eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.6هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
7هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
2- سخن امام رضا(ع) به بَزَنطی احمدبن محمد بن ابی نصر، معروف به «بَزَنطی» از شاگردان امام کاظم(ع) بود، پس از شهادت آن حضرت، تبلیغات سرسام‌آور گروهک واقفیّه باعث شد که در مورد امامت حضرت رضا(ع) به شکّ و تردید افتاد، ولی قضیّه‌ای موجب یقین او به حقانیّت امامت حضرت رضا(ع) گردید، و آن قضیّه این بود؛ بزنطی می‌گوید: نامه‌ای به امام رضا(ع) نوشتم که به من اجازه ورود به محضرش بدهد، و من در ذهن خودم، چند سؤال را ردیف کرده بودم، تا وقتی که به محضر آن حضرت رسیدم، از او بپرسم. جواب نامه آن حضرت به دستم رسید، در آن نوشته بود: «عافانَا اللهُ وَ اِیّاکَ، اَمّاما طَلَبتَ مِنَ الاِذنِ عَلَیَّ، فَاِنَّ الدُّخُولَ عَلَیَّ صَعبٌ وَ هؤُلاء قَد ضَیَّقُوا عَلَیَّ ذلِکَ، فَلَستَ تَقدِرُ عَلَیهِ الآنُ، وَ سَیَکُونَ اِن شاءَ اللهِ: خداوند ما و شما را در عافیت قرار دهد، اما در مورد تقاضای اجازه برای آمدن به نزد من، بدان که فعلاً حضورت در محضر ما مشکل است، زیرا آنها (دستگاه طاغوتی هارون با گماشتن مأمورانی) مرا در مورد تماس با مردم در تنگنا و فشار قرار داده‌اند، به خواست خدا در آینده، این فشار برداشته می‌شود.» بزنطی می‌گوید: امام رضا(ع) در همان نامه به سؤال‌هایی که در ذهن من بود و به آن حضرت نگفته بودم، پاسخ داده بود، تعجب کردم و شک و تردیدم در مورد حقانیت امامت آن حضرت، برطرف گردید. از عبارت فوق به روشنی فهمیده می‌شود که امام رضا(ع) در عصر خلافت هارون تحت فشار و محاصره بوده است. 🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
وقتى نطفه اى در تخم مرغ رشد مى كند، كم كم به بن بست مى رسد و فضاى داخل تخم براى او تنگ مى شود، جوجه اى كه داخل تخم است، هوا و غذاى آنجا را جذب كرده است، او حركت كرده است ولى به بن بست رسيده است، اگر او رشد نمى كرد، هرگز به اين بن بست نمى رسيد. اين "حركت" است كه از نطفه اى، جوجه اى زيبا مى سازد، اين "حركت" است كه اين بن بست را مى آفريند، جوجه بايد پوسته تخم را بشكند و بيرون بيايد، اگر او آنجا بماند، خفه مى شود و مى ميرد! اى قاسم! تو بر سرم فرياد زدى، از من خواستى كه مرگ را زيبا ببينم، تو دوست دارى تا روح من نيز در اين دنيا رشد كند و به جايى برسم كه دنيا برايم همچون قفسى تنگ جلوه كند، آن وقت است كه به بن بست مى رسم، ديگر اين جهان مادى نمى تواند محلّ رشد من باشد و من در انتظار رهايى خواهم بود. اگر كسى حركت نكند و مسير رشد را طى نكند، هرگز به بن بست نمى رسد، او به خاطر اين كه مانده است به تباهى كشيده مى شود، اين حركت است كه به زندگى انسان، معنا مى دهد و او را از تباهى نجات مى دهد، او از عشق هاى كوچك مى گذرد و عاشق چيزى مى شود كه بزرگ تر از جهان هستى است. انسان از ثروت، مقام، شهرت و... سير مى شود و احساس مى كند به دنبال چيز ديگرى است، او از عشق هاى كوچك به سوى عشقى بزرگ حركت كرده است. چنين انسانى از خودش هم مى گذرد، از خودش هم هجرت مى كند، او به عطشى مى رسد كه همه درياها براى اين عطش، قطره هستند، عطشى بزرگ كه وجود او را فرا مى گيرد. اى قاسم! تو مى خواهى شيعه اين گونه باشد، به اين شناخت برسد، همه پيروان حسين(ع) بايد اين گونه باشند. <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef