#کتابدا🪴
#قسمتدویستپنجاههشتم🪴
🌿﷽🌿
چون با حرف مرد همسایه کمی اطمینان پیدا کرده بودم که زهرا
دروغ نمی گوید، قبول کردم همراهی اش کنم. زهرا که راه افتاد،
مرد بهش گفت: بچه ات خیلی بی تابی می کرد. شما کجا بودی؟
من متعجب پرسیدم: به کی؟ زهرا بی توجه به حرف مرد گفت: بیا
بریم
گفتم: چرا جواب نمیدی؟ خواهرت رو میگه؟ برادرت رو میگه؟
گفت: بیا بریم، بعدا بهت میگم
از کوت شیخ بیرون آمدیم. جاده را رد کردیم و وارد نخلستان های
آن سمت جاده شدیم.
نخلستان وسیعی که کلی آدم در خودش جا داده بود. اگر از زیر
بمباران های لب شط نیامده بودم، می گفتم حتما سیزده به در است
و مردم برای پیک نیک بیرون آمده اند. زمین از چمن و گل های
خود رو، شبدر و گل های بابونه پر بود. بوی چمن و برنجه همه
جا پیچیده بود و مشامم را نوازش می داد. بعضی از نخل ها هنوز
»خار که داشتند. بعضی خرماهایشان رسیده و پای درخت ریخته
بود. مردمی که از ترس بمباران به آنجا پناه آورده بودند، در
شیارهای حد فاصل نخل ها که خشک بود و آب جمع نشده بود،
موکت و پتو پهن کرده بودند. به نخل ها طناب بسته بودند و بچه
ها تاب بازی می کردند. این گوشه و آن گوشه هم بند رخت بسته،
لباس های ش هشان را پهن کرده بودند. در بین بساط هر خانواده
گاز پیک نیک، فلاسک چای، قلیان، کاسه و بشقاب و پیدا می شد.
یک ربعی توی نخلستان چرخیدیم و بین مردم گشنیم تا زهرا
خانواده اش را پیدا کند. تقریبا بیست، سی خانواده آنجا جمع بودند.
بر خلاف نگاه اول که آدم فکر می کرد این ها اینجا صفا می کنند،
چهره های شان غم زده و ناراحت بود. بالاخره زهرا با پرس و جو
فهمید، خانواده اش کجا نشسته اند. به طرفشان رفتیم
زهرا قبل از اینکه خودش را نشان بدهد یک گوشه ایستاد. انگار
برای جلو رفتن تردید داشت. به خانواده زهرا که توی گودی شیار
نشسته بودند، نگاه کردم. به نظر خانواده پرجمعیتی بودند، چند
مرد که دور هم نشسته، صحبت می کردند و سیگار می کشیدند.
چند زن جوان با بچه های شان سرگرم بودند. زنی که نسبت به
همه سن و سال دارتر بود کمی با فاصله از بقیه نشسته و توی
افکار خودش سیر میکرد، یک گوشه موکت هم بچه لاغر و رنگ
پریده و زردنبویی را خوابانده بودند. قیافه و وضع و حال بچه داد
می زد که سخت مریض است، طفلک شکمش باد کرده و دست و
پایش ضعیف و رنجور بودند، اگر ناله نمی کرد، آدم فکر می کرد
مرده. بالاخره زهرا بعد از چند دقیقه دست دست کردن، جلو رفت.
با حالتی که انگار هم خجالت میکشید و هم کمی می ترسید، جلو
رفت و سلام کرد. من هم سلام کردم، یک دفعه همه سرها به
طرف ما برگشت انگار هیچ کس از دیدن زهرا خوشحال نشد،
اولش مکث کردند و بعد با سنگینی جواب سلام مان را دادند و
رویشان را برگرداندند. چند دقیقه ایی به سکوت گذشت. بالأخره
زهرا من من کنان پرسید: چه خبر؟
زنی که از همه بزرگ تر بود با ناراحتی گفت: چی رو چه خبر؟
اوناها اون بچه ات، داره از بین میره. داره می میره. برو ببین چه
حال و روزی داره. دیگه ما رو ذله کرده
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
آیتالله بهجت رحمتالله:
حتی اگر با دعا برای ظهور حضرت حجت
به مصالحی فرج عام حاصل نشود، قطعا
برای خود دعا کننده فرج شخصی حاصل
میگردد.
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
🍃مرحوم آیت الله مجتهدی :
✅ دو چیز است که گناهان را نابود می کند :
۱- مریضی :
💠 حضرت امیر المؤمنین علی (علیه السلام) به
یکی از اصحابشان که مریض شده بود موعظه
کردند و فرمودند:
خدا بیماری تو را وسیله کاستن گناهانت قرار داده است.
آدمی که تب می کند کفاره گناهانش است. ناراحت نشید از این که مریض شدید ، شکوه نکنید ، فایده مریض شدن این است که گناهان را نابود می کند.
با شکوه و گلایه کردن اجر وثواب آن را از بین می برید .
۲- سجده :
💠 در روایت داریم که آدم به سجده برود و مدتی بر سجده باشد و ستایش کند.
حدیث است که سجده گناهان را می ریزد ، همان طور که باد در فصل پاییز برگ درخت را می ریزاند .
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
✅ناسپاسی، ریشه بسیاری از امراض عصبی
✍️ناسپاسی میتواند ریشه جسمی هم داشته باشد؛ غلبه مزاج سودا، میتواند باعث ناسپاسی میشود و به صورت متقابل خود این ناشکری نیز بیماری تولید میکند. علم طب با معنویت، اخلاق و تربیت ارتباط مستقیم دارد.
ناسپاسی واگیردار است. ناشکری یک رفتار سرد است و شنیدن ناشکری دیگران هم یک غذای شنیداری سرد محسوب میشود که که اثر منفی در شنونده دارد و باید با یادآوری نعمتها و ذکر الحمدلله، از تاثیر منفی کفران نعمت دیگران، به خداوند پناه برد.
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
✅تاثیر پاکیزگی در بیماری های روحی و روانی
✍اموری هستند که هنوز علم به آنها دست نیافته است و لذا آنها را در سخنان ائمه (علیهم السلام) جستجو میکنیم نظیر آن نقش لباس تمییز و لباس کثیف در سلامتی روان و بیماریهای روانی می باشد.
امیر المومنین علی (علیه السلام) فرمودند: جامههای پاکیزه غم و اندوه را میزداید و همان پاکیزگیی برای نماز است.
📚 الکافی ج۶، ص۴۴۴
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
بین الطلوعین ظهور.mp3
1.61M
⛔️ عجب جمله ای بود..............
🪧#اسماعیل_هنیه🇵🇸
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
Ali Faani - Be Taha Be Yasin (128).mp3
5.3M
به طاها به یس به معراج احمد🌺🌸💚
➥ @hedye110
رو به غروب می رود جمعه انتظار من
کی به سمات میرسد ندبه #انتظار من؟
•––––––☆––––––•
@delneveshte_hadis110
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم_کوتاه | برای کودکیهای فراموش شده
🔹 کودکانِ کار، فقط در خیابانها حضور ندارند ...
کانال رسمی کودکانه حرم امام رضا علیه السلام
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍آيت الله مجتهدی (ره) فرمودند:
من علمای بسياری را درک كردم ،
از امام خمينی گرفته تا آيت الله بروجردی
و آيت الله شاه آبادی و آيت الله حایری و ...
و اگر بخواهم در يک كلام
نصيحت تمام بزرگان را بگويم
می گويم :
👈 اگر دنيا و آخرت می خواهيد ،
اگر رزق و روزی می خواهيد
و در يک كلام اگر همه چيز می خواهيد ،
【نماز اول وقت بخوانيد】
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄