eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 @hedye110 😍✋️ چادرم رو درست روی لباس آبی فیروزه ای امیر علی به جالباسی آویز کردم _نه نمی دونم چیزی نگفت با سکوت عطیه به صورت متفکرش نگاه کردم _نگفتی کجاست ؟ شونه هاش رو بالا انداخت و نگاهش رو دوخت به قالی الکی رنگ کف اتاق _رفته کمک عمو اکبر! یعنی بعضی وقتها صبح های جمعه میره اونجا !!! کمی فکر کردم به جمله عطیه و یک دفعه چیزی توی ذهنم جرقه زد یعنی رفته بود غسال خونه! قلبم ریخت ونمیدونم توی نگاهم عطیه چی دید که پرسید _محیا خوبی؟ یعنی نمیدونستی ؟ امیرعلی بهت نگفته بود؟ حس می کردم ضربان قلبم کند شده و هوای اتاق سرد... فقط سرتکون دادم به نشونه منفی در جواب عطیه و روی زمین وارفتم. _ناراحت شدی محیا؟ نگاه پر از سوالم رو به عطیه دوختم _نه فقط اینکه نمیدونستم... یکم شکه شدم! پاهاش رو توی بغلش جمع کرد _بابا بی خیال من که از خودتم... راستش و بخوای من اصلا این کار امیرعلی رو دوست ندارم ولی خب اعتقادهای خاص خودش رو داره دیگه ... اگه تو هم دوست نداری بهش بگو تمومش کنه ! صدام حسابی گرفته بود _چرا آخه؟ عطیه براق شد _چرا؟از وقتی بهت گفتم امیر علی کجا رفته رسما داری پس میافتی... من و فیلم نکن محیا میدونم از مرده میترسی! کمی حالم بهتر شد _ترس من ربطی به امیرعلی نداره عطیه _ولی اون شوهرته ! شوهر! امیر علی شوهرم بود! چه کلمه غریبی که هنوز باورش نداشتم و باور نمی کردم تا وقتی که این قدر با امیرعلی غریبه ام ! عطیه با صدای آروم و گرفته ای ادامه داد _نفیسه اگه بفهمه امیر علی این کار رو میکنه ابدا دیگه خونه ما هم نمیاد! با پرسش گفتم: چه ربطی داره؟؟ نفس پرحرصی کشید _دیشب بهت گفتم چرا خونه عمو نمیاد . _من هم هر چی فکر کردم به نتیجه نرسیدم خیلی حرفت بی ربط بود! پوزخندی زد _شغل عمو دیدگاه خوبی نداره تو جامعه... دروغ چرا من هم توی مدرسه خجالت میکشیدم بگم عمو چیکاره است ولی حالا نه... ولی خب نفیسه دوست نداره چون عمو با مرده ها سر کار داره بدش میاد خونه عمو چیزی بخوره! یعنی این و امیر محمد بهمون گفت وقتی عقد کرده بودن ... بعدش هم که رفتن سر خونه زندگیشون خانوم امیر محمدمون خجالت می کشید از شغل عمو و این رابطه کال قطع شد! گیج شده بودم و پرازبهت لبخندی زدم _شوخی می کنی؟ عطیه نفس عمیقی که پر از ناراحتی بود کشید_نه شوخی نیست ...حالا که از خودمون شدی صبرکن یک چیز دیگه هم بهت بگم که یک بار از مامان بابا نپرسی... نشون نمیدن ولی من میفهمم چه دردی رو تحمل میکنن!!!! _چی می خوای بگی؟ ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 @hedye110 @hedye110
‌🌷مهدی شناسی۲۲🌷 ‌🌍امامی به وسعت هستی...🌍 ◀️ ﺍﮔﺮ ﺍﻣﺪﺍﺩﻫﺎﯼ ﻏﯿﺒﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﻟﻘﻤﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﮔﻠﻮﯼ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﺩ!پس ﭼﺮﺍ ﺗﺎ ﺩﻭ ﮐﺎﺭ ﺧﺎﺭﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ،ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺑﻪ ﯾﻤﻦ ﻭﺟﻮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ◀️ﻣﻨﺘﻬﺎ ما،ﻓﻘﻂ ﺍﺳﺒﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﻭ ﻋﻠﻞ ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ؟ ◀️ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﻏﯿﺒﯽ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ،ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﻢ ﺍﺯ ﮐﺠﺎﺳﺖ! ◀️ﻣﺄﻣﻮﺭﺍﻥ ﻏﯿﺒﯽ ﺣﻀﺮﺕ،ﺗﺤﺖ ﻧﺎﻡ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﻏﯿﺮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ،ﺑﻪ ﺇﺫﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ. ◀️ﭘﺲ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ تلاش برای ﺩﯾﺪﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﮑﻨﯿﻢ؛ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﺳﺖ،ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ؟ ◀️ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ کاری کنیم که ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨد.ﻣﺎ ﮐﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻤﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺮ ﺑﭽﺮﺧﺎﻧﯿﻢ،ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﭘﺸﺘﻤﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﻣﻼ‌ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﯾﻢ،ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﻭﺳﻌﺖ ﻫﺴﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ؟! ◀️ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻏﻠﻄﯽ ﺍﺳﺖ؟!ﭼﺮﺍ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ "ﻣﻬﺪﯼ ﺑﯿﺎ" ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ؟!ﺍﻓﻖ ﺟﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﺍﻭﯾﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﮑﺸﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻬﺎﺭﺕ ﻭ ﭘﺎﮐﯽ ﺁﻥ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﻢ،ﭼﺮﺍ ﮐﻪ :"ﻻ‌ ﯾﻤﺴﻪ ﺇﻟّﺎ المطهرون" 🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ❀࿐❁💖❁࿐❀ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef ❀࿐❁💖❁࿐❀