eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.6هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ 🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
(ع) 💔امام باقر (ع) فرمودند: نخستين چيزى كه در روز قيامت به آن رسيدگى مى شود [ثواب] صدقه آب [دادن به تشنه] است. @hedye110
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
🕊 کمک برای درمان کودک مبتلا به سرطان ریه 🌺 این کودک مبتلا به سرطان ریه می باشد و هزینه های درمان و دارویی ایشان بالاست و نیز نیاز مبرم به دستگاه اکسیژن ساز دارند‌ و تامین هزینه ها از توان خانواده ایشان خارج است و نیاز به کمک دارند. 🔹حساب رسمی و قانونی به نام گروه جهادی ثامن‌ الحجج علیه‌ السلام 💳
5892107046799931
💳
5892107046799915
💳
5892107046799923
💳
5892107046588607
گروه جهادی ثامن الحجج (ع) https://eitaa.com/javadalaemehcharitycenter
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدیست به پایانش؟ پس با نام تو آغاز می کنم روزم را الهی به امید تو💚 ➥ @hedye110 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
کوچه پس کوچه‌ی این شهر دگر ایمن نیست از سر و وضع خیابان نگرانم به خدا هرکه را می‌نگری دین خودش را دارد! آه ای مجری قرآن نگرانم به خدا @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
🪴 🪴 🌿﷽🌿 به لبه پشت بام رسیدیم. لبه های پشت بام مهکم نبودند، ترکش هایی که به آجرها و کاهگل های آن قسمت خورده بود، آنجا را سست کرده بود. من طناب پایین پای پیرمرد را محکم دور دستم پیجیده عبدلله سر پتو را گرفت. چون جنازه سنگین بود، امکان داشت اگر بخواهیم بایستیم و آن را پایین بفرستیم ما را با خودش پایین بکشد. زانو زدم و یک دسته را تکیه گاه قرار دادم و با دست دیگرم طناب را گرفتم. عبدلله هم خم شد و هم زمان جنازه را از لبه پشت بام سر دادیم. وزن جنازه سمت عبدلله سنگین تر بود و بیشتر پایین رفت عبدلله برای حفظ تعادلش دراز کشید. همانطور که سعی می کردیم هر دو به یک نیت طاب را آزاد کنیم، یکدفعه صدای پاره شدن پنو هر دوتایمان را دستها چه کرد. اضطراب بدی به جانم افتاده بود دستم داشت از کف در می آمد. فشار سنگینی را تحمل می کردم. در یک لحظه عبدلله طناب سمت خودش را بیشتر رها کرد و جنازه کج شد. داد زده: عبدلله چی کار میگی؟ الان میخه عبدلله هم با صدای خشنی گفت: بالا خوبه بالا، باعة الخیر فوادیا بجنب خواهر، بجنب سریع تر استخوان سهام شکست وقتی دوباره پتو جر خورد و از سمت من پایین رفت، مردی که دوبار از پشت بام بالا آمده و برگشته بوده از نردبان بالا آمد و همان طور که روی نردبان ایستاده بود طناب سمت مرا گرفت. بالأخره با سلام و صلوات مردایی که پایین ایستاده بودند و ندا می دادند چطور طناپ را شل کنید، جنازه پایین رسید کف دست هایم بدجوری خراشیده شده بودند. زبری طناب پوست دستم را برده بود در حال پایین آمدن از نردبان بودم که دیدم وانتی که مجروح را برده بود برگشت. خیلی سریع جنازه را در آن گذاشتند و به قبرستان فرستادند. پایم که به زمین رسید انگار تمام توانم را از دست داده بودم، صدای انفجار و گلوله باران لحظه ایی قطع نمی شد. از کارگرهای مکه که همچنان شوکه بودند، پرسیدم: آب ندارید ما دستامون رو بشوریم؟ گفتند: نه، آب نداریم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
🪴 🪴 🌿﷽🌿 کمی این طرف و آن طرف نگاه کردم. دو کپه شن کنار حیاط ریخته شده بود. به سمت انها رفتم و دست هایم را به شن ها ساییدم. بعد به خاک کف حیاط کشیدم. عبدلله هم بدتر از من با خشونت بیشتری دست هایش را با خاک و شن پاک می کرد. آثار خون از دست هایم پاک شده بود ولی دلم به این پاک شدن راضی نمی شد. باز رفتم و دستم را به دیوار آجری مكینه کشیدم. حس میکردم دست هایم سنگین شده، مال خودم نیستند. از مكینه بیرون آمدیم. سکوت عجیبی بین مان حکمفرما بود. باز به دست هایم نگاه کردم. در طول راه باز هم چندین بار با خاک کوچه و خیابان دست هایم را خاک مال کردم، عبدلله هم به تبعیت از من همین کار را کرد هرچه جلو می رفتیم، شدت حملات بیشتر می شد و همین فشار روحی دست زدن به جنازه پیرمرد را کم می کرد برای اینکه فکر عبدلله را هم از آن جریان منحرف کنم، گفتم: عبدلله ببین کجا رو داره می زنه؟ گفتم: خب برو، مگه جلوی تو رو گرفتم! گفت: خب تو میری دنبال جنازه ها. این جنازه اعصابم رو خرد کرد. من دیگه دنبال نعش نمیام گفتم: خب نیا کی گفته بیایی. من کارم اینه، اصلا من برای همین تو شهر موندم. دیگر حرفی نزد. به راهمان ادامه دادیم. کمی از مسیر که در سکوت گذشت. عبدلله به حرف آمد. انگار فهمیده بود از دستش دلخور شده ام. پرسید: رسیدیم مسجد تو می مونی یا می آیی؟ گفتم: نمی دونم. تا چی پیش بیاد معلوم بود میخواد دلجویی کند. گفت: ببین ، این یکی خیلی داغون بود، گفتم: آره عبدلله داغون بود. ولی دیگه نمی خواد حرفش رو بزنی از خیابان اردیبهشت بیرون آمدیم و وارد چهل متری شدیم. توپخانه عراق دیگر قسمت های مرکزی شهر را می گوید، در خیابان چهل متری چشمم به سنگرهایی افتاد که با فاصله بیست متری از هم أحداث شده بودند، جلوی مکتب قرآن، جلوی مسجد امام جعفر صادق )ع(، نبش خیابان چهل متری با خیابان انقلاب که به مسجد جامع منتهی می شد و خیلی جاهای دیگر سنگربندی شده بود. سنگرهای کنار جدول خیابان را فقط گونی چیده بودند و به حالت مدور بالا آورده بودند. ولی سنگرهای وسط بلوار را ابتدا به شکل خندق گود کرده، بعد دورش را گونی چیده بودند. از آن طرف خانه هایی که تا دیروز سالم بودند حالا بخش هایی از آنها تخریب شده بود. شاخه های درختان وسط بلوار از موج انفجار سوخته بودند و خیابانها خلوت تر به نظر می رسید. نرسیده به مکتب قرآن از کنار چند سرباز که توی سنگرشان روی زمین نشسته بودند گذشتیم. معلوم بود که تمام دیشب را پست داده اند. خستگی از سر و رویشان می بارید 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
۲۶ خرداد ۱۴۰۳