حدیث ناب
قسمت پانزده : دست های خالی توی این حال و هوا بودم که جلوی یه ساختمان بزرگ، با دیوارهای بلند نگه داشت
قسمت شانزده : اسیر و زخمی
از هواپیما که پیاده شدم پدرم توی سالن منتظرم بود ... صورت مملو از خشم ... وقتی چشمش به من افتاد، عصبانیتش بیشتر شد ... رنگ سفیدش سرخ سرخ شده بود ... اولین بار بود که من رو با حجاب می دید ...
مادرم و بقیه توی خونه منتظر ما بودند ... پدرم تا خونه ساکت بود ... عادت نداشت جلوی راننده یا خدمتکارها خشمش رو نشون بده ... .
وقتی رسیدیم همه متحیر بودند ... هیچ کس حرفی نمی زد که یهو پدرم محکم زد توی گوشم ... با عصبانیت تمام روسری رو از روی سرم چنگ زد ... چنان چنگ زد که با روسری، موهام رو هم با ضرب، توی مشتش کشید ... تعادلم رو از دست داد و پرت شدم ... پوست سرم آتش گرفته بود ... .
هنوز به خودم نیومده بودم که کتک مفصلی خوردم ... مادرم سعی کرد جلوی پدرم رو بگیره اما برادرم مانعش شد ... .
اون قدر من رو زد که خودش خسته شد ... به زحمت می تونستم نفس بکشم ... دنده هام درد می کرد، می سوخت و تیر می کشید ... تمام بدنم کبود شده بود ... صدای نفس کشیدنم شبیه ناله و زوزه شده بود ... حتی قدرت گریه کردن نداشتم ... .
بیشتر از یک روز توی اون حالت، کف اتاقم افتاده بودم ... کسی سراغم نمی اومد ... خودم هم توان حرکت نداشتم ... تا اینکه بالاخره مادرم به دادم رسید ... .
چند تا از دنده ها و ساعد دست راستم شکسته بود ... کتف چپم در رفته بود ... ساق چپم ترک برداشته بود ... چشم چپم از شدت ورم باز نمی شد و گوشه ابروم پاره شده بود ... .
اما توی اون حال فقط می تونستم به یه چیز فکر کنم ... امیرحسین، بارها، امروز من رو تجربه کرده بود ... اسیر، کتک خورده، زخمی و تنها ... چشم به دری که شاید باز بشه و کسی به دادت برسه ...
از امام علی (ع) روایت شده است:
هر کس در شب بیست و هفتم ماه رمضان چهار رکعت نماز بخواند به این صورت؛
سوره حمد و ملک هر کدام یکبار، و اگر سوره تبارک را حفظ نیست و نمیتواند، سوره توحید را 25 مرتبه بخواند،
خداوند او و والدینش را میآمرزد.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷در تهران قدیم رسم بر این بود كه شب 27ماه مبارك را شب مرگ ابنملجم مرادی، قاتل امیرالمومنین(ع) بدانند و در آن شادی كنند. در این شب مردم عمدتا كلهپاچه تناول میكردند و آجیل مراد میخوردند...
🌷🕊🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
در روز بیست هفتمماه مبارك
همچنین بین دو نماز ظهر و عصر، پیراهن مراد دوخته میشد.
تکه های پارچه ی این پیراهن را فرد حاجتمند به صورت نذر تهیه می کرد و مردم با دوختن آنها به یكدیگر و پوشاندن بر تن او، كمك میكردند حاجتش را بخواهد.
⭐️دعای روز بیست وهفتم ماه مبارک رمضان⭐️
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
💠«اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیلَةِ القَدْرِ وصَیرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الی الیسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین. »💠
«خدایا
🕊روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را و
🕊بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی و
🕊 بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بارگران را،
ای مهربان به بندگان شایسته خویش.