🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
به حضرت زهرا سلام الله علیها
و امیرالمؤمنین علیه السلام
يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا عَلِىَّ بْنَ أَبِى طالِبٍ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🦋🦋
يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
#کتابدا🪴
#قسمتسیسوم🪴
🌿﷽🌿
على این مبحثی ها را به جان می خرید، ولی پولش را می آورد به
بابا و دا میداد. من بارها دیده بودم وقتی علی پولش را به بابا می
دهد، بابا گریه می کند. او را می بوسد و می گوید: بابا این پول را
برای خودت خرج کن. من میدونم این زحمتی که تو میکشی برای
اینه که باری از روی دوش ما برداری دستت درد نکنه ولی همین
را هم خودت خرج کن. علی حاضر نمی شد پول را بگیرد. می
گفت نه من برای خودم کار نکردم. می خواهم این پول برای خانه
باشد. علی کنار کار کردن، کلاس کاراته و ورزش های رزمی
می رفت. کمربند سیاه داشت. توی خانه گاهی اوقات به ما فن می
زد و می گفت: بیایید به شما هم یاد بدهم. مرتب تمرین خوشنویسی
میکرد. طوری که بدون استاد، یک خطاط حرفه ایی شده بود، شنا
هم که به برکت شط خرمشهر، اکثر پسرهای خرمشهری بلد بودند.
با این حال علی شا را به شکل حرفه ایی در استخر سازمان
جوانان هلااحمر که به شیر و خورشید معروف بوده دنبال می
کرد
علی همیشه به خاطر قرائت قرآن و مداحی با ورزشی و خطاطی
و... تشویق نامه می گرفت. دا ذوق میکرد و می گفت: سرت تو
هر دیگی پخته شده
بالأخره بعد از یکسال منازل کارگران شهرداری ساخته شد و ما به
خانه ایی که سهمیه مان بود و در انتهای شهرک قرار داشت،
اسباب کشی کردیم، پشت خانه مان مزار وسیعی بود که سطحی از
خانه های ما پایین تر بود. هر وقت باران می آمد آنجا به دریاچه
مصنوعی تبدیل می شد. خانه ها را به سبک انگلیسی ساخته بودند،
حیاط دیوار نداشت. فقط فنس های فلزی که معمولا با کاشت
شمشاد استتار می شد، خانه ها را از هم جدا می کرد خیلی ها
نسبت به این مسئله که زن و بچه هایشان در معرض دید باشند،
تعصب داشتند، بابا هم یکی از آنها بود. همان روزهای اول یکی
از دوستانش را آورد تا با محسن و علی دیوار حیاط را بالا
ببرند. حیاط را موزاییک کردند و عطاریه انداختند
على بند کشی دیوارها و محسن و بابا جوشکاری ساختمان را انجام
می دادند. من و لیلا هم کمک می کردیم. من ملاط درست می
کردم و توی استانبولی می ریختیم. لیلا آن را می برد و دست بابا
می داد. بعد جاهایمان را عوض می کردیم تا خسته نشویم. ساعت
ده صبح که می شد دا پریموس را توی حیاط روشن می کرد. تخم
مرغ ها را در ظرفی می شکست و هم می زد. وقتی کف می
کردند آن را توی تابه ایی که در آن روغن حیوانی ریخته بود،
خالی می کرد، خاگینه که آماده می شد آن را کنار گوجه هایی که
جدا سرخ کرده بود، می گذاشت. خوردن این خانه با پیاز، وسط
حیاط و سرکشیدن چای داغ بعد از خستگي اور خیلی می چسبید بالاخره با تلاشی همگی خانه درست شد. بعد از این همه، خانه
عوض کردن و تحمل اخلاق های صاحبخانه ها، حالا خانه ایی
داشتیم که مال خودمان بود. خانه ایی که در آن تازه امنیت و
آسایش را می شد حس کرد. چیزی که سال ها کمتر طعمش را
چشیده بودیم و توی همین سال بود که کم کم زمزمه های انقلاب از
گوشه و کنار به گوشمان می رسید. علی هم خیلی زود توی خط
فعالیت های انقلابی افتاد کم کم درسش را هم کنار گذاشت. بابا از
اینکه همیشه روی درس علی و محسن حساس بود، چون خودش
سابقه فعالیت سیاسی
داشت، نه تنها با موضع على مخالفتی نکرد، بلکه خودش هم با او
همراه شد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#ماه_میهمانی_خدا | دعای روزهای ماه رمضان
🏷 (دعای روز ششم)
🤲 خدایا مرا به سبب نافرمانیت خوار مکن...
➥ @hedye110
Tahdir joze6.mp3
3.98M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء ششم
👤با صدای استاد معتز آقایی
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @hedye110
15.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ |🔸جلسه قرآن
🌀همخوانی موزیکال قاریان نوجوان با موضوع تلاوت و حفظ قرآن کریم و آیین جلسات سنتی قرآن
⚜اجرا:
💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠
🚧تهیه شده در:
🎙استدیو قرآنی تسنیم
📹تصویر برداری شده در:
🏡عمارت تاریخی شیخ جعفر - گورت اصفهان
🌙به مناسبت ماه مبارک رمضان، ماه بهار قرآن
📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت:
🌐 aparat.com/v/sIqCn
#ماه_رمضان
#رمضان
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
➥ @hedye110
#دعای_افطار
روایت شده است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام هنگام افطار این دعا را زمزمه میکردند:
«بِسْمِ اللّهِ اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ»
خدایا براى تو روزه گرفتیم و با روزى تو افطار میکنیم پس از ما بپذیر که به راستى تو شنوا و دانایى.
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @hedye110
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶
#حدیث_رمضان
💫امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند روزه را واجب كرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنى و فقیر) مساوى گردند.✨
#طاعات_و_عباداتتان_قبول
#التماس_دعا
➥ @hedye110
💥💥#حل _مشكلات_دشوار با خواندن #زيارت_عاشورا
🌱🌱آقاى ... مى نويسد دوبار با مشكلات دشوارى مواجه شدم كه با خواندن زيارت عاشورا همه مشكلاتم حل شد.
🔆اولين توسل :
با سه مشكل مهم رو به رو شدم ، و به شدت از آنها متأ ثر شدم .
✨1 براى خريد منزل دويست هزار تومان مقروض بودم و در طى نه سال قادر به اداى قرض نبودم .
✨2 با مشكل سخت ديگرى مواجه شدم كه قادر به گفتن آن نيستم .
✨3 از لحاظ رزق و روزى در مضيقه بودم .
اين مشكلات به من بسيار فشار مى آوردند و براى حل آنها از همه چيز نا اميد شدم ، به حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام متوسّل شدن و به ذهنم خطور كرد كه زيارت عاشورا به مدت چهل روز بخوانم ، و ثوابش را به حضرت نرجس خاتون اهدا كنم ، و با شفاعت اين خاتون نزد فرزندش امام زمان همه اين مشكلات حل شود.
🌱توسل را به اين ترتيب آغاز كردم :
هر روز بعد از نماز صبح زيارت امين اللّه را به قصد زيارت حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مى خواندم و سپس زيارت عاشورا را با صد بار لعن و صد بار سلام مى خواندم و سجده زيارت را به جاى مى آوردم ، و دو ركعت نماز زيارت را مى خواندم پس از آن دعاى معروف به دعاى علقمه را مى خواندم ، در روز بيست و هشتم و به طريقه اى شگفت مشكل دوم من حل شد.
🌱در روز سى و هشتم يكى از دوستانم كه به قرض منزلم آگاه بود آمد و حالم را پرسيد، سپس مبلغ دويست هزار تومان به من داد و گفت : اين مبلغ براى قرض منزل توست .
بعد از چهل روز وضع اقتصادى من نيز بهتر شد، و پس از آن با مشكل اقتصادى مواجه نشدم .
🔆دومين توسّل :
پس از گذشت يك سال از اولين توسّل ، با مشكل ديگرى مواجه شدم : يكى از تجار تهران نزد من آمد و گفت : ما كالاهاى بسيارى براى شما مى فرستيم تا بفروشى و مبالغ آن را ارسال كنى . با بعضى از دوستان و تجار در اين باره مشورت كردم گفتند: مبلغ هفتصد هزار تومان به عنوان پيش پرداخت براى او بفرست تا رضايت او را جلب كنى ، من نيز مبلغ يكصد هزار تومان از قرض الحسنه تهيه كردم و يكى از دوستان پانصد هزار تومان به من داد، به هر حال براى او مبالغ را جور كردم و فرستادم و به مدت سه روز منتظر ماندم تا اجناس برسد، اما متأ سفانه برايمان آشكار شد كه تاجر از حقه بازان بوده ، و پس از گرفتن پولها از بانك متوارى شده و بدهى بسيارى دارد كه بالغ بر هفتاد ميليون تومان مى شود... مدّت سه ماه دنبال او جستجو كرديم ولى اثرى از او نيافتيم تا ما را به او برساند.
✨با استفاده از اولين تجربه ام كه آن را از خواندن زيارت عاشورا به دست آورده بودم ، اين بار نيز با همان نيّت و با همان سبك متوسل شدم ، پس از بيست روز اين تاجر با من تلفنى تماس گرفت و مبلغ را پس داد، بعد از چند روز او را بازداشت كردند و به تهمت حقه بازى و مال مردم خورى به زندان انداختند، و هيچ طلبى به ديگران مسترد نشد.
مايلم متذكر شوم كه در هر دو بار با قلبى اندوهگين و با قطع اميد از همه به وسيله اين زيارت به سرور شهيدان متوسل شدم .
📚زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص 46
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
□■□■□
Mohammadreza Taheri - Ey Khoda Sharmandatam (128).mp3
2.97M
امشب بگو که ای خدا
شرمندتم شرمندتم
واکن به روی من درو
من هرچه باشم بنده تم
یاربنا یاربنا یاربنا 😭
➥ @hedye110