eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
از نجف آمده ام از نجف آبادِ علی تا بخوانم همه جا نادِعلی نادِعلی من و ایوانِ علی پنجره فولادِ علی که علی عشق ، علی جام ، علی باده علی هرکه شد غرقِ علی دید علی فاطمه است مرتضی مثل کسی نیست ولی فاطمه است باید از خلق چهل سال جدا بنشیند تا چهل سال فقط پیش خدا بنشیند هِی به معراج رَوَد هِی به دعا بنشیند چله ای آخرِ سر غار حرا بنشیند تا خدا هرچه که دارد به پیمبر بدهد تا به قرآنِ خودش سوره کوثر بدهد باید او عینِ پیمبر خودِ خاتم باشد باید انگار خداوند مجسم باشد باید او معنیِ اسلام مُسَلم باشد جمع اسما ء خدا جامعِ اعظم باشد باید این مرد علی باشد و حیدر بشود تا که با حضرت صدیقه برابر بشود مادر آخرت آمد که به دنیا برسد خاک لب تشنه مهیاست که دریا برسد مریم و آسیه و هاجر و حوا برسد فاطمه آمده تا اینکه به زهرا برسد نقطۀ "فا" به بَرِ نقطۀ "باء" آمده است آی جبریل بخوان مادرِ ما آمده است چارده مرتبه حق گفت که تنها زهراست چار علی چار محمد همه زهرا زهراست یک حسین و دو حسن این سه به یکجا زهراست حضرتِ جعفر از او حضرت موسی زهراست او که مادر شده بر سرورِ پیغمبرها پس بگو نیست مگر مادر پیغمبرها هرچه جبریل پریده نرسیده است به او هرکجا عقل دویده نرسیده است به او کعبه ازحج که رسیده نرسیده است به او سینه را باز دریده نرسیده است به او فاطمه کعبه شده مکه اسیرش باشد خواست تا کعبه فقط جای امیرش باشد چادرش را که تکان داد جهان پیدا شد اولین بار که خندید زمان پیدا شد آمد از پیش خداوند و مکان پیدا شد تا به لب گفت علی جان ضربان پیدا شد آفرینش شده خم بوسه زند خاکش را دید چشمانِ نبی معنیِ لولاکش را کیست او اینکه رسیده به تماشای خودش امتحان داده ولی قبل خودش جای خودش هیچ کس نیست شبیهَش بجز آقای خودش تا خداوند ببیند رخِ زهرای خودش او که آمد به زمین سجده بر آدم کردند شد زمین هرچه که از باغ جنان کم کردند او رحیم است خدا هم کرمش فاطمه است ذوالفقار است علی و دو دمش فاطمه است هرکه از تیرۀ مولاست است غمش فاطمه است دل او شد حرم و در حرمش فاطمه است تا گرفتیم از این سینه نشانیِ تو را یافتیم از دلِ خود قبرِ نهانیِ تو را پای انوار تنور تو که مهمان بشویم تازه سلمان شده و تازه مسلمان بشویم ما که بر راه توئیم آنچه شدی آن بشویم مثل تو پای ولایت همه طوفان بشویم تا علی هست همه یک رگ غیرت داریم به تو سوگند که ما عِرقِ ولایت داریم چه غم از حادثه ها پیرِ خراسانی هست چه غم از این همه غم غیرتِ ایرانی هست آی ای خصم زبون خونِ سلیمانی هست منتظر باش که یک سیلیِ طوفانی هست منتظر باش که تیغِ علوی تر گردد «رفته سردار نفس تازه کند بر کردد» شاعر : حسن لطفی ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
👇👇اینم صوتش
molodi-poyanfar-madh.mp3
3.85M
|⇦•از نجف آمده ام از .. و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر _ کربلایی محمدحسین پویانفر •ೋ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یک جایی هم هست در خانه که آدم وقتی نگاهش می کند دلش می خواهد دوباره مسلمان شود + مثلا جایی که مادر نماز می خوانَد ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
بسم الله الرحمن الرحیم سوالهای دهمین مسابقه ۱ عمر سعد به چه بهانه ای جنگ را به عقب می انداخت؟؟🌷 ۲ وقتی حضرت زینب سلام الله علیها به امام عرض کرد آيا اين هياهو را مى شنوى دشمنان به سوى ما مى آيند". از امام حسین علیه السلام چه جوابی شنید؟؟🌷 ۳ وقتی امام حسین علیه السلام یک شب از دشمن فرصت خواست فرمانده نيروهاى محافظ فرات ( عمرو بن حجّاج ) جواب سکوت فرمانده ها را چه داد؟؟💖 ۴ شب عاشورا را توصیف کنید طبق مطالبی که برای شما فرستاده شده است ؟؟؟💚 ۵ چرا امام نيمه شب همه ياران خود را فرا خوانده است؟💖 ۶ سوال حضرت قاسم بن حسن از و جواب امام حسین علیه السلام را بیان بفدمائید؟؟💚 ۷ وقتی بریر شوخی میکند عبدالرحمان چه سوالی میپرسد؟ سوال و جواب عبدالرحمان و بریر را بنویسید؟؟💧 ۸ اين شيشه سبز چيست كه در دست آن فرشته است؟ براى چه او به زمين آمده است؟ 💙 ۹ عمرسعد به شمر مى گويد: "خود را به نزديكى خيمه هاى حسين برسان و وضعيّت آنها را بررسى كن و براى من خبر بياور". شمر، سوار بر اسب مى شود و به سوى اردوگاه امام پيش مى تازد. آتش! خدايا! چه مى بينم؟ 🎗 ۱۰ على آخرين سخن خود را به برادرش عَمْرو بن قَرَظَه که برای هدایتش آمده است چیست؟؟؟ ضمن تشکر از اعضای محترم کانال و همراهان همیشگی لطفا ظرف یک هفته جواب دهمین مسابقه را به آیدی زیر ارسال کنید 🌹🌹👇👇 @Yare_mahdii313
4_384880252846866971.mp3
4.11M
🌺تقدیم به عزیزانی که مادر کنارشون نیست و یه فاتحه بیشتر نمیتونن به مادرشون هدیه بدن ...💔 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: برحذر باش و به کسی سؤظن مَبَر. سؤظن عبادت‌ها را فاسد می‌کند و بار باعظمت گناه را سنگین می‌نماید.✨ موضوع: ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
مداحی آنلاین - ای قلم رخصت بگیر از او بگویم - مهدی رسولی.mp3
5.29M
🌸 (س) ای قلم رخصت بگیر از او بگویم این شعر را با نیت بانو بگویم 🎤 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🌷 حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره) : 👌 همين كه قادر شده‌اي عيوب خود را ببيني ، به واسطه آن نوري است كه در تو قرار داده‌اند.  ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄ ✨صبحتان متبرك بہ اسماء اللہ یا اللہ و یا ڪریم یا رحمن و یا رحیم یا غفار و یا مجید یا سبحان و یا حمید ‌ سلاااام الهی به امیدتو💖 🦋🌹💖🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ اهلبیت (ع) در قرآن (1⃣) ✅💐 آیه تطهیر 💐✨ در آیات مختلفی از قرآن، به اهلبیت (ع) و مقام و جایگاه آنها اشاره شده است. 💐✨ قرآن کریم در آیه تطهیر، اهل بیت پیامبر (ص) را به عنوان کسانی که خداوند آنان را از هرگونه پلیدی پاک کرده است، معرفی نموده و از سوی دیگر یادآور شده است که حقایق متعالی و معارف مکنون قرآن را جز انسان‌های مطهّر از پلیدی‌ها درک نمی‌کنند. 💐✨ همانگونه که طهارت شرعی، شرط تماس بدن انسان با ظاهر قرآن است، طهارت روح و جان از رذایل نیز شرط فهم معارف و حقایق قرآن است و هر چه معارف و حقایق لطیف‌تر و عمیق‌تر باشد، فهم آن به طهارت روحی بالاتر و عمیق‌تری نیاز دارد و عالی‌ترین آن ملازم با عصمت است. بنابراین، معارف و حقایق قرآن را به طور کامل و عمیق جز پیامبر (ص) و اهل بیت معصوم او کسی نمی‌داند و برای درک این حقایق باید به آنان رجوع کرد: 💐💫 وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (آیه 33 سوره احزاب) و در خانه‌های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید؛ خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. ✅💐 براساس تفاسیر، این قسمت از آیه «إِنَّما یرِیدُاللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ» درباره رسول خدا (ص) و امام على و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام نازل گردیده است. ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
کمی قدم میزنم و چشم به ورودی پروازهای خارجی میدوزم. نگاهم به سرامیک های کف سالن است و به کفش هایم و به بال چادرم.. سرم را بلند میکنم که نگاهم به چشم های آشنایش میافتد. مثل دیدار اولمان،درست همین جا. فقط آن موقع،ریش هایش کوتاه بود و لباس اسپرت پوشیده بود،با کوله. این بار کت و شلوار پوشیده و سامسونت در دست دارد،ریش هایش هم کمی بلند است،اما مرتب. جلو میروم و سعی میکنم اضطراب درونم را پشت لبخند کمرنگم پنهان کنم. :_سلام عموجون،رسیدن بخیــر دستم را دراز میکنم. نگاه نگرانش را به صورت رنگ پریده ام میدوزد و دستم را به گرمی میفشارد:سلام،خوبی؟ سر تکان میدهم و کنارش راه میافتم. :+چقدر لاغر شدی؟! باز هم سر تکان میدهم و لبخندم،نصف میشود. قدم هایم را کوتاه و سریع برمیدارم تا بیشتر از این چشم در چشم هایش ندوزم،تا زودتر بیرون برویم و کمی هوا ببلعم. عمو به دنبالم میآید. از فرودگاه که خارج میشویم،نور خورشید چشمانم را میزند. دستم را سایبان چشمانم میکنم و به طرف عمو برمیگردم. :_پدربزرگ تنها موندن؟ :+سپردم به پرستاراش،اونا بهتر از من مراقبشن میدانم این ها را میگوید تا من خجالت نکشم، هیچکس مانند عمووحید،پای مشکلات پدر پیر و بیمارش نمیماند..اما او... خجالت زده سرم را پایین میگیرم :_شرمنده عمو... :+منو ببین نیکی...واسه من،مهم ترین چیز اینه که حال تو خوب باشه...نگران پدربزرگ نباش،من فقط میخوام تو بشی همون نیکی سابق، میفهمی؟ سرم را تکان میدهم. عمو میخندد :+حالا با چی میخوایم بریم؟ :_من با آژانس اومدم،گفتم وایسه اونجا،با من بیاین. راه میافتم و عمو پشت سرم. صدایش میآید :+واقعا نمیتونم بفهمم چرا نرفتی گواهینامه بگیری میایستم،به طرفش برمیگردم و پوزخند میزنم همین امروز فردا باید برم،راهکار باباست برای فراموش کردن.... سرم را پایین میاندازم. عمو ،سربسته،بحث را عوض میکند :+کار به اونجا نمیرسه.. بیا ببینم با کدوم ماشین اومدی؟ جلو میروم و سمند سبز رنگ را نشانش میدهم. * :_ببین نیکی،پدربزرگ همیشه میگه مسعود دو تا خصوصیت اخلاقی خیلی مهم داره،مغروره و لجباز. تو نباید کاری بکنی رو دنده ی لج بازی بیفته، ببین بابای تو مغروره،بیش از حد هم مغروره شکستن غرورش رو هیچکس ندیده،حتی تو،در سته؟ سرتکان میدهم،بابا کوه اقتدار است،هیچ وقت ندیدم کمر خم کند. :_یه خصوصیت مهم دیگه اش اینه که،در مورد تو خیلی حساسه،یعنی تو نقطه ضعفش محسوب میشی..که خب تا حدودی طبیعی هم هست... حالا ببین،تو و سیاوش دقیقا دست گذاشتین رو اینا... سیاوش، پا شده رفته شرکت،واسه خواستگاری.. بابات گفته نه،سیاوش اصرار کرده... نتیجه اش چیشد؟ یه سیلی تو گوش سیاوش... بعد،سیاوش بازم ادامه داده..تو هم که طرف اون رو گرفتی... :+عمو من طرف سیاوشو...یعنی طرف آقاسیاوش رو نگرفتم :_به حرف من گوش بده... به هرحال اصرار کردی که سیاوش بیاد خواستگاریت دیگه... بابای جنابعالی هم حس کرده دشمن،اومده تو قلمروش، غرورش رو جریحه دار کرده،تازه دخترش رو هم طرفدار خودش کرده...حالا استراتژی بابات چیه؟ اینکه تو زمین خودش،دشمن رو تحقیر و بالطبع قدرت نمایی کنه. برای همین بابات قبول کرد که سیاوش بیاد خواستگاری،خواست بهش زهرچشم نشون بده،یعنی تاکتیکش همین بوده :+عمو مگه جنگه آخه؟ :_یه همچین چیزی... بابات سعی داره تو و غرورش رو حفظ کنه،سیاوش هم قصد داره بابات رو راضی کنه.. جنگه دیگه... :+ترکش هردوتاشون هم میخوره به من... عمو لبخند میزند :_خوب یاد گرفتی! 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸