میخواستم از خیابون رد شم
یه بچه کنـارم بود یهو بلند به
مامانش گفت : بیا از این ور
بریم، اگه ماشین زد اول بخوره
به اون، “اون” من بودم😐😅
🛎#زنگ_تفریح
يه آقايى ميره کتابفروشى، ميگه: آقا شما کتاب «مردها رييس خانه اند» رو داريد؟
كتابفروش ميگه: نه، ما کتابهاى تخيلى نميفروشيم...😁😂🤣🤣🤣😅😅😃
🛎#زنگ_تفریح
نصیحت یک پدر به پسرش: ﭘﺴﺮﻡ، ﺯﻥ ﺑﮕﻴﺮ، ﺷﺒﻬﺎ که ﺧﺴﺘﻪ،ﺗﺸﻨﻪ،ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﻴﺎﻱ ﺧﻮﻧﻪ،
ﻳﻜﻲ ﺑﺎﺷﻪ طوری حالتو بگیره که همشون یادت بره😅😅😅😅😃😄😂😂
🛎#زنگ_تفریح