eitaa logo
هیئت حضرت قمر منیر بنی هاشم عباس ابن علی علیه السلام
88 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
8.6هزار ویدیو
19 فایل
هیئت حضرت عباس ابن علی علیه السلام به یادشهدا شهیدمجیدپیمبری شهیدعباس تریوه شهیدسیدمصطفی موسوی شهیدمحمد غلامی شهید فتحی شهیداصغرهدایت آزاد شهیدغلام هاشمخانی شهیدمحمدعلی بهرمند شهیدسررشته شهیدعلیرضا جعفرنواز شهیدمقصودصدری ودیگرشهداعزیز @heatabasali
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 نابود شدن حسنات 🌹پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)فرمود: روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اعمالش رابه اومى دهند،اماحسنات خودرا در آن نمى بيند. عرض مى كند:الهى!اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطامى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مردديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهدهمى كند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام!گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم. 🌹جامع الأخبار، ص 412
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لحظاتی با احکام← احکام عمومی_عددی ✍ برخی از احکام :🔰 1⃣➖ وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح (طلوع فجر) ولی برخلاف بقیه نمازها بهتر است در آخر وقتش انجام شود یعنی هرچه نزدیک به طلوع فجر انجام شود بهتر خواهد بود. (۱) 2⃣➖ نافله شب یازده رکعت است (یعنی پنج تا دو رکعتی با سلام بین آنها ، و یک رکعت) از این یازده رکعت چهار تا دو رکعت به نیت نماز شب خوانده می شود و دو رکعت آخر به نیت نماز شفع و یک رکعت جداگانه به نیت نماز وتر. (۲) 3⃣➖ طلب مغفرت برای چهل مؤمن و سیصد مرتبه" العفو" گفتن و هفتاد مرتبه استغفار لازمه نافله شب نیست بلکه مستحب است. (۳) 4⃣➖ در نافله شب مثل همه نماز های مستحبی خواندن سوره بعد از حمد لازم نیست بلکه انسان می تواند بعد از خواندن حمد به رکوع رود. 5⃣➖ اگر انسان همان سه رکعت آخر(شفع و وتر) را بخواند کافی است بله ثواب بیشتر در این است که همه یازده رکعت را بخواند. (۴) ➖➖➖➖➖ (۱) وسیلة النجاة ،ج۱ ،ص۱۲۳. (۲ و ۳ و ۴) همان. لحظاتی_با_احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های کمتر شنیده شده مرحوم علامه حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه در مورد این روزها: مبادا کشور را از دستتان بگیرند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_یهو_نورانی_شد_همه_شبا_محمود_کریمی.mp3
15.32M
یهو نورانی شد همه شبا یهو بارونی شد آسمونا یهو چشم حسودا در اومد اومد حبیبه ی نور خدا 🔊 (س)🌸 🎙
هدایت شده از بیداری ملت
سقوط ۳۳ درصدی ارزش ریال در برابر دلار، تنها در ۴ ماه با تبعیت از کارشناسان خبره و امتحان پس داده 🔴 👇 @bidariymelat
هدایت شده از بیداری ملت
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌تحریف موضع دکتر جلیلی درباره قانون حجاب توسط اصلاح‌طلبان دیشب یکی از رسانه های اصلاح طلب از قول جلیلی تیتر زد: من هم به خیلی از بندهای قانون حجاب انتقاد داشتم حال امروز روابط عمومی دکتر جلیلی در واکنش به نقل قول رسانه ها، فیلم کامل این گفتکو را منتشر کرد که در آن تاکید جلیلی روی لازم الاجرا بودن قانون است و در این راستا می گوید: طبیعی است قانونی که بندهای زیادی هم دارد بحث ها و انتقاداتی نسبت به بندهایی از آن وجود داشته باشد و خود من هم نسبت به بندهایی این بحث ها را داشتم ولی وقتی متن تبدیل به قانون شد، لازم الاجراست. 🔴 👇 @bidariymelat
📝! ✍یکی از علمای اهل بصره می‌گوید : روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم. تا جایی که تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم. در راه یکی از دوستانم به اسم ابونصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم. 🔻دو تکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت : برو و به خانواده ات بده. در راه به زن و پسر خردسالی برخورد کردم، زن گفت : این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند. گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد. 🔻به خدا قسم چیز دیگری ندارم... اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه بر می گشتم. که ناگهان ابو نصر را دیدم که به من گفت : ای ابا محمد مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد. پدرت سی سال قبل مال زیادی را نزدش به امانت گذاشته، حالا به بصره آمده تا آن ثروت و امانت را پس بدهد. 🔻خدا را شکر گفتم... در ثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم، مقداری از آن را هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم. ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد... کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم . 🔻شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند. و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشت شان حمل می کنند... به قسمت میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند. گناهانم را در کفه ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد. 🔻سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هرحسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت . از شهوت های نفس مثل : ریا، غرور ،دوست داشتن تعریف و تمجید مردم... چیزی برایم باقی نماند و در آستانه ی هلاکت بودم که صدایی را شنیدم: 🔻آیا چیزی برایش باقی نمانده؟ گفتند : فقط این برایش باقی مانده ! و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم... سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم، در کفه حسناتم قرار دادند. 🔻کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت : نجات یافت... به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید