یک مرد برای عاشق شدن
به یک لحظه نیاز دارد،
ولی برای فراموش کردن،
یک عمر هم کم است!
شاعر سوری نزار قبّانی
📚 دوره دو جلدی از معراج برگشتگان
خاطرات کودکی، انقلاب، جنگ؛ حمید داوود آبادی
✂️ «یکی از شب های سرد زمستان سال 56 من و محمد در حالی که بابا گوشه اتاق به پشتی لم داده بود، کنارش نشسته بودیم. بابا که باز موقع استراحت، با اصرار فراوان ما از خاطرات قدیمش تعریف می کرد، برای اولین بار نام «امام خمینی» را به زبان آورد. خیلی تعجب کردم. گفتم: مگه هنوز هم امام داریم؟ گفت: امام نه به اون معنی. چون آقای خمینی رهبر همه مسلمون های دنیاست، بهش می گن امام خمینی...»
✅ مشاهده و خرید اینترنتی کتب نویسنده
https://manvaketab.com/author/197132/
#ارسال_رایگان
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
در کنار دوست عزیز #علی_روئین_تن
کارگردان فیلمهای سینمایی #دلشکسته و #زمهریر
که در بهشت زهرا (س) مشغول ساخت مستندی درباره شهید #ابراهیم_هادی بود
پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱
الهی قلبی محجوب ...
زمان جنگ، موقع نماز مغرب و عشا، بخصوص اگر نمازجماعت آن هم در جایی مثل حسینیه شهید حاج همت در پادگان دوکوهه با حضور جماعت عظیم رزمندگان بود یا در گوشه سنگری در خط مقدم، همه عشقمان این بود:
بین نماز مغرب و عشا، همه سرشان را روی سجده می گذاشتند و این دعا را می خواندند.
گویند امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) به سجده میرفتند و در فراز آخر دعای صباح می خواندند:
إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ
وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِی غَالِبٌ
وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ وَ مَعْصِیَتِی کَثِیرٌ
وَ لِسَانِی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ
فَکَیْفَ حِیلَتِی یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ
وَ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ
اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا
بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ
بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
ای خدای من، دلم در پرده گناه است و نفسم معیوب
و عقلم مغلوب و هوسم غالب
و بندگی و فرمان برداریام اندک و گناه و نافرمانیام
و زبانم مقر به گناهان
چه چارهای دارم؟ ای پرده پوش عیوب
ای دانای غیب ها و ای برطرف کننده گرفتاریها
همه گناهانم را بیامرز
به مقام محمد و آل محمد
ای بسیار آمرزنده، ای بسیار آمرزنده
به حق رحمتت ای مهربان ترین مهربانان
عکس: جانبازان محسنی و مجتبی شاکری در مقتل شهدای شلمچه
عکاس: حمید داودآبادی