﷽
#دراوجغربت🌴
#چهارمینمسابقه🌴
#برگبیستششم🌴
اين قلم نمى تواند اوج غربت تو را در آن لحظه ترسيم كند.
تو در اوج قله غربت ايستادى و افتخار آفريدى.
جانم فداى غربت تو!
تو تنها نيستى.
هر كس اين كتاب را مى خواند دلش همراه توست.
تو را به خدا قسم مى دهم، اشك چشمانت را پاك كن! اى غريب كوفه!
تاريخ، نمى تواند اشكِ چشم تو را ببيند.
آرى، اكنون مى فهمم چرا وقتى امام حسين(ع) مى خواست با تو خداحافظى كند، تو را در آغوش كشيد و گريه نمود.
آيا او هم به غربت تو اشك مى ريخت؟
دل من طاقت ندارد.
اين گونه، سر به ديوار غريبى نگذار!
تو به غريبى خود گريه نمى كنى.
آرى، دلت هواى امام حسين(ع) كرده است و به ياد غربت او اشك مى ريزى.
اكنون در اين انديشه هستى كه چگونه به امام حسين(ع) خبر دهى كه كوفيان، پيمان خود را شكسته اند.
تو مى دانى كه اكنون نامه ات به دست مولايت رسيده است و او همين روزها به سوى كوفه حركت مى كند.
كاش مى شد از اين ديوارهاى بلند كوفه بالا رفت و به دشت و بيابان زد و تا مكّه به پيش تاخت و به امام حسين(ع) خبر داد كه كوفيان وفا ندارند! آنها نامرد هستند و پذيرايى شان با شمشير است!
اكنون، مأموران ابن زياد به وى خبر مى دهند كه ياران مسلم متفرّق شده اند.
امّا ابن زياد نگران است كه نكند اين يك تاكتيك نظامى باشد و در واقع نيروهاى مسلم در كمين باشند تا شبانه حمله كنند.
عجيب است كه ابن زياد هم باور نمى كند كه كوفيان اين قدر بى وفا باشند!
به او مى گويند: "به خدا قسم، مسلم ديگر هيچ يار و ياورى ندارد"، امّا او باور نمى كند.
ابن زياد مى گويد: "شايد ياران مسلم در مسجد مخفى شده اند، نكند آنها براى ما كمين كرده باشند؟".
براى همين سربازان ابن زياد مشعل هاى زيادى را روشن مى كنند و تمام مسجد كوفه را جستجو مى كنند و كوچه ها و محلّه هاى كوفه را با دقّت مى گردند تا اطمينان پيدا كنند كه از ياران مسلم، كسى نمانده است.
<=====●●●●●=====>
#دراوجغربت
#یارورامامزمانباشیم
#چهاردهمینمسابقه
#نشرحداکثری
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
<=====●●●●●=====>
مداحی آنلاین - اوج قدرت - حجت الاسلام عالی.mp3
2.12M
🏴 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
♨️اوج قدرت
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
#ربیع_الاول
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
خیلی سخته مخالف براندازا باشی و سلبریتی باشی چون از زمین و زمان فحش میخوری، واقعا کار این دو نفر مثل جهاد میمونه
#ایران
#ربیع_الاول
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
51.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم کانالیهای عزیزم جاتون خالی مسجد مقدس جمکران دعاگوتون هستم جاتون خالی و عیدتون مبارک 🌹🌹🌹🌹
یه کانالی کاملا #امامرضائی هیچ مطلبی جز مطلب #امامرضائی گذاشته نمیشه
عاشق #امامرضا عليه السّلام هستی عضو شو
اینم #لینکش👇👇👇
عاشقانه امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
دوستان عزیزم سلام شبتون بخیر 🌹🌹در مسجدمقدس جمکران عاگوتون هستم.....
به ذهنم رسيد ختم صلوات هدیه کنیم به چهارده معصوم و مادر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیت سلامتی و ظهور حضرت بقیه الله اعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف.......
دوستان عزیزم تا فردا شب تعداد صلوات هاتون رو به آیدی زیر ارسال کنید 💐💐💐
👇👇👇👇
@Yare_mahdii313
┄✦۞💖✺﷽✺💖۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) فرمودند:
من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم.✨
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@delneveshte_hadis110
#سلام_امام_زمانم
و چه زیباست این حدیث و سخن شما که فرمودید:
من وصىّ آخرينم، به وسيله من بلا از خانواده و شيعيانم دفع میشود.✨
و چه خوشبختی از این بالاتر که شما مراقب مایید و بلاگردان😭 و چه تلاشی جز برای تعجیل در ظهور شما شایسته ما شیعیانت💖
نگفته هم میدانم که دعا میکنید شما آقاجان، ولی بازهم میگویم دعا کنید سرباز، یار و شهید در راه شما بشویم به خواست پروردگار مهربان و بخشنده.💚
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@hedye110
#خداحافظ_سالار
#پارتهفتم
﷽
حالا صدای شلیک خمپاره هم به صدا های قبلی اضافه شده بود
گفتم
بچهها ما برای دیدن این صحنه ها اینجانیومدیم، ما اومدیم پیش بابا که...
انفجاری نزدیک جملهام را ناتمام گذاشت یاد بمباران پادگان ابوذر سرپل ذهاب در زمستان سال ۱۳۶۳ افتادم که موج انفجار چند نفر را از طبقه بالای ساختمان به کف خیابان پرتاب کرد
فکری دوید توی ذهنم که نکند با انفجار بعدی همان بلا بر سر دخترانم بیاید ناگهان رو به دخترها گفتم
پاشید بریم طبقه پایین
دخترها این بار انگار که از لحن محکم اما هراسانم به خوبی دغدغه مادرانه ام را درک کرده بودند فوری راه افتادند به سمت در
از فرصت غفلت ایشان استفاده کردم و فوری اسلحه و نارنجک را از روی کمد برداشتم و زیر چادرم مخفی کردم
برای لحظهای به ذهنم خطور کرد که آخر در این معرکه با یک کلت و یک نارنجک چه میشه کرد؟
بهتره برگردونم سرجاش اما زودی نظرم برگشت حتماً حسین صلاح من و بچهها را بهتر از من می دانست
از پله ها پایین رفتیم و تقریباً با هم رسیدیم به طبقه همکف دخترها زودتر و من چند لحظه دیرتر
سرایدار با احتیاط در خانه را نیمهباز کرده بود و هراسان و دزدکی کشیک اوضاع کوچه را میکشید
گوشه حیاط چند مجروح که سر و رویشان خون آلود بود دراز کشیده بودند نزدیکترنشدم نمیدانستم که اینها کدام طرفی اند
معلوم بود که همان سرایدار اخمو در را رویشان باز کرده است
میان آن همه شلوغ پلوغی تلفن همراهم زنگ خورد به سرعت صفحه گوشی را نگاه کردم شماره حسین افتاده بود با دیدن اسم حسین کمی آرام شدم
گوشی را برداشتم بدون مقدمه حتی بدون اینکه اجازه دهد سلام بدهم تند تند و با عجله گفت
اطراف ساختمانتون کاملا محاصره شده باید کف اتاق دور از پنجره ها پشت مبل ها بشینید
اون دو تا تیکه ای را هم که گذاشتم زیرمبل دم دستت باشه
نتوانستم بگویم که آمده ایم طبقه پایین
فقط آن قدر فرصت شد که بپرسم
سرایدار با ماست؟
گفت
آره
و صدا قطع شد
نگاهم افتاد به دخترها که گویی منتظر کلامی از جانب من بودند هیچ دلم نمیخواست بی دلیل حرف چند لحظه قبلم را نقض کنم
به همین خاطر گفتم
پدرتان بود
می گفت
شرایط اصلا خوب نیست و باید توی طبقه بالا بمونیم بدون چون و چرا راههای آمده را بازگشتند به طبقه خودمان که رسیدیم باقی توصیههای پدرشان را هم برایشان گفتم
آنها هم کاملاً منطقی همه چیز را پذیرفتند
کف اتاق پشت مبلی که نزدیک دیوار و از پنجره ها دور بود شانه به شانه هم نشستیم
فضا پر بود از صدای تیر و انفجار
هراز گاهی فریادهایی به زبان عربی به گوش میرسید
لحظات پر واهمهای بود از طرفی نگران حسین بودم که حالا هیچ نمی دانستم کجاست و چه کار می کند و از طرف دیگر نگران جان دختر ها که باز هم هر چه به آنها دقت میکردم اثری از ترس در چهره شان نمی دیدم
هر دو با هیجان تمام گوش تیز کرده بودند برای شنیدن صدای درگیریها انگار آنها در دنیایی و من در دنیایی دیگر بودم
اما نقطه مشترکی داشتیم و آن هم سکوت بود
حدود ساعت ۱۱ شب تقریباً صداها افتاد در تمام این مدت دلشوره و اضطراب لحظهای رهایم نکرد البته چیزی نبود که برایم تازگی داشته باشد بارها و بارها در طول سالهای زندگی با حسین این احساس را تجربه کرده بودم آنقدر که شاید بشود گفت دیگر جزئی از وجودم شده بود
هیچ شکایتی هم نداشتم برعکس همیشه آن را از جمله هدایای مخفی خدا برای خودم می دانستم
چرا که همیشه بعد از هجوم این دلهره ها و اضطراب ها پناه می بردم به آغوش گرم ذکر خدا تا در برابر آن ناآرامیها آرامم کند
شاید اگر این لحظات و این فشارهای درونی نبود هیچ وقت اینقدر با ذکر خدا انس پیدا نمیکردم
من این انس را در اصل مدیون یک چیز بودم و آن هم زندگی با حسین بود
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
Ali.Fani.Ya.Abasaleh.Mp3.256kbps_p30download.com.mp3
7.86M
یا اباصالح💚
تو ای عشق و ای تمام وجودم
تو بود و نبودم
فدای رخ تو همه عالم
بیا بنگر بر دل غمدیده
که جز تو ندیده ...
🎤 با صدای #علی_فانی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آغاز_امامت_امام_مهدی_عج_مبارک
#ربیع_الاول
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
#آغاز_امامتت_مبارک_آقا 💖
اکسیـــر کــرامت شمـا می آید
انـــوار ولایتــــ شمـــا می آید
این خرقه یِ سبزِ علوی ای آقا
الحق که به قامت شما می آید
#سیدحسین_میرعمادی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آغاز_امامت_امام_مهدی_عج_مبارک
#ربیع_الاول
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸غیبت از اینجا شروع شد!🔸
زمان ما، زمان امتحان است که آیا بعد از هزار سال غیبت، دیگر از تک روی کردن و از #خود_رأیی کردن [نسبت به رهبر] دست برداشته ایم یا هنوز هم این #مرض در ما هست. زمانۀ ما، فقط برای این امتحان است!
شیعیان، مبلغی از وجوهات خدمت امام یازدهم علیه السلام فرستاده بودند. نامه ای نوشتند که بیلان مصرف این اموالی که خدمت شما رسیده را به ما بگویید!! یعنی این پول را چه کار کردید؟ آدم به امام زمانش نامه بنویسد، بگوید کجا خرج کردی؟ مثل اینکه مدیری می خواهد از زیر دستش حساب بکشد! حضرت پاسخ داد: چرا این سؤال را از امامان قبلی نکردید؟ شما شیعیان کی رَسمتان بود که از امامتان سؤال کنید که این پول ها کجا رفته؟ کجا خرج شده؟ اگر امامت یک امر مستمری است چرا با من این رفتار را می کنید؟
بعد از این پاسخ، حضرت دستور داد پردۀ سیاهی بر در اتاق ایشان آویختند و مردم که می آمدند سؤال کنند، حق نداشتند پرده را عقب بزنند. از پشت پرده با آن حضرت صحبت می کردند و #غیبت_از_اینجا_شروع_شد. غیبت، از #عدم_اعتماد_امت_به_امامش شروع شد.
در جریان قبول قطعنامه، امت نشان داد که از این مرض دور شده. امت، خیلی نمره ی بزرگی آورد که بعد از 8 سال شعارِ «جنگ جنگ تا پیروزی»، وقتی امام گفت «من صلح می کنم»، بلافاصله [پذیرفتند]. #زیباترین کاری که این امت کرد، آن راهپیمایی یک ساعته اش در روز عید غدیر [در حمایت از پذیرش قطعنامه] بود. من هرچه همه ی اعمال این امت را کنار هم می گذارم، از این زیباتر نمی بینم.
#ربیع_الاول
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸