eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 🪴 🌿﷽🌿 برای گذر مردم از ساحل به داخل قایق ها چند تخته آلوار توی آب انداخته بودند. من با وجودی که از آب می ترسیدم، سعی کردم به زنهایی که بچه کوچک دارند، کمک کنم پاهایم در گل های رس حاشیة شط فرو می رفت، می چسبید و به سختی در می آمد. غیر از مردمی که ما آورده بودیم، باز هم جمعیت ایستاده بود تا به تدریج منتقل شوند. یک عده برای اینکه جای بیشتر برای سوار شدن باشد، توی قایق ها می ایستادند. هر چند تا آن دست آب مسافت زیادی نبود و قایق ها مردم را فقط از عرض شط عبور می دادند. در حین کار یک ناوچه کوچک دریایی رد شد. چند نفری که روی پارچه بودند، به نیروهای در حال کار توی ساحل سلام کردند و خسته نباشید گفتند. این ها هم با تکان دادن دست جواب شان را دادند. ناوچه در حال عبور، با اینکه سرعت چندانی نداشت، امواج زیادی ایجاد کرد و آب متلاطم شد. به دنبالش قایق ها بدجور تکان خوردند. مردم توی قایق ها وحشت زده شدند و آنهایی که روی تخته های باریک و لرزان در حال وارد شدن به قایق ها بودند، تعادل شان را به سختی حفظ کردند. بیچاره ها می ترسیدند توی آب بیفتند. توی همهمه ایی که به خاطر این مسأله ایجاد شد، صدای غرش هواپیماهای دشمن و بمباران های شان ترس مردم را چند برابر کرد. تجمع این تعداد آدم در یک نقطه و حضور ناوچه بهانه خوبی برای هدف گیری آنها بود. در یک لحظه همه چیز به هم ریخت و قیامتی شد. مردمی که هنوز در حاشیه شط بودند، هر کدام به سمتی دویدند و روی خاکها دراز کشیدند. مردم داخل قایق ها نگران به آسمان نگاه می کردند، مستأصل بودند، نمی دانستند چطور به ساحل برگردند. همین لحظه چشمم به پسر بچه ایی خورد که به خاطر تکانهای قایق تعادلش را از دست داد و توی آب افتاد. هیچ کس متوجه او نشد. به سمت آب دویدم و فریاد زدم: بگیریدش، بگیریدش افتاد. بچه افتاد توی آب توی آن بلبشو کسی صدایم را نشنید. از هول اینکه طفل معصوم غرق شود، با اینکه شنا بلد نبودم، به آب زدم. جای شکرش باقی بود که آن قسمت از آب که قایق ایستاده بود، عمق چندانی نداشت ولی همان برای غرق شدن بچه پنج ساله کافی بود. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🪴 🪴 🌿﷽🌿 بعد از به آب زدن من،یکی از مردانی هم که لب ساحل بود، به آب پرید. پنج، شش متری توی آب دست و پا زدم و جلو رفتم تا سینه ام در آب بود و وحشت سر تا پایم را گرفته بود. دیگر همه متوجه شده بودند. جیغ و داد می کردند و امامزاده سیدعباس و حضرت ابوالفضل را به کمک می طلبیدند. به بچه نزدیک شدم. همچنان داشت دست و پا میزد. وقتی دستم به دستش رسید دیگر زیر آب رفته بود. دستش را کشیدم، کمی بالا آمد. بلافاصله‌ مردی که پشت سر من آمده بود، از زیر آب پسربچه را گرفت و بالا آورد. کسانی که توی قایق بودند، بچه را گرفتند. به پشتش زدند تا آبهایی را که فرو برده بود، برگرداند. من هم با بدبختی خودم را به ساحل رساندم. چادرم توی آب پهن و شناور شده بود. درحالی که غرق گل و الی بودم، بیرون آمدم. پایم به خشکی نرسیده بود که جنگنده ها بالای سرمان ظاهر شدند. هیچ جان پناهی نداشتم. توی خاکها شیرجه زدم و سرم را دزدیدم. همه وحشت کرده بودیم.. یک عده یک ریز جیغ می کشیدند و گریه می کردند. بعضی هم آنها را دلداری می دادند که رسید. این ها هواپیماهای شناسایی اند. بمبارون نمیکنند. ولی اکثر گوش شان به این حرف ها بدهکار نبود، جهت حرکت جنگنده ها به طرف ناوچه ایی بود که دیگر پشت نیزارها افته و از دید ما پنهان شده بود. از دو تا بمبی که ریختند اولی منفجر نشد و فقط آب را متلاطم کرد، دومی توی آب منفجر شد. آب مثل فواره بالا رفت و یک دفعه در شعاع زیادی پخش شد. چند دقیقه بی حرکت ماندیم. زهرا شره که با ما از مسجد همراه شده بود، رنگش مثل گچ سفید شده و چشمانش می خواست از حدقه بیرون بزند. خیلی ترسیده بود. هی می خواست خودش را به من بچسباند. من هم که سر تا پا خیس و گلی بودم، می خواستم به گوشه ایی پناه ببرم اما دلم به حالش سوخت و کنارش ماندم. بهش می گفتم: نترس. چیزی نیست. به خودت مسلط باش. وقتی آب ها از آسیاب افتاد و وضعیت تقریبأ عادی شد، بلند شدم. زهرا شره همچنان روی خاکها خوابیده بود. یک دفعه همان حالت های غش و ضعف را به خودش گرفت و شروع کرد به لال بازی در آوردن، من که دیگر به تمام حالت هایش آشنا ده بودم و می دانستم این حالت هایش واقعی نیست، گفتم: دیگه شورش رو در نیار. با عصبانیت از زهرا دور شدم و از حاشیه شط فاصله گرفتم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
حیف که در شان خودم نمیدونم وگرنه اینو میزاشتم پروفایلم🤣🤣🤣 حرف حساب🤷‍♀ @harfe_hesab132
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون🏴 ‌حادثه تروریستی در تهران...اسماعیل هنیه به شهادت رسید😭 @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🚨ادعای العربیه: یک موشک دقیق و هدایت شونده به اتاق خواب هنیه نفوذ کرد و به طور مستقیم به او اصابت کرد/خبرفردا @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️لحظاتی از آخرین دیدار روز گذشته (سه‌شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳) شهید اسماعیل هنیه با رهبر انقلاب اسلامی 💻 Farsi.Khamenei.ir@hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
شکرانه 17.mp3
6.72M
۱۷ استاد شجاعی از خودت سـ❓ــؤال کن: آیا من در طول روز؛ خلوتی کوتاه، برای تشکّر از خدا دارم؟ من، در روز چقدر مشتاقم تسبیحمو بردارم، و شرابِ ناب الحمــدلله رو سر بکشم؟ ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
شرط اصلی پذیرش دعا تسلیم بودن در برابر اهل بیت (ع) است. خواندن حدیث کساء علاوه بر اعتراف به این موضوع با توسل به پیامبر اکرم (ص)، حضرت فاطمه (س) و ائمه معصومین (ع) و واسطه قرار دادن آنها در پیشگاه خداوند موجب برآورده شدن حاجات مؤمنین و شیعیان می شود. بسیاری از مراجع و علمای دینی هم خواندن این حدیث را جهت استجابت دعا به مردم توصیه می کنند و خیلی از افراد برای بچه دار شدن نیز از آن نتیجه گرفتند. ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
• ذکر مجرب شیخ نخودکی قبل از طلوع آفتاب 🌸 یا محمد یاعلی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
2_144144875390134153.mp3
6.87M
برخی عوارض کنار نامحرم بودن⛔️ حاج آقا عالی🔊 @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🔘کم خردان معتقدند: اگر برداشته شود آنگاه زن آزاد است!!!. ✔️چه کسی به نام آزادی دیوار خانه اش را برمیدارد؟! شرمنده ایم از روی ماهت @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄