eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
هيچ چيز مانند گناه انسان را از رسيدن به كمال و سعادت دور نمى كند. متأسّفانه شيطان، همواره تلاش مى كند تا انسان را از مسير صحيح بندگىِ خدا خارج نمايد و او را به گردابِ گناه بيندازد. براى همين سعى كنيم تا با كمك گرفتن از خداوند، در دام وسوسه هاى شيطان نيفتيم و با سپرى كردنِ زندگى افتخارآميز به ديدار معبود بشتابيم. اكنون اين سؤال مطرح است كه ما چگونه مى توانيم آثار شوم گناهان را از بين ببريم تا دوباره مورد لطف و عنايت خداوند قرار گيريم؟ همه مى دانيم كه خداوند، درِ توبه را به سوى بندگان خود باز گذاشته و وعده فرموده كه گناه توبه كنندگان را مى بخشد. خدا در قرآن از عشق و محبّت خود نسبت به توبه كنندگان سخن به ميان آورده است. شايد برايتان جالب باشد كه احترام به پدر و مادر و نيكى به آنها، اثر بسيار زيادى در بخشش گناهان دارد. خداوند به خاطر نيكى به پدر و مادر از گناه بندگان گذشته، آنها را مورد لطف خود قرار مى دهد. بسيار مناسب مى بينم كه در اين جا حكايتى را براى شما نقل كنم. پيامبر(صلى الله عليه وآله) نماز خود را تمام كرده بود كه جوانى وارد مسجد شد و سراغ ايشان را گرفت. همه مردم تعجّب كرده بودند، چطور شده كه اين جوان به مسجد آمده است؟! زيرا او به فسق و فجور مشهور شده بود. به هر حال مردم، پيامبر(صلى الله عليه وآله) را نشان دادند و او خدمت حضرت آمد. در حالى كه اشك مى ريخت، سر خود را پايين انداخته، به پيامبر(صلى الله عليه وآله) عرضه داشت: اى رسول خدا! جوانى هستم كه گناه و معصيت زيادى انجام داده ام، مى خواهم توبه كنم، آيا راهى هست كه خداوند توبه مرا قبول كند؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) نگاهى به او كرد و فرمود: اى جوان! آيا پدر و مادرت زنده هستند؟ جوان در پاسخ گفت: فقط پدرم زنده است و مادرم از دنيا رفته است. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: اى جوان! برو و تا مى توانى به پدرت خدمت كن! جوان خيلى خوشحال شد، از حضرت تشكّر كرد و از مسجد خارج شد. در اين هنگام پيامبر(صلى الله عليه وآله) رو به ياران خود كرد و فرمود: كاش مادر اين جوان زنده بود!27 منظور پيامبر(صلى الله عليه وآله) اين بود كه اگر اين جوان سعادت داشت كه خدمتگزارى مادرش را بكند، بسيار بهتر مى توانست، آثار گناهان خود را از بين ببرد و مشمول عفو و بخشش خداوند قرار گيرد. دوست خوبم! تا پدر و مادر تو زنده هستند از اين توفيق بزرگ استفاده كن و با نيكى كردن به آنها بخشش خداوند را به سوى خود جذب كن. به خدا قسم با كمك كردن و مهربانى نمودن به پدر و مادر مى توانى روح خود را از آلودگى ها و سياهى ها پاك سازى! حتماً دقّت كرده اى كه وقتى خدمتى به پدر يا مادر خود مى كنى، در وجودت احساس سبكى و نشاط مى كنى! آيا در فصل پاييز كه برگ درختان زرد مى شود به باغ رفته اى؟ آيا ديده اى، وقتى باد مىوزد، چگونه برگ درختان بر روى زمين مى ريزند؟ آرى، اگر چشم باطن داشتيم، مى ديديم كه چگونه گناهان ما هنگام نيكى به پدر و مادر، فرو مى ريزند. آيا توجّه كرده اى، لحظه اى كه دست پدر يا مادرت را مى بوسى، چقدر نشاط روحى به تو دست مى دهد؟! اين نشاط و سبكى براى اين است كه روح ما از تيرگى گناهان پاك شده است. گويا، زنجيرهايى كه از انجام گناهان، روح ما را در بند كرده، باز مى شوند و او مى تواند آزادانه پرواز كند. تصوّر كنيد، شخصى يك هفته بدن خود را نشسته باشد. وقتى به حمام مى رود و بدن خود را تميز مى شويد، احساس سبكى و راحتى مى كند، چون بدنش از آلودگى پاك شده است. وقتى دست پدر و مادرت را مى گيرى و بر آن بوسه مى زنى و عشق و مهربانى خود را نثارشان مى كنى، گناهان از صفحه روحت زدوده مى شوند، در نتيجه احساس سبكى و نشاط مى كنى. خلاصه كلام آن كه مكتب ما همان طور كه نماز، روزه، استغفار، دعا و گريه را براى پاك شدن گناهان معرّفى مى كند، نيكى به پدر و مادر و احترام گرفتن از آنها را هم به عنوان يكى از بهترين راه هاى بخشش گناه اعلام مى نمايد. 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
وقتی که طواف خانه خدا در فضای باز تعطیل است اما کنسرت رقاصه‌ها و آوازه‌ خوان‌ها در فضای بسته و انبوه جمعیت در شهر مجاور برگزار می‌شود! مجله طب اسلامی ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
◈ ✍ 🌿‌ آیــت اللـہ بهجـــت(ره) : انســان می‌تواند مقامات مطلق انبیــا (علیهــم السلام) غیـــر از مقامات مختصّۀ انبیــای خـاص (علیهم السلام) را حــایز گــردد. ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
✅ ترک شام ممنوع ✍ترک شام باعث: 💠افسردگی 💠ضعف بدن 💠ضعف عصبی و عضلانی می شود. ازاین روتوصیه امام رضا علیه السلام برای کنترل وزن، کاستن از حجم غذای شام و نه ترک کامل آن است. 📚 طب الرضا، ص ۲۷۰ ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
30.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 عاشقونه دوسش دارم 🔺🔺 💙تقدیم به کسانی که زندگی میکنند💙 شما چطور؟! ┈••✾• ✨🌟🦋🌟✨•✾••┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✴️تهیه شده در : مرکز فضای مجازی قافله سمنان تیم رسانه ای بشری ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
♦️ شهید حججی درباره حجاب چه نظری داشت؟ مبادا چادر را کنار بگذارید... ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
خواهد آمد ای دل دیوانه‌ام او که نامش با لبانم آشناست من گل نرگس برایش چیده ام باورم کن خواهد آمد، باوفاست امشب از فرط جنون در سینه دل یکنفس تا صبح هو هو میکند آخر این دل، این دل بی طاقتم دست احساس مرا رو میکند نذر کردم لحظه‌ی تنگ غروب نذر، یک شب اشک نیلی ریختن بر سر هر کوچه‌ی شهر خیال شب چراغی از نگاه آویختن باز می‌سایم نگاهم را به راه خیره بر دروازه‌های نیمه باز گام‌ها فرسوده‌ام در کوچه‌ها کوچه‌های خاکی دور و دراز بی‌قرارم، ناشکیبم، مست مست امشب از یاد تو لبریزم بیا آه می‌خواهم که قبل از مرگ خویش دست بر دامانت آویزم بیا خواهد آمد ای دل دیوانه‌ام او که نامش با لبانم آشناست من گل نرگس برایش چیده‌ام باورم کن خواهد آمد، باوفاست ❤️🌻🦋❤️🌻🦋 ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
شبتون بخیر 💖🌹🌟✨🌙🌹💖
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🌹💖🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
همه جا روشن شد و از دور درخشید مهتاب! نکند آمده‌ای؟ بی‌خبرم! برخیزم! نکند آمده‌ای منتظَرم؟! من منتظِرم!! ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
که شد اول به خدا و بعد به شمعدانی ها، به زندگی ، به همه رویاهای دور از دسترس سلام کن! و زندگیت را زندگی کن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
(ع) یک عمر داغ کربلا یادش نمیرفت دلشوره هایِ عمّه را یادش نمیرفت درس و حدیثش مانعِ روضه نمیشد برپاییِ بزم عزا یادش نمیرفت بر دوش ِ دل، بار مصیبت داشت عمری جان دادن خون خدا یادش نمیرفت بالاسرِ هر پیکر بر خاک خفته لبخندِ شمرِ(لع) بی حیا یادش نمیرفت بردند بی صبرانه بعد از گوشواره- گهواره را بینِ عبا... یادش نمیرفت تب داشت بابا! سوخت خیمه! زجر(لع) آمد! زد تازیانه بیهوا! یادش نمیرفت هنگام غارت بود و در بین شلوغی... افتاد زیر دست و پا یادش نمیرفت لعنت بر آن دستی که هجده نیزه آورد سرهای روی نیزه ها یادش نمیرفت کنج خرابه...زیر نور ماه...آرام... شب-گریه هایِ بیصدا یادش نمیرفت در کنج حجره، داشت جان میداد امّا کهنه حصیر و بوریا یادش نمیرفت! ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸 🏴🏴🏴🏴🏴
شرط امام باقر برای ظهور امام زمان - @Maddahionlin.mp3
3.8M
🏴 (ع) ♨️شرط امام باقر(ع) برای آخرین امام 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شهادت مظلومانه حضرت امام محمد باقر علیه السلام را به محضر مقدس حضرت امام عصر ، مهدی موعود (عج) و نائب برحق ایشان مقام معظم رهبری و شما عزیزان تسلیت و تعزیت عرض می نمایم . 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏_۲۰۲۱_۰۷_۱۷_۱۵_۳۷_۵۸_۶۷۷.mp3
12.71M
•°🌱 •°| حاج محمود کریمی🎙 مگه یادم میره دل کندن عمه رقیہۜ﴾ مگه یادم میره افتادن عمه رقیہۜ﴾ ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🍃🌷 ﷽ 📜"مهمان حبیب خداست" "ابوذر" در خیمه خود در "بیابان" بود، ڪه "مهمانانی ناشناس و خسته" از گرما وارد شده و به او پناه آوردند. ابوذر به یڪی از آنها گفت: "برو و شتری نیڪ برای ذبح بیاور ڪه مهمان حبیب خداست." "مرد مهمان" بیرون رفت و دید، ابوذر بیش از ۴ شتر ندارد.! "دلش سوخت و شتر لاغری را آورد." ابوذر شتر را دید و گفت: چرا "شتر لاغر" را آوردی؟! مهمان گفت: بقیه را گذاشتم برای روزی ڪه به آن "احتیاج داری." ابوذر تبسمی ڪرد و گفت: "بالاترین نیازم روزی است ڪه در قبر مرا گذاشته اند و به عمل خیر محتاجم و چه عمل خیری بالاتر از این ڪه مهمان و دوست خدا را شاد ڪنم." * برخیز و چاق ترین شتر را بیاور.! * ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🛑شاه عباس‌کبیر یک روز گفت: خدا را شکر! همه "اصناف" در مملکت "ایران" به نوایی رسیده اند و هیچ کس نیست که "بدون درآمد" باشد. سپس خطاب به مشاوران خود گفت: "همین طور است؟!" همه سخن شاه را تایید کردند. از نمایندگان اصناف پرسید، آن ها هم بر حرف شاه "صحه" گذاشتند و از "تلاش های شاه" در "آبادانی مملکت" تعریف کردند. اما وزیر عرض کرد: قربانتان بشوم، فقط "تنبل ها" هستند که سرشان بی کلاه مانده. شاه بلافاصله دستورداد؛ تا تنبلخانه ای در "اصفهان" تاسیس شود و به امور تنبلها بپردازد. "بودجه ای" نیز به این کار اختصاص داده شد. کلنگ تنبل خانه بر زمین زده شد و تنبل "خانه مجلل و باشکوهی" تاسیس شد. تنبل ها از سرتاسر مملکت را در آن جای گرفتند و زندگیشان از "بودجه دولتی" "تامین" شد. تعرفه بودجه تنبل خانه روز به روز بیشتر می شد. شاه گفت: این همه پول برای تنبل خانه؟ عرض کردند: بله. تعداد تنبلها زیاد شده و هر روز هم بیشتر از دیروز می شود! شاه به صورت "سرزده" و با لباس مبدل به صورت ناشناس از تنبلخانه بازدید کرد. دید تنبلها از در و دیوار بالا می روند و جای "سوزن انداختن" نیست. شاه خودش را معرفی کرد. هرچه گفتند: شاه آمده، فایده ای نداشت، آن قدر شلوغ بود که شاه هم نمی توانست داخل بشود. شاه دریافت که بسیاری از این ها تنبل نیستند و خود را تنبل جا زده اند تا "مواجب" بگیرند. شاه به کاخ خود رفت و "مسئله" را به شور گذاشت. مشاوران هریک "طرحی"" ارائه" دادند تا تنبل ها را از غیر تنبل ها تشخیص بدهند ولی هیچ یکی از این طرح ها "عملی" نبود. سرانجام دلقک شاه گفت: برای تشخیص "تنبل های حقیقی" از تنبل نماها همه را به حمامی ببرند و منافذ حمام را ببندند و "آتش حمام" را به تدریج تند کنند، تنبل نماها تاب حرارت را نمی آورند و از حمام بیرون می روند و "تنبلهای حقیقی" در حمام می مانند. "شاه این تدبیر را پسندید و آن را به اجرا درآورد." "تنبل نماها" یک به یک از حمام فرار کردند. فقط دو نفر باقی ماندند که روی سنگ های "سوزان" کف حمام خوابیده بودند. یکی ناله می کرد و می گفت: آخ سوختم، آخ سوختم. دیگری حال ناله و فریاد هم نداشت، گاهی با صدای ضعیف می گفت: "بگو رفیقم هم سوخت! " ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸