eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
مسموم شده از زهرِ جفا شهزاده در گوشه‌ی حجره‌ای غریب اُفتاده در آتشِ زهرِ جانگدازِ دشمن می‌سوزد و ناله‌ی عطش، سر داده             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸 🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️سرّ نماز اول وقت خواندن حتماببینید استادرائفی پور @sulook             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
14000420-nikbakhtian-shoor.mp3
1.92M
|⇦•حجله ببندید که آقام جوونه .. و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفس حاج احمد نیکبختیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زندگی واقعا کوتاهه! روی چیزی که واقعا بیشترین اهمیت رو داره باید تمرکز کنیم رفیق ..             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا🌻🍃 سرآغازصبحمان را با یاد و نام و امید تو میگشاییم🌻🍃 پنجره های قلبمان را عاشقانه بسویت بازمیکنیم تانسیم رحمتت به آن بوزد🌻🍃 الهی به امید تو 💚 💐🦋🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
❣ طاقتم طاق شد و از تو "نیامد خبری" جگرم آب شد و از تو نیامد خبری... عاشقانی که مدام از "فرجت" میگفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری... ❤️الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج❤️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ 🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
*نیکی* ظرف سالاد را از یخچال درمیآورم. نگاهی از پنجره به مسیح و مانی میاندازم که مشغول بازی با فوتبالدستی هستند و صدای خندهها و کری خواندنشان تا اینجا میآید. به طرف زنعمو برمیگردم. پشت به من رو به اجاق ایستاده. فاصله ی بینمان را با چند قدم پر میکنم و کنارش میایستم. بوی خوش فسنجان را با نفسی عمیق مهمان ریه هایم میکنم. ناخودآگاه میگویم :_عجب بوی خوشمزه ای... زنعمو لبخند شیرینی میزند . :+کاش مزه اش هم خوشمزه باشه.. :_معلومه که هست.. این رنگ و لعاب....وای زرشک پلو هم هست.. زنعمو مادرانه نگاهم میکند. :+امشب بعد مدتها دور هم جمع شدیم.. مسیح که خیلی وقت بود اینجا نیومده بود،به خاطرش زرشک پلو بار گذاشتم.. مانی هم که تازه رسیده.. خسته ی راهه.. گفتم براش فسنجون بپزم که دوست داره.. سرم را پایین میاندازم و میخندم.چقدر هوای بچه هایش را دارد. خیال میکردم تمامی زنان این شهر،با موقعیت مشابه مادرم،حتما مثل او مدام پی مد و دورهمیها و مهمانیهایشان هستند. اما انگار کم نیستند مادران صاف و ساده ای که مدام نگرانند.از خورد و خوراک بچه هایشان گرفته تا زندگی و دغدغه هایشان.. :+ناراحت نشی عروسخانم..میدونم توام فسنجون دوست داری.. زنعمو اصلا شبیه مامان نیست.. هرچقدر که مٻگذرد بیشتر به این نکته پی میبرم. نگاهم به مسیح و مانی میافتد. روبه روی هم ایستاده اند و مانی دست بر شانه ی مسیح گذاشته.. حتما دلشان برای هم تنگ شده بود. کاش من هم خواهر یا برادر داشتم،شاید آن وقت این همه تنها نبودم.. مسیح نگاهم میکند،سریع سرم را پایین میاندازم. لبخند میزنم و تشکر میکنم. :_خیلی زحمت افتادین زنعمو...دستتون درد نکنه.. زنعمو دلخور نگاهم میکند. نگران میشوم. :_من... من حرف بدی زدم؟؟ :+نیکی جان به من نگو زنعمو.. میخواهم چیزی بگویم که دستش را بالا میآورد. :+میدونم قبل از اینکه عروس این خونه بشی،زنعموت محسوب میشدم.. ولی باید قبول کنیم مادرشوهر خیلی نزدیکتر از زنعمو عه.. مظلوم و مطیع،سرم را پایین میاندازم. :_خب پس چی بگم؟؟ :+بگو شراره... :_وای نه زنعمو... خیلی بی ادبیه من به شما بگم شراره... اصلا حرفشم نزنین.. :+پس بگو مامان.. :_چی؟ :+بگو مامان دیگه.... لطفا.. ناچار،سر تکان میدهم. میترسم از روزی که این ماجرا تمام شود و من و مسیح بمانیم و تغییراتی که در خانواده ایجاد کرده ایم. :_راستی.. شما میخواستین به من یه چیزی بگین.. زنعمو مشتاق سرتکان میدهد. :+آره آره... بدو بیا بشین اینجا تا برات بگم... صندلی را عقب میکشم و کنار زنعمو مینشینم. ⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸