#کتابدا🪴
#قسمتدویستهفتادهفتم🪴
🌿﷽🌿
چند نقری از مدافعین با
ظاهری ژولیده و لباسی های کثیف بیرون آمدند. طبق معمول تا
چشمشان به یک خانم خورد، اعتراض کردند و بهم گفتند: اینجا
امنیت نداره. هر آن امکان داره از هر گوشه و سوراخ شبهایی به
عده عراقی بریزه بیرون
به حرف هایش اعتنا نکردم. یکی از آنها که به نظر فرمانده گروه
بود و بی سیم داشت، به راننده گفت: جلوتر نمی تونید برید. از
اینجا به بعد، رو هوا میزنن تون
یکی از پسرها گفت: پس چی کار کنیم؟ این غذاها رو می خوایم
برسونیم جلو
گفت: بذارید همین جا تا عصر که نیرو جابه جا می کنیم و میان
عقب، بهشون میدیم وضعیت اصلا خوب پس، نیروها خسته میشن،
تعدادمون کمه اگه نرو نرسه مقاومت بچه ها می شکه شما بر می
گردید عقب، خیر بدید نیرو باید جایگزین بشه
من پرسیدم: با نیروهامون فاصله چقدره؟ یعنی ما نمیتونیم خودمون
رو به اونجا برسونیم؟
گفت: نه گفتم: پس اونا چطور خودشون رو جلو کشیدن؟
گفت: به زحمت. عراقی ها همه جا پخش شدن. ما هم اینجا موندیم
عراقی ها اونها رو قیچی نکنن. ولی معلوم نیس چقدر دوام بیاریم.
تا پسرها دیگ را پایین بگذارند و آب و مهمات را تخلیه کند، من
توی وانت کف پای مجروح را که
خونریزی داشت پانسمانکردم. راننده گفت: ما میریم سمت نكته راه آهن
مرد گفت: از سمت کشتارگاه ثرید وگرنه اسیر شدنتون حتمییه.
شاید هم ماشین تون رو با تانک هاشون که همه جا پخش شدن
بزنن و پودرتون کنن، از مسیر دیگه ایی برید
ماشین که می خواست راه بیفتد، جوان مجروح گفت می خواهد
آنجا بماند و پیاده شد بهش گفتم: ممکنه، دوباره
خونریزی کنه ها
گفت: فعلا که پانسمان کردی، خوبه. هر وقت لازم شد، می رم
بیمارستان
راننده از مسیری که مرد گفته بود، پیش می رفت، یکی، دو بار
توی خیابان چهل متری و مسیر خیابان نقدی نگه داشت تا وضعیت
را بررسی کند، با پسرهایی که پشت وانت بودند صحبت می کرد
جلوتر بروند یا نه. با حرف هایی که شنیده بودند، احتباطشان
بیشتر شده بود. به من هم گفتند: خواهر شما پیاده شد. از اینجا به
بعد خطرناکه
گفتم: من تا آخرش هستم، هر جا رفتید من هم با شما میبام گفتند
خطرناکه گفتم: اگه خطری هست برای همه هست نه فقط برای من
ماشین از خیابان نقدی به سمت خیابان شهرام که پشت استادیوم
قرار داشت، جلو رفت بعد راننده متصرف شد و از فلکه مقبل به
سمت میدان راه آهن نزدیک شد صدای تیراندازی نزدیک و
نزدیک تر می شد. توی خیابان تقریره جیه و ماشین های آتش
نشانی را می دیدیم که در تردد هستند. از سربازهایی که سوار بر
چیپ های ارتشی از سمت منازل
شهرداری می آمدند، پرسیدم: غذا می خواهید؟
پرسیدیم ظرف دارید؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
يه كار جالب در پياده روى اربعين👌👌👌👌
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
به این⤴️⤴️کانال هم سری بزنید مطالبش جالبه🌸
┄┅─✵💔✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
🇮🇷🇮🇷🏴🏴
#سلام_امام_زمانم
🔅السلام علیکَ حین تُصَلّی و تَقْنُت...
🌱سلام بر تو آن هنگام که از محراب نماز به معراج می روی و در خلوت با خدا و در قنوت عاشقانه ات، برای دعاگویانت دعا می کنی...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#کتابدا🪴
#قسمتدویستهفتادهشتم🪴
🌿﷽🌿
ظرفی فلزی و دسته داری را که شبیه گالن بود، دستمان دادند.
برای شان توی همان غذا ریختیم و به تعدادشان نان گذاشتیم. از
محله ایی که خانه مهندس بهروزی در آن قرار داشته عبور کردیم.
چند بار برای بردن مجروح به اینجا آمده بودم. بعضی از خانه ها
توپ خورده و
تخریب شده بودند، درخت های حاشیه خیابان هم سوخته بودند. یاد خوشی های آن روزها افتادم. با اینکه در سختی بودیم اما دلمان
شاد بود
باز هم نرسیده به فلکه راه آهن شدت انفجارها و گلوله باران
متوقف مان کرد. راننده ماشین را جلوی مدرسه این مبنا خاموش
کرد پیاده شدیم تا دور و اطراف را دنبال مدافعین کردیم، سکوت
مرموزی فضا را سنگین کرده بود. هر چه دقت می کردیم اثری
از نیروهای مردمی ببینیم، غیر از صدای انفجار چیز دیگری نمی
شنیدیم : از هم همه و شلوغی بچه ها، تکبیر یا بدو بدوهای شان
خبری نبود. این سکوت احساس ای را در ما تشدید می کرد. فکر
می کردم این مسأله عادی نیست. شاید مردهایی در
بین مان باشند. کمی جلوتر گفتند: از هم جدا نشید. آهسته راه بیاید
طوری که صدای ایتان بلند نشود
به من هم گفتند خواهر مواظب پشت سرت باش، بعد در حالی که
آنها مرا دوره کرده بودند، پیش رفتیم. هیچ کداممان اسلحه نداشتیم، نمی دانم چرا ژ - سه ام را از توی
مطب برنداشته بودم. از پر چادر دستم را روی نارنجک های توی
جیبم گذاشتم. اضطراب تمام وجودم را فرا گرفته بود همه اش فکر میکردم الان است که توی تنهایی بیفتیم. از مرگ هراسی نداشتم.
آرزوی پیوستن به بابا را هم می کردم ولی دلم نمی خواست اسیر
شوم. فکر اسارت آزارم میداد. یکی از نارنجک ها را از جیبم در
آوردم و توی دستم فشردم. هر آن منتظر بودم با پیش آمدن کوچک
ترین مساله ای ضامن را بکشم. حرف شیخ شریف توی گوشم
صدا کرد. او در جواب بچه ها گفته بود: در هیچ شرایطی قتل نفس
جایز نیست. شما ضامن را به قصد کشتن دشمن بکشید با این انفجار
هم خودتان از بین می روید هم دست دشمن نمی اقتید یاد دا و
بچه ها افتادم. اگر من أسیر دشمن میشدم، به آنها چه میگذشت؟ دا
حتما اواره می شد و از دست می رفت. باید کاری میکردم که این
اتفاق نیفتد و من در جا کشته شوم. بعد از خودم پرسیدم آیا طبق
گفته شیخ شریف با یک نارنجک می توانم هم دشمن را از پا در
بیاورم، هم خودم را بکشم؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
MadahiReza6 - 10 - 128 - mahanmusic.net.mp3
3.5M
هرچی که دارم و ندارم
من از امام رضا گرفتم💚
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
MadahiReza7 - 3 - 128 - mahanmusic.net.mp3
3.84M
ذکر مستانه رضا
شمع کاشانه رضا 💚
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
•
امام صادق (عليه السلام) :
خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود میآید :
• بركتش كم شده
• فرشتگان آن را ترك مى كنند
• و شياطين در آن حضور مى يابند. (مجادلات و اختلافها را شیاطین در خانه ها ایجاد میکنند.)
|اصول كافى ، ج۲ ، ص۴۹۹|
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
مداحی آنلاین - بردباری - استاد عالی.mp3
1.75M
🏴 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
♨️دشنام به امام مجتبی(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
#السلام_علیک_یا_حسن_بن_علی_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄