eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5823233710660519749.mp3
3.25M
دعای ندبه التماس دعا 🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃 @hedye110
﷽❣ ❣﷽ روشن نمیشود روزگارمان بہ این خورشیدهای تڪراری! بیا و بتاب ڪہ تــــو صبح این جهان هستی... 🌹✨ @hedye110
سلام صبح جمعتون بخیر آرزو میکنم دراین صبح زیبا نسیم مهرو محبت زلف خاطرتان را بیاراید تپش عشق حیات را در وجودتان گل افشانی کند وشور زندگی درجانتان متلاطم گردد 🌺 @hedye110
شیخی به زنی فاحشه گفتا، مستی هر لحظه به دام دگری پا بستی گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم آیا تو چنان که مینمایی هستی؟!! " حكيم عمرخيام " ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی!! «شاه مردان امير مومنان» 🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت مولا ، شمار درد دلم بی نهایت است . تعداد درد من به خدا از رقم گذشت . 🌹🌹🍃🍃🍃 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
اكنون ابن زياد منتظر است تا اسيران را نزد او ببرند. قصر آذين بندى شده و همه سربازان مرتّب و منظّم ايستاده اند. ابن زياد دستور داده است تا مجلس آماده شود و سرِ امام حسين(ع) را در مقابل او قرار دهند. عدّه اى از مردم سرشناس هم به قصر دعوت شده اند. ابن زياد روى تخت خود نشسته و عصايى در دست دارد. واى بر من! او با چوب بر لب و دندان امام حسين(ع) مى زند و مى خندد و مى گويد: "من هيچ كس را نديدم كه مانند حسين زيبا باشد". انس بن مالك به ابن زياد مى گويد: "حسين شبيه ترين مردم به پيامبر بود. آيا مى دانى كه الآن عصاى تو كجاست؟ همان جايى كه ديدم پيامبر آن را مى بوسيد". من آن روز نمى دانستم كه چرا پيامبر لب هاى حسين را مى بوسيد، امّا او امروز را مى ديد كه تو چوب به لب و دندان حسين مى زنى! سربازان وارد قصر مى شوند: "آيا اسيران را وارد كنيم؟". با اشاره ابن زياد، اسيران را وارد مى كنند و آنها را در وسط مجلس مى نشانند. من هر چه نگاه مى كنم امام سجّاد(ع) را در ميان اسيران نمى بينم. گويا آنها امام سجّاد(ع) را بعداً وارد مجلس خواهند نمود. ابن زياد در ميان اسيران، بانويى را مى بيند كه به صورتى ناآشنا در گوشه اى نشسته است و بقيّه زنان، دور او حلقه زده اند. در چهره او ذلّت و خوارى نمى بينم. مگر او اسير ما نيست؟! او كيست كه چنين با غرور و افتخار نشسته است. چرا رويش را از من برگردانده است؟ ابن زياد فرياد مى زند: "آن زن كيست؟" هيچ كس جواب نمى دهد. بار دوم و سوم سؤال مى كند، ولى جوابى نمى آيد. ابن زياد غضبناك مى شود و فرياد مى زند: "اينان كه اسيران من هستند، پس چه شده كه جواب مرا نمى دهند". آرى! زينب مى خواهد كوچكى و حقارت ابن زيادرا به همگان نشان دهد. سكوت همه جا را فرا گرفته است. ابن زياد بار ديگر فرياد مى زند: "گفتم تو كيستى؟". جالب است خود آن حضرت جواب نمى دهد و يكى از زنان ديگر مى گويد: "اين خانم، زينب است". ابن زياد مى گويد: "همان زينب كه دختر على و خواهر حسين است؟". و سپس به زينب رو مى كند و مى گويد: "اى زينب! ديدى كه خدا چگونه شما را رسوا كرد و دروغ شما را براى همه فاش ساخت". اكنون زينب(س) به سخن مى آيد و مى گويد: "مگر قرآن نخوانده اى؟ قرآن مى گويد كه خاندان پيامبر را از هر دروغ و گناهى پاك نموده ايم. ما نيز همان خاندان پيامبر هستيم كه به حكم قرآن، هرگز دروغ نمى گوييم!". جوابِ زينب كوبنده است. آرى! او به آيه تطهير اشاره مى كند، خداوند در آيه 33 سوره "احزاب" چنين مى فرمايد: ( إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا); خداوند مى خواهد تا خطا و گناه را از شما خاندان دور كرده و شما را از هر پليدى پاك نمايد. همه مى دانند كه اين آيه در مورد خاندان پيامبر نازل شده است. ابن زياد ديگر نمى تواند قرآن را رد كند. به حكم قرآن، خاندان پيامبر دروغ نمى گويند، پس معلوم مى شود كه ابن زياد دروغگوست. سخن زينب، همه مردم را به فكر فرو مى برد، عجب! به ما گفته بودند كه حسين از دين خدا خارج شده است، امّا قرآن شهادت مى دهد كه حسين هرگز گناهى ندارد. آرى! سخنِ زينب تبليغات و نيرنگ هاى دشمن را نقش بر آب مى كند. اين همان رسالت زينب است كه بايد پيام رسان كربلا باشد. ابن زياد باور نمى كرد كه زينب، اين چنين جوابى به او بدهد. آخر زينب چگونه خواهرى است، سر برادرش در مقابل اوست و او اين گونه كوبنده سخن مى گويد. 💐💐💐💐🍃🍃🍃🍃 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
ابن زياد كه مى بيند زينب پيروز ميدان سخن شده است، با خود مى گويد بايد پيروزى زينب را بشكنم و صداى گريه و شيون او را بلند كنم تا حاضران مجلس، خوارى او را ببينند. او به زينب رو مى كند و مى گويد: "ديدى كه چگونه برادرت كشته شد. ديدى كه چگونه پسرت و همه عزيزانت كشته شدند". همه منتظرند تا صداى گريه و شيون زينب داغديده را بشنوند. او در روز عاشورا داغ عزيزان زيادى را ديده است. پسر جوانش ( عَون ) و برادران و برادرزادگانش همه شهيد شده اند. گوش كن، اين زينب است كه سخن مى گويد: "ما رأيتُ إلاّ جميلا"; "من جز زيبايى نديدم". تاريخ هنوز مات و مبهوت اين جمله زينب است. آخر اين زينب كيست؟ تو معمّاى بزرگ تاريخ هستى كه در اوج قلّه بلا ايستادى و جز زيبايى نديدى. تو چه حماسه اى هستى، زينب! و چقدر غريب مانده اى كه دوستانت تو را با گريه و ناله مى شناسند، امّا تو خود را مظهر زيبابينى، معرّفى مى كنى. تو كيستى اى فرشته زيبا بينى! اى مظهر رضايت حق! قلم نمى تواند اين سخن تو را وصف كند. به خدا قسم، اگر مردم دنيا همين سخن تو را سرمشق زندگى خود قرار دهند، در زندگى خود هميشه زيبايى ها را خواهند ديد. تو ثابت كردى كه مى توان در اوج سختى و بلا ايستاد و آنها را زيبا ديد. اى كاش تو را بيش از اين مى شناختم! دشمن در كربلا قصد جان تو را نكرد، امّا اكنون كه اين سخن را از تو مى شنود به عظمت كلام تو پى مى برد و بر خود مى لرزد و قصد جان تو مى كند. و تو ادامه مى دهى: "اى ابن زياد! برادر و عزيزان من، آرزوى شهادت داشتند و به آن رسيدند و به ديدار خداى مهربان خود رفتند". چهره ابن زياد برافروخته مى شوبد. رگ هاى گردن او از غضب پر از خون مى شود و مى خواهد دستور قتل زينب(س) را بدهد. اطرافيان ابن زياد نگران هستند. آنها با خود مى گويند: "نكند ابن زياد دستور قتل زينب را بدهد، آن گاه تمام اين مردمى كه پشت دروازه قصر جمع شده اند آشوب خواهند كرد. يكى از آنها نزد ابن زياد مى رود و به قصد آرام كردن او مى گويد: "ابن زياد! تو كه نبايد با يك زن در بيفتى". اين گونه است كه ابن زياد آرام مى شود. 🌻🌻🌻🌻🌻🍃🍃🍃🍃 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
از همه ی دوستان عذر خواهی می کنم بابت قرار دادن دو قسمت کتاب هفت شهر عشق چون صحبت های ابن زیا با عمه جانمون حضرت زینب سلام الله علیها بود خواستم بینشون وقفه ایجاد نشه🌹🌹🌹🌹 @kamali220
مولای جانم اینک که تو مسافر کوچه‌های نیامدن هستی ، من آجرهای اندوه را بر می‌دارم و ویرانه‌ای با ابعاد انتظار بنا می‌کنم ، و ساکن می‌شوم در غریب‌ترین و غم پذیرترین گوشه آن ، تا مرثیه بی‌قراری‌ام را به گوش تک تک لحظات نبودنت برسانم ، قصد خرابه ما کن تا آباد کنی این ماتم کده بی نوا را ... 🌸🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
⭕️ حدیث تکان دهنده درباره آخرالزمان 💖 نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: ✔️ زمانی خواهد آمد که نگه داشتن دین مانند نگه داشتن گلوله‌ی آتش در دست است.😯 يأتي على الناس زمان الصابر منهم على دينه كالقابض على الجمرة. مستدرک، ج12، ص33 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
کتاب گناهان کبیره، جلد اول - صفحه 12 مفلس حقیقی : رسول خدا صلّی اللّه به اصحاب خود فرمود: آیا می دانید مفلس کیست؟ گفتند: مفلس نزد ما کسی است که نه درهم دارد و نه مال و نه متاع. حضرت فرمود: «جز این نیست که مفلس از امت من، کسی است که با داشتن نماز و روزه و زکات و حج، می آید روز قیامت کسی که به او فحش داده و دیگری می آید که آن شخص مالش را خورده و دیگری می آید که خونش را ریخته و دیگری می آید که او را زده است. پس از حسنات آن شخص گرفته و به هریک از صاحبان حق باندازه حقشان داده می شود و اگر پیش از آنکه صاحبان حق به حق خود برسند، حسناتش تمام شود، از گناهان صاحبان حق برداشته می شود و بر او می اندازند، آنگاه او را بجهنم می افکنند» ١. موارد حبس حقوق بدهی : دین مال کلی است که بر ذمه شخص برای دیگری، به سببی از اسباب ثابت شده. مانند قرض گرفتن که قرض گیرنده مبلغی را که گرفته بر ذمه اش ثابت است که در وجه طلبکار بپردازد. و مانند جنسی را که به معامله سلف (پیش فروش) فروخته که ذمه فروشنده به آن جنس مشغول است که سر موعد به مشتری بپردازد. و مانند ثمن (پول) در معاملۀ نسیه ای که جنس را گرفته باید پولش را به فروشنده بپردازد. یا مانند مال الاجاره که مستأجر به صاحب ملک مدیون است. و مهر زن که بر عهدۀ شوهر می باشد، و مانند نفقه زوجه دائمه، و انواع ضمانها که در کتب فقهی ذکر شده است. و فروعاتش بسیار است که به مناسبت بحث به بعضی از مسائل مهم آن اشاره می شود: بدهی با مدت و بی مدت : بدهی دو قسم است: حالی یعنی دینی که مدت ندارد یا اگر داشته باشد تمام شده است. و مؤجل یعنی بدهی مدت دار-در دین مدت دار، بستانکار حق مطالبۀ بدهی خود را پیش از تمام شدن مدت ندارد. بلی هرگاه شخص پاورقی: ) -قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لاصحابه أ تدرون من المفلس قالوا المفلس فینا من لا درهم و لا مال و لا متاع له قال ص ان المفلس من امتی من اتی یوم القیمة بصلاة و صیام و زکوة و حج و یأتی قد شتم هذا و اکل مال هذا و هتک دم هذا و ضرب هذا فیؤتی هذا من حسناته و هذا من حسناته فان فنیت حسناتة قبل ان یقضی ما علیه اخذ من خطایاه فطرحت علیه ثم یطرح فی النار (جلد ٣ بحار الانوار) . 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
زهد و پارسايي داوود (ع) حضرت داود (ع) / زهد و پارسايي داوود (ع) با اين كه داوود - عليه السلام - داراي حكومت و امكانات وسيع بود، همواره به طور ساده مي‌زيست، و حريم پارسايي را رعايت مي‌كرد، حضرت علي - عليه السلام - در يكي از خطبه‌هايش از پارسايي داوود - عليه السلام - ياد كرده و مي‌فرمايد: «او صاحب صداي خوش، و خواننده بهشت است، با دست خود زنبيل‌هايي از ليف خرما مي‌بافت و به همنشينانش مي‌فرمود: كداميك از شما در فروش اين زنبيل‌ها مرا كمك مي‌كند؟ او از پول آن زنبيل‌ها نان جوين تهيه مي‌كرد و مي‌خورد.» زره بافي حضرت داوود - عليه السلام - امام صادق - عليه السلام - فرمود: خداوند به حضرت داوود - عليه السلام - وحي كرد: «نِعْمَ الْعَبْدُ اَنْتَ اِلّا اَنّكَ تأكُلُ مِنْ بيتِ المالِ؛ تو نيكو بنده‌اي هستي، جز اين كه هزينه زندگي خود را از بيت المال تأمين مي‌كني.» حضرت داوود - عليه السلام - چهل روز گريه كرد، و از خداوند خواست كه وسيله‌اي براي او فراهم سازد كه از بيت المال مصرف نكند، خداوند آهن را بر او نرم كرد، او هر روز با آهن يك زره مي‌ساخت و آن را مي‌فروخت، به طوري كه در سال 360 زره بافت، و از بيت المال بي‌نياز گرديد.» ❤️ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @hedye110
شهادت ام البنین مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام تسلیت @hedye110
خنده حلال 😃😃 روحانی و ظریف و عراقچی در هواپیمای دولت نشسته بودند و به سفر استانی می‌رفتند. روحانی می‌گوید: «بیایید یک تراول چک 100 هزار تومانی را از این بالا به پایین بیندازیم تا یکی پیدایش کند و خوشحال شود.» ظریف پیشنهاد می‌کند که دو تراول 50 هزار تومانی از پنجره بیرون بیندازند تا دو نفر خوشحال شوند. اما عراقچی مخالفت می‌کند و با هیجان می‌گوید: «بهتر است 100 قطعه اسکناس هزار تومانی بیرون بریزیم تا 100 نفر خوشحال شوند». در همین لحظه خلبان از داخل کابین فریاد می‌زند: «اگر همین حالا این بحث مسخره را تمام نکنید، هر سه نفرتان را پایین می‌اندازم تا 80 میلیون نفر خوشحال شوند.» 😂😂😂 @hedye110 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
نظام تقديم 80.mp3
8.19M
🔈 🔇 جلسه هفتم صوتی 👆👆👆 کتابی بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید. دوستانی که نمیتونند طاقت بیارند لطفا این فایل رو گوش نکنند... 🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃🍃 کمال بندگی ====👇==== https://eitaa.com/hedye110 @hedye110 ====🌷====
از تمام دوستانی که به کانال خودشون لطف دارن و با لطف خودشون برای بهتر شدن کانال به ما دلگرمی میدهند صمیمانه سپاسگزارم 🌹🌹🌹🌹 @kamali220
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مجلس اراده کنه، پوست رئیس جمهور رو میکنه ♦️البته نه این مجلس که بی خیال و وکیل الدوله هست. فقط ۱۵ روز مانده است تا انتخابات مجلس. 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
شهــید ابراهیــم همـت: 🌼همیــشه باید مشغــول یڪ ڪلمه باشیـــم و آن است! اگر عاشقانه با ڪار پیش بیایی به طور قطـــع بریدن و عمل زدگـی و خستگـی برایت مفـــهومی پــــیدا نمیــڪند. 🆔 @hedye110
نظام تقديم 79.mp3
4.72M
❤️ 🔇 جلسه ششم صوتی 👆👆👆 کتابی بر طبق کسانی که خاطره مرگ را تجربه کرده اند لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید. دوستانی که نمیتونند طاقت بیارند لطفا این فایل رو گوش نکنند... 🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃🍃 کمال بندگی ====👇==== https://eitaa.com/hedye110 @hedye110 ====🌷====
❣کمال بندگی❣
❤️ #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه ششم صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆 کتابی بر طبق کسانی که خاطره
سلام دوستان عزیزم با عرض پوزش به اشتباه به جای جلسه ی ششم جلسه هفتم برسی کتاب آن سوی مرگ رو گذاشته بودم که توفیق اجباری برای شما عزیزان شد که امروز هم جلسه ی ششم و هم هفتم رو گوش کنید🌹🌹🌹🌹 @kamali220
از دوست عزیزی که اطلاع دادند تشکر میکنم🌹🌹🌹🌹
اكنون ابن زياد پشيمان است كه چرا با زينب سخن گفته است تا اين گونه خوار و حقير شود. چه كسى باور مى كرد كه ابن زياد اين گونه شكست بخورد. او خيال مى كرد با زنى مصيبت زده روبرو شده است كه كارى جز گريه و زارى نمى تواند بكند. در اين هنگام امام سجّاد(ع) را در حالى كه زنجير به دست و پايش بسته اند، وارد مجلس مى كنند. ابن زياد تعجّب مى كند. رو به نيروهاى خود مى كند و مى پرسد: "چگونه شده كه از نسل حسين، اين جوان باقى مانده است؟". عمرسعد مى گويد كه او بيمارى سختى دارد و به زودى از شدّت بيمارى مى ميرد. امام سجّاد(ع) را با آن حالت در مقابل ابن زياد نگاه مى دارند. ابن زياد از نام او سؤال مى كند، به او مى گويند كه اسم اين جوان على است. او خطاب به امام سجّاد(ع) مى گويد: ــ مگر خدا، على، پسر حسين را در كربلا نكشت؟ ــ من برادرى به نام على داشتم كه خدا او را نكشت، بلكه مردم او را كشتند. ابن زياد مى خواهد كشته شدن على اكبر را به خدا نسبت بدهد. او سپاهى را كه به كربلا اعزام كرده بود به نام سپاه خدا نام نهاده و اين گونه تبليغات كرده بود كه رضايت خدا در اين است كه حسين و يارانش كشته شوند تا اسلام باقى بماند. ولى امام سجّاد(ع) با شجاعت تمام در مقابل اين سخن ابن زياد موضع مى گيرد و واقعيّت را روشن مى سازد كه اين مردم بودند كه حسينو يارانش را شهيد كردند. جواب امام سجّاد(ع) كوتاه ولى بسيار دندان شكن است. ابن زياد عصبانى مى شود و بار ديگر خون در رگش به جوش مى آيد و فرياد مى زند: "چگونه جرأت مى كنى روى حرف من حرف بزنى". در همين حالت دستور قتل امام سجّاد(ع) را مى دهد. او مى خواهد از نسل حسين، هيچ كس در دنيا باقى نماند. ناگهان شير زن تاريخ، زينب(س) برمى خيزد و به سرعت امام سجّاد(ع) را در آغوش مى كشد و فرياد مى زند: "اگر مى خواهى پسر برادرم را بكشى بايد اوّل مرا بكشى. آيا خون هاى زيادى كه از ما ريخته اى برايت بس نيست؟". صداى گريه و ناله از همه جاى قصر بلند مى شود. امام سجّاد(ع) به زينب(س)مى گويد: "عمه جان، اجازه بده تا جواب او را بدهم". آن گاه مى گويد: "آيا مرا از مرگ مى ترسانى؟ مگر نمى دانى كه شهادت براى ما افتخار است". نگاه كن! چگونه عمّه تنها يادگار برادر خود را در آغوش گرفته است. ابن زياد نگاهى به اطراف مى كند و درمى يابد كه كشتن زينب(س) و امام سجّاد(ع) ممكن است براى حكومت او بسيار گران تمام شود، زيرا مردم كوفه آتشى زير خاكستر دارند وممكن است آشوبى بر پا كنند. از طرف ديگر، ابن زياد گمان مى كند كه امام سجّاد(ع) چند روز ديگر به خاطر اين بيمارى از دنيا خواهد رفت. براى همين، از كشتن امام منصرف مى شود. ❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃🍃 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
💞 زنان خیلی حساس اند . 💞 خیلی ظریف اند . 💞 با کمترین بی توجهی ، می شکنند . 💞 زنان چون درختی هستند 💞 که تشنه محبت و توجه شما هستند 💞 خودت را نبین 👈 که خشن ، پر قدرت و با صلابتی 💞 زنی را ببین ؛ 💞 که در اثر کمبود عشق و محبت ، 👈 مثل شیشه ، می شکند . 👈 و مثل گل ، زود پر پر می شود . 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
🔔 ⚠️ 🌹امیرالمومنین حضرت علی (ع): چهار چيز برای چهار مقصد ديگر آفريده شده اند: 👌مال برای خرج کردن در احتياجات زندگی نه برای نگهداری 👌علم برای عمل کردن به آن نه جدال و کشمکش و بحث 👌 انسان برای بندگی و اطاعت از خدا نه خوشگذرانی و معصيت 👌دنيا برای جمع آوری توشه آخرت نه غفلت از آخرت و آباد ساختن دنيا 📙منبع: نصايح صفحه ۱۷۹ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃🍃 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
•••• " [ تـــو ] " { هزار سال است منتظرے و من هنوز جای سرباز ؛ سربارت بوده ام ...! کسر همین یک نقطه، تعادل دنیا را به هم می‌ریزد ...} ❥ 🌹🌹 https://eitaa.com/hedye110 @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن سنگ پای قزوین بعد از دیدن این صحبتها گفته حاجی! من جلوی تو پشمک حاج عبدالله هم نیستم!😅😂 😅 @hedye110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯هشداری از 🙈حرکت می کنید اما اثر ندارد، بعد از 60 سال به کجا رسیدید⁉️ @hedye110
آقا به کرامت شما چشم به راهیم سر بر سر دیوار و همان پنجره سبز‌ می‌گفت: غم نسترن‌ای ضامن آهو ماییم و دل زار و همان پنجره سبز 🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕 @hedye110