برای دکتر عباس شیبانی
بزرگمردی که نشناختیمش!
درطول تاریخ انقلاب اسلامی،یکی از شخصیتهای مبارزی که واقعا تا آخرین
روزهای حیات،به آرمان هایی که برای آن مبارزه کرده بود، و آخرتش را به سه
روزۀ دنیا نفروخت،دکتر #عباس_شیبانی بود.
اولین بار،آذر 1361 هنگامی که ایشان را برای سخنرانی درمراسم اربعین شهید
#مصطفی_کاظم_زاده دعوت کرده بودیم،دیدم و شیفتۀ صداقت،مرام و اخلاقش شدم.
بار دوم،اواسط دهۀ هفتاد بود که پدر خدابیامرزم دچار عارضۀ قلبی شد و
باید هرچه سریعتر او را عمل باز میکردند.پدرم بیمه نبود و هزینۀ عمل باز
قلب هم بسیار بالا.
به توصیۀ یکی از دوستان،رفتم دم خانه ای قدیمی در پایین میدان سپاه(عشرت
آباد)که میگفتند خانۀ پدرزن آقای شیبانی است.
ساعت 10 شب،زنگ را که زدم،او که سالها نماسندۀ مردم تهران در مجلس شورای
اسلامی بود،با لباس راحتی آمد دم در؛نه محافظ ها و ...
وقتی مشکل را گفتم،یک کاغذ خطاب به هیئت مدیرۀ بیمارستان قلب شهید رجایی
نوشت مبنی بر اینکه پدرم را کاملا رایگان عمل و درمان کنند و حتی او را
بیمه هم بکنند.
بار سوم،هنگامی بود که برای درمان پدرم به دارویی بسیار کمیاب نیاز
داشتیم.دوباره رفتم دم خانۀ پدرزنش که ایشان از قدیم آنجا زندگی می
کرد؛خانه ای قدیمی در میدان سپاه،نه در ولنجک و شمال تهران.
مجددا نامه ای داد و مرا به هیئت امنای پزشکی در خیابان آیت الله طالقانی
معرفی کرد و آنها هم بدون اخذ ریالی،چندروز بعد داروهای پدرم را تهیه
کردند و تحویلم دادند.
دفعات بعد مقابل دانشگاه تهران وقتی میرفتم کتابگردی و کتابفروشی ها را
دمی نوردیدم،ایشان را که در کتابفروشی ها می گشت،زیارت کردم.بدون هر
محافظ و اخلاق سلطنتیِ بسیاری از شخصیتهای دوروزه معتبر شده!
از خصوصیات بارزی که از ایشان شنیده بودم و بسیار شیفته اش بودم این بود
که:در طول سالهای زیادی که نمایندۀ مرد در مجلس بود،غذای مجلس را نمی
خورد و هرروز غذایی را که همسرش برایش درست میکرد با خود می برد.
چون نمی خواست بدهکار بیت المال شود،همان حقوق استادی دانشگاه را میگرفت
نه حقوق نجومی از چندین شرکت!
و در هیچ شرکت و فلان و... سهام و ثروت و رانتخوار نبود.
ای کاش اخلاق مسلمانی و انقلابی مرحوم دکتر عباس شیبانی در حفظ بیت المال
و عدم رانتخواری سرلوحۀ مسئولین مملکتی قرار بگیرد.
روحش شاد و با اهلبیت(ع)محشور باد
حمید داودآبادی
دی 1401