eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 🪴 🌿﷽🌿 بچه ها زیر آوارند* آنهایی که قرار بود آن طرف اروند بروند زودتر صبحانه خوردند و در حال آماده شدن بودند من هم صبحانه ام تمام شده بود و داشتم چایی می‌خوردم محمدحسین گفت ابراهیم برو یگان دریایی و یک قایق بگیر که بچه‌ها را به آن طرف آب ببریم گفتم چشم چایی میخورم می‌روم بیشتر بچه‌ها از اتاق خارج شده و در حیاط ساختمان ایستاده بودند محمدحسین در کنار حیاط بود گروهی هم که قرار بود جلو بروند همراه او به طرف بیرون ساختمان راه افتادند اما درست در همین لحظه سر و کله هواپیماهای عراقی پیدا شد اول فقط صدایش را شنیدیم ولی بعد از چند لحظه آنها را بالای سرمان دیدیم محمدحسین برگشت و رو به بچه‌ها فریاد زد هواپیما هواپیما سریع پخش شوید یک جا نایستید اغلب بچه ها به داخل اتاقهای ساختمان رفتند عده‌ای هم که تازه صبحانه شان را خورده بودند و می‌خواستند بیرون بیایند دوباره برگشتند محمدحسین همچنان وسط حیاط ایستاده بود یک مرتبه با همان پای مجروح به طرف مادوید و فریاد زد بچه‌ها راکت راکت هنوز حرفش تمام نشده بود که چند انفجار پی‌درپی صورت گرفت هواپیماها سه راکت زدند که دو تا به طرفین ساختمان و یکی درست به همان اتاقی که بچه‌ها در آن جمع بودند اصابت کرد وقتی انفجار رخ داده فهمیدیم که راکتها شیمیایی بودند اما با این حال اتاق روی بچه ها خراب شد و مواد شیمیایی به شکل مایع روی بدن بچه ها ریخت مقداری آوار هم به سر و صورت آنهایی که داخل حیاط بودند فرو ریخت محمدحسین آسیبی ندیده بود با شنیدن فریادهای شیمیایی شیمیایی هرکس به طرفی می‌دوید و سعی می‌کرد از منطقه دور شود عده زیادی توانستند به میان نخلستانها بروند و خودشان را نجات دهند محمدحسین یک دفعه در میان راه ایستاد و گفت بچه ها زیر آوارند باید کمکشون کنیم و بدون اینکه منتظر کسی بماند به داخل ساختمان برگشت او می‌دانست این کارش چقدر خطرناک است اما وجدانش اجازه نمی‌داد به آنها کمکی نکند او از ناحیه پا جراحت داشت از طرفی قبلاً شیمیایی شده بود به همین سبب بدنش حساسیت بیشتری داشت و از همه مهمتر ماسک هم نداشت با این حال دلش نیامد بچه‌ها را بگذارد و برود در صورتی که راحت می‌توانست خودش را از خطر نجات دهد ما هم با دیدن محمدحسین نتوانستیم فرار کنیم برگشتیم تا به کمک او بچه‌ها را نجات دهیم (به نقل از ابراهیم پس دست وحسین ایرانمنش 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🌷افضل ترین اعمال درقیامت 🍀پیغمبر عظیم الشان (صلی الله علیه وآله وسلم) یک روز در جمع اصحاب فرمودند : من دیشب عمویم حضرت حمزه و پسر عمویم جعفرطیار را که هر دو شهید شدند را در خواب دیدم که از غذا های بهشتی میل میکنند . از انها سوال کردم، که در ان عالم بهترین اعمال کدام است؟ گفتند :پدر ومادرمان به قربان شما 🌺این جا سه چیز افضل اعمال است: ✅ محبت نسبت به حضرت علی(علیه السلام) ✅ آب دادن به تشنه ها است ✅ صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)است. 📚مستدرک الوسائل،ج۵،ص۳۲۸ 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
ما جهنم را با خودمان حمل می کنیم. فرد دریای غضب را با خودش حمل می کند. اگر جایی می شنوید قتلی و جرمی رخ داده، فکر نکنید ما ممکن نیست مرتکب این کارها بشویم! 💥آیت الله بهاءالدینی می فرمود: "ما انسان ها مثل آتش زیر خاکستر هستیم و باید از خدا بخواهیم ما را زیر خاکستر نگه دارد". ❄️یکی از دعاهای با فضیلت این است: ✨«یا من ظهر الجمیل و ستر القبیح». این را وقتی می خوانی، تصمیم بگیر نیکی های مردم را بگویی و زشتی هایشان را بپوشانی! 🌿دعا می خوانی: «یا ستارالعیوب» خوب تو هم عیب دیگران را بپوشان! ♦️زبانت را نگه دار تا دعاهایت مستجاب شود... 📒منبع: پایگاه علاقمندان آیت الله فاطمی نیا 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️خاطره جالب عباس موزون از آیت الله فاطمی نیا حسد 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️خاطره جالب عباس موزون از آیت الله فاطمی نیا حسد 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
انسان شناسی ۲۲۸.mp3
12.33M
۲۲۸ 💢شما ممکن است بهترین عملِ زندگی خود را پیدا کنید و موفق به آن عمل نیز شوید! امـــا ... آن عمل، شما را به رشد بخش انسانی، و وسعت روح نرساند! • چرا؟ • مشکل کجاست؟ 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
انسان شناسی ۲۲۹.mp3
9.66M
۲۲۹ ※ فقط یک شاخصه هست که نشان می‌دهد مسیر حرکت انسانی شما، مسیر درستی است! - اگر اهل عبادت هستید، - اگر اهل فعالیتهای جهادی و معنوی هستید، و این شاخصه در وجود شما دیده نمی‌شود، ✘ ترمز کنید! مسیر شما مسیر درستی نیست و باید تغییر مسیر دهید. 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🪴 🪴 🌿﷽🌿 اى اَصبَغ! با تو هستم، مگر نمى بينى حال امام چگونه است؟ چرا از او چنين خواسته اى را دارى؟ اگر من جاى تو بودم فقط به صورت او نگاه مى كردم يا فقط گريه مى كردم. حالا چه وقتِ شنيدن حديث است؟ تو بايد عشق و احساس خود را نسبت به امام نشان بدهى. امّا اَصبَغ مثل من فكر نمى كند، او مى داند شيعه واقعى كيست. او در مكتب على(ع) بزرگ شده است، او به خوبى مى داند كه على(ع) همواره دوست دارد شيعه او به دنبال كسب دانش و معرفت باشد. نمى دانم چه شد كه شيعه از اين آرمان بزرگ فاصله گرفت؟ افسوس كه بعضى ها شيعه بودن را يك شعار و احساس مى دانند و بس! نمى دانم چرا ما اين قدر از شيعيان واقعى، فاصله گرفته ايم؟ چرا فقط به احساس و شعار اهمّيّت مى دهيم و كمتر به شعور و آگاهى فكر مى كنيم؟ چرا ما اين چنين شده ايم؟ چرا؟ * * * على(ع) لبخندى مى زند و با صدايى ضعيف چنين مى گويد: روز نهم ماه " صَفَر " ، سال يازدهم هجرى بود و پيامبر ، بلال را به دنبال من فرستاد. من به خانه پيامبر رفتم، پيامبر در بستر بيمارى بود، سلام كردم و جواب شنيدم. پيامبر رو به من كرد و گفت: على(ع) جان! به مسجد برو و مردم را جمع كن. وقتى همه آمدند، بر بالاى منبر من برو و به آنان بگو: "پيامبر مرا نزد شما فرستاده است تا اين پيام را براى شما بگويم: هر كس پدرِ خود را به پدرى قبول نداشته باشد و اطاعت مولاى خود نكند و اجر كسى كه براى او زحمت كشيده است را ندهد; لعنت خدا و فرشتگان بر او باد". من به مسجد رفتم و سخن پيامبر را براى مردم بيان كردم، وقتى خواستم از منبر پايين بيايم يكى از جاى برخاست و گفت: آيا اين پيام تفسير و شرحى هم دارد ؟ من گفتم نزد رسول خدا مى روم و از او سؤال مى كنم. از منبر پايين آمدم و به خانه پيامبر رفتم و ماجرا را گفتم. پيامبر به من فرمود كه بار ديگر به بالاى منبر برو و براى مردم چنين بگو كه تو پدر اين امّت هستى، تو مولاى اين مردم هستى، تو كسى هستى كه براى اين مردم زحمت زيادى كشيده اى. سخن على(ع) به پايان مى رسد، اكنون ديگر اَصبَغ مى داند كه پيامبر در روزهاى آخر زندگى خود، على(ع) را به عنوان پدر و مولاى امت اسلامى معرّفى كرده است. به راستى على(ع) براى اسلام و مسلمانان چقدر زحمت كشيد، اگر فداكارى هاى او در جنگ بدر و احد و خندق و خيبر نبود آيا مسلمانان روى آرامش را مى ديدند؟ اگر على(ع) نبود، كفّار همه مسلمانان را قتل عام مى كردند، امّا افسوس كه اين امّت، قدر زحمات على(ع) را ندانستند... * * * برخيز! مولاى من! امشب، شبِ جمعه است، شب بيست و يكم رمضان و شب قدر. مسجد كوفه و محراب آن منتظر توست، نخلستان ها ديشب صداى غربت تو را نشنيده اند، چاه هم، منتظر شنيدن بغض هاى نشكفته توست. برخيز! يتيمان كوفه گرسنه اند، آنها چشم انتظار تو هستند، مگر تو پدر آنها نبودى؟ مگر تو با آنان بازى نمى كردى و آنان را روى شانه خود نمى نشاندى؟ برخيز! مى دانم كه دلتنگ ديدار فاطمه(ع) هستى، مى دانم; امّا زود است كه از سرِ ما سايه برگيرى و پرواز كنى. زود است كه بشريّت را براى هميشه در حسرت عدالت باقى گذارى. تو شيفته خانه دوست شده اى ولى هنوز بشر در ابتداى راه معرفت، سرگردان است. مى دانم كه به فكر رهايى از دنياى نامردمى ها هستى، امّا رفتن تو براى دنيا، يتيمى را به ارمغان مى آورد. امشب تو در بستر آرميده اى و همه زراندوزان هم آسوده اند، آنها مى توانند به راحتى سكّه بر روى سكّه بگذارند، چرا كه ديگر تو توان ندارى بر سر آنان فرياد عدالت بزنى! چشم باز كن و اشك بشريّت را ببين كه چگونه براى تو بى قرار شده است! چرا برنمى خيزى؟ نكند به فكر رفتن هستى؟ به خدا با رفتن تو، ديگر عدالت، افسانه خواهد شد. اى تنها اسطوره عدالت، برخيز! برخيز و يك بار فرياد كن! يادت هست كه دوست داشتى ما بيدار شويم و ما خواب بوديم؟ نگاه كن! ما اكنون بيدارِ تو شده ايم، پس چرا تو چشم بر هم نهاده اى و چنين آسوده خوابيده اى؟ مگر تو غم ما را نداشتى؟ نكند مى خواهى تنهايمان بگذارى و بروى؟ كودكان يتيم را ببين كه برايت كاسه هاى شير آورده اند، اميد آنان را نااميد نكن! دلشان را نشكن! دل شكستن هنر نمى باشد... بگو كه چشم از تاريكى هاى اين دنيا فرو بسته اى و به وسعت بى انتها مى انديشى. مولاىِ خوب ما! چرا جوابم را نمى دهى؟ نكند با من قهر كرده اى؟ نه، تو هرگز با شيعه خود قهر نمى كنى. تو ديگر نمى توانى جواب بدهى، براى همين است چنين خاموش شده اى. مى دانم كه توانِ سخن گفتن ندارى، امّا صدايم را كه مى شنوى، فقط ما را ببخش! ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 برای بهترین و نورانی‌ترین هفتۀ عمرتان کم نگذارید! استاد پناهیان 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🌺این هم هدیه ی معنوی مون ☺️ به تمام مادران دوره که دغدغه ی عاقبت به خیری فرزندان شون و نسل شون و دارن علاوه بر این نماز دو رکعتی بسیار ساده ، مداومت بر خواندن(( دعای والدین در حق فرزند)) ،که در(( صحیفه ی سجادیه)) هست، فراموش مون ،نشه البته با توجه به معنی 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
لااله‌الاالله ۱۷.mp3
13.02M
مجموعه‌ صوتی ۱۷ مسیر عشق، مسیر نفیِ همه إلهه‌های دیگر جز خداست... و بزرگترینِ این الهه‌ها "خودمان" هستیم. که گذشتن از آن نیز، دردناک‌ترین زایمان است! حالا این الهِ غول و سرکش را چگونه می‌توان ذبح کرد؟ و چگونه می‌توان الهه‌ای بنام خدا را جای آن نشاند؟ @hedye110