال ايشان مى نمود تا به مدينه رسانيد و قرمانى در اخبار الدُّول نقل كرده كه نعمان بن بشير با سى نفر، اهل بيت را حركت دادند به همان طريق كه يزيدلعین، دستور داده بود تا به مدينه رسيدند.
پس فاطمه بنت امير المؤ منين عليه السّلام به خواهرش جناب زينب عليهاالسّلام فرمود؛
كه اين مرد به ما احسان كرد آيا ميل داريد كه ما در عوض احسان او چيزى به او بدهيم ؟ جناب زينب عليهاالسّلام فرمود كه ما چيزى نداريم به او عطا كنيم جز زیورآلات خود، پس درآوردند دست بند و دوبازو بندى كه با ايشان بود و براى نعمان فرستادند و عذر خواهى از كمى آن نمودند. 💔
(این همه کرامت ازاین خانواده😭)
او آن چیزهاراپس دادو گفت : اگر اين كار را من براى دنيا كرده بودم همين ها مرا كافى بود و بدان خشنود بودم ، ولكن واللّه من احسان نكردم به شما مگر براى خدا و قرابت شما با حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم !
سيّد بن طاوس رحمه اللّه نقل فرموده : زمانى كه نوامیس حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام از شام به مدينه مراجعت مى كردند به عراق رسيدند به راهنمای راه فرمودند كه ما را از كربلا ببر، پس ايشان را از راه كربلا سير دادند...
🏴🏴🏴🏴
به فدای تو پدر مادرم و اولادم... یا اباعبدالله😭
کاروان، می رود بی رقیه 😭کربلا
🏴🏴🏴🏴🏴
کاروان، عزم خروج از شام کرد
شام را در چشم دشمن شام کرد
سر به سر گشتند بر محمل سوار
با دلی خونین و چشمی اشکبار
گنجشان در گوشه ویرانه بود
چشمشان بر قبر آن دردانه بود
شعله از سوز جگر افروختند
چون چراغی بر مزارش سوختند😭😭
یک طرف شیون کنان زن های شام
گرد محمل ها نمودند ازدحام
لکه های ننگ بر دامانشان
خون به جای اشک در چشمانشان
بعد از آن آواز و رقص و ساز و کف
گِرد زینب اشک ریزان بسته صف
کای گل دامان زهرای بتول!
عذر ما را از کرم بنما قبول
عفو کن ما را که ما تا زنده ایم
از تو و از فاطمه شرمنده ایم
قافله نزدیک بر دروازه شد
زین سخن ها داغ زینب تازه شد
از دو چشم خویش می بارید خون
کرد سر از پردۀ محمل برون
ناله از دل بر کشید و گفت این:
آفرین زنهای شامی آفرین!
گیرم اینجا صحبتی از دین نبود
شیوۀ مهمان نوازی این نبود
ای به ننگ آمیخته نام شما
میهمان بودیم در شام شما
گِرد ما با ساز گردیدید باز
اشک ما دیدید و خندیدید باز
آن سری کز خون رخش گلرنگ بود،
اجر قرآن خواندن او سنگ بود؟
بود جای احترام و پاس من
کف زدن پای سر عباس من
آب در این سرگذشت از سر گذشت
هر چه شد بر آل پیغمبر گذشت
من نمی گویم به ما احسان کنید
خواستید ار ظلم خود جبران کنید،
مانده در ویرانه از ما بلبلی
کرده جان تقدیم بر خونین گلی
او سفیر ماست در شام شما
بلبل زهراست در شام شما
گاهگاهی در کنار تربتش
یاد آرید از غروب غربتش
🏴🏴🏴🏴
الهی به نازدانه سه ساله اباعبدالله،
عجل لولیک الفرج😭😭
هدایت شده از کانال شهدایی 《 ماهِ من 》