eitaa logo
صالحین حوزه حضرت خدیجه(س) جاجرم🇵🇸
61 دنبال‌کننده
2هزار عکس
628 ویدیو
44 فایل
این کانال جهت بالابردن اطلاعات سرگروههای محترم تشکیل شده لطفا کانال را ترک نفرمایید تعلیم وتربیت حوزه(فخرانی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 وقتی به تاریخ نگاه می‌کنیم زن و شوهری را در جبهه باطل و عمر سعد و زن و شوهری را در جبهه حق و لشکر سیّدالشهدا علیه‌السلام می‌بینیم. ما نیز جزئی از تاریخ آیندگانیم که خواهیم شد. 💠 به یاد آوریم همسرانی را که در خانه‌های شهر به یاری امام عصرشان نشتافتند و آنقدر در دنیای خود غوطه‌ور بودند که اصلاً نفهمیدند حسین و اصحابش را به مسلخ برده‌اند. زن و شوهرانی که فکر و ذهنشان فقط مشغول سیر کردن شکم خود و فرزندانشان بود و دین لقلقه‌ی زبانشان بود. 💠 و اکنون چشمان علیهماالسلام به همسران عصر حاضر و تربیت کنندگان سربازان اوست. چشمان او به همسرانی است که مدافع تنها کشور و نظامی هستند که طبق روایات ما، زمینه‌ساز است. 💠 سیاسی‌کاری و سیاسی‌بازیهای امروز، ما را از اصلِ جبهه‌ی حق و باطل غافل نکند. نسبت به امور کشور و و دنیای اطرافمان بی‌تفاوت نباشیم که جنس این بی‌تفاوتی از جنس بی‌خبری همسران کوفی و سوق‌دهنده به رفاه‌طلبی و امام‌ستیزی است. ╭┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅╮ 🆔 @hazratkhadijeh1 ╰┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅╯
هدایت شده از علیرضا زادبر
💢 یکی دیگر از آن ۷۲ نفر حُرّ بْن یَزید ریاحی، یكی از مشهورترین جنگاوران  بود. عبیدالله بن زیاد چون از حرکت امام حسین(ع) به سوی آگاه شد، حر را که از بزرگان و رؤسای قوم خود در کوفه بود به حضور طلبید و او را به فرماندهی سپاهی با به هزار سوار نصب کرد و به رویارویی امام حسین(ع) فرستاد. ✅ندایی که حُر شنید از حر روایت کرده‌اند که هنگامی که از قصر ابن زیاد در خارج شدم تا به سمت حسین بن علی(ع) حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که می‌گفت: «ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد». او می‌گوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.» او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(ع) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(ع) به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافته‌ای 📚نفس المهموم، ص۲۳۱ ✅رودررویی با حسین بن علی(ع) امام حسین(ع) در ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد. تصریح منابع بر آن است که حرّ نه برای جنگ بلکه صرفاً برای انتقال امام نزد ابن زیاد اعزام شده بود و از این‌رو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صف‌آرایی کرد. حر به امام(ع) گفت: "من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری می‌کنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامه‌ای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامه‌ای به یزید بنویسید، تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد؛ و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم." 📚بلاذری، ج۲، ص۴۷۲ـ۴۷۳ https://eitaa.com/Politicalhistory