4_6014900418700641401.mp3
1.86M
🔸ترتیل صفحه 25 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند - عشاق مصری
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
☘️☘️☘️☘️
➥ @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#التماسدعایفرج
➥ @hedye110
#کتابدا🪴
#قسمتدویستسییکم🪴
🌿﷽🌿
فصل دوازدهم
از مسجد بیرون آمدیم، آمبولانسی کنار خیابان پارک بود. حسین
گفت: به راننده آمبولانس بگیم ما رو ببره.
گفتم: نه این ما رو نمیبره، برای مجروحها ایستاده
به دنبال پیدا کردن وسیله، هر کدام به سمتی دویدیم. من تا سر
خیابان چهل متری هم رفتم. بدو بدو کردن هایمان بی فایده بود.
دوباره جلوی مسجد جمع شدیم. بچه ها گفتند: حالا به راننده
آمبولانس بگو. این وقت صبح ماشین پیدا نمی کنیم.
نزدیک آمبولانس رفتم. شیشه سمت راننده پایین بود. به راننده که
مرد جوان و لاغر اندامی بود، گفتم: ببخشید برادر ما یه شهید تو
بیمارستان شرکت نفت داریم می خواهیم بریم بیاریمش. میشه شما
ما رو ببرید؟
گفت: ببخشید. من شرمنده ام. من اینجا ایستاده ام اگر مجروح
باشه، منتقل کنم آبادان
گفتم: خب حالا که مجروح نیست الحمدلله. سریع می ریم و برمی
گردیم. هر چه اصرار کردم زیر بار نرفت. آخرش در حالی که
بغض کرده، صدایم می لرزید و سعی میکردم اشک هایم نریزد،
گفتم: نگاه کن من خودم همیشه تلاش کردم مجروحین رو سریع تر
به بیمارستان برسونم. این را خوب میفهمم که کار شما چیه اما تو
رو به خدا الان میخوام برم جنازه برادرمو بیارم. هیچ وسیله ایی
نیست. اگر دیر بجنبم ممکنه ببرن جای دیگه ای دفنش کنن. من
نمی خواهم این طور بشه. من می خواهم کنار بابام خاکش کنم. این
را که گفتم، سرش را پایین انداخت و گفت: لااله الالله. بعد سرش
را روی دستانش که فرمان را گرفته بود گذاشت و گفت: باشه.
سوار شید.
به بچه ها اشاره کردم آمدند. به جز عبد بقیه عقب آمبولانس
نشستیم. برخلاف آمبولانس هایی که این چند روزه سوار شده بودم
این نو و تر و تمیز بود. من کف آمبولانس گوشه ایی کز کردم.
سرم را روی زانوهایم گذاشتم و توی ذهنم شروع کردم با على
حرف زدن. اصلا نفهمیدم مسیر را چطور طی کردیم و رسیدیم.
یادم نمی آید چه کسی سراغ علی رفت. فقط میدانم دیگر گریه نمی
کردم، اشکم خشک شده بود. ضعف داشتم. کمرم راست نمی شد،
می نشستم، طاقتم نمی گرفت، بلند می شدم
یادم می آید یکی از پرستارها بغلم کرد و با گریه وقایع دیشب را
برای دایی و بقیه توضیح میداد، بهم میگفت دیشب تو همه ما رو
سوزوندی. خودت رو روی پیکر انداخته بودی و میگفتی: من سه
ماهه که علی رو ندیدم. من عطش دارم. من عطش دیدارش رو
دارم. از بچه هاتون حرف زدی. از خوبی های علی گفتی.
دستهاش رو نشون مون دادی. من خیلیها رو دیدم که پدر یا
برادرهاشون شهید شدن یا مردند، مادرهایی رو دیدم که
عزیزانشون رو از دست دادند ولی هیچ منظره ای مثل دیشب ندیده
بودم. تو دیشب با کارهات با حرف هات به جان همه آتش زدی.
مرد و زن گریه می کردند. آخر سر، سه نفری به زور تو رو از
جنازه جدا کردیم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#کتابدا🪴
#قسمتدویستسیدوم🪴
🌿﷽🌿
على را که توی آمبولانس گذاشتند، رفتم نشستم و سرش را توی
بغلم گرفتم. ماشین راه افتاد و من سر درد و دل هایم باز شد. تا
آنجا که توانستم به علی گله کردم و اشک ریختم. گفتم: بابا گفته
بود تا تو بیایی من مسئول دا و بچه ها باشم. تو چرا اینجوری
گذاشتی و رفتی؟ حالا من با این بچه ها چه کار کنم؟ جواب دا را
بعد این همه چشم انتظاری چه بدهم؟ به خودم گفته بودم تو می آیی
و برای سعید و زینب پدری میکنی.
و نوازشش می کردم و دست
توی موهایش می بردم. خاک هایش را پاک میکردم و با او حرف
می زدم. مثل مادری که بخواهد بچه اش را تر و خشک کند. دیگر
علی را طوری کشانده بودم که تا سینه اش در آغوشم بود. با اینکه
خون روی زخم هایش خشک شده بود ولی هنوز به زخم هایش
دست می زدم، خون می آمد. لباس فرم سپاهش پاره پاره و خونی
بود. این همان لباسی بود که وقتی برای اولین بار آن را پوشید،
همه مان ذوق کردیم. از همان موقع فکر شهادت علی را می کردم.
مطمئن بودم، شهید می شود و همانطور که خودش گفته بود آن
قاب عکس را در حجله اش می گذاریم. آن موقع به خودم گفته
بودم ما حتما در شهادت علی صبور خواهیم بود و گریه نمیکنیم
چون خودش از ما خواسته مثل مادر عباس باشیم ولی بعد جواب
خودم را می دادم علی یک حرفی زد. مگر می شود او طوری
بشود و آرام باشم. لحظه مرگ علی من هم باید مرده باشم. به
همین خاطر، چند روزی گریه کرده کردم. هر بار که علی به خانه
می آمد نفس راحتی می کشیدم و میگفتم: خدایا شکرت که تا الان شهید نشده و باز با رفتنش دلشوره به جانم می افتاد. حتی بابا
هم که مرد قویایی بود، تا علی از خانه بیرون می رفت، بغض
می کرد و اشک در چشمانش حلقه می زد. جرأت هم نداشتیم به
علی بگوییم نگرانش هستیم. عصبانی میشد. یکبار دا به علی گفت:
علی از سپاه بیا بیرون. هر کس توی سپاه برود شهید می شود. تو
بیا بیرون. برو جهاد سازندگی، هر راهی میخواهی برو. فقط توی
سپاه نمان. من همیشه دلواپسم
علی یک دفعه عصبانی شد و گفت: مگه مادر عباس نگران عباس
نبود؟ مگر مادر موسی دل واپس نمیشد؟ مگر آنها خانواده نداشتند؟
من آنقدر توی سپاه میمانم تا شهید بشوم.
بعد از خانه بیرون زد. دا هم نشست سیر دلش گریه کرد. همه این
جریانات که یادم می افتاد، خون گریه می کردم. همه کسانی هم که
توی آمبولانس بودند، زار می زدند. دایی مرتب التماسم می کرد.
دستانم را می گرفت و می بوسید. می گفت: زهرا جان، بس کن
دیگه. من الان می میرم. این قدر بی تابی نکن. تو رو خدا من
دیگه طاقت ندارم.
به خرمشهر که رسیدیم، گفتم: برویم مسجد جامع
میخواستم از مسجد به جنت آباد زنگ بزنم، مطمئن بشوم دا رفته
است. بچه ها گفتند: ما زنگ می زنیم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هرکه پرسید چهدارد مگرازدارجهان
همۀ داروندارم بنویسیدحسین..
صلی الله علیک یااباعبدالله❤️
➥ @hedye110
﷽ خاصیت دعای ندبه
🔵 صدرالاسلام همدانی در کتاب تکالیف الانام میگوید: از خواص دعای ندبه این است که هرگاه در جایی با حضور قلب و اخلاص تمام و توجه به مضامین عالی آن خوانده شود عنایت و توجه امام زمان ارواحنا فداه را به آن مکان جلب می کند بلکه باعث حضور حضرت در آنجا می گردد چنانچه در بعضی جاها اتفاق افتاده است.
📚 تکالیف الانام فی غیبه الامام ص ۱۹۷
➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عطش_بالا_گرفته
#غزه
در غزه، هزار طفل غمگین، تشنهاست
صد لاله و صدهزار نسرین، تشنهاست
برگرد و برای کودکان آب بیار!
یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنهاست
✍ #محمد_مرادی
↳ @hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی زیبا از زیارت عاشورا به همراه متن
با صدای علی فانی
#زیارت_عاشورا
#التماس_دعا_برای_ظهور🤲
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
□■□■□
Ali Faani - Be Taha Be Yasin (128).mp3
5.3M
به طاها به یس به معراج احمد🌺🌸💚
➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یبن الحسن دارد زمان آمدنت دیر میشود
➥ @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کارها زیباتر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد
الهی به امید تو💚
➥ @hedye110
🇮🇷🏴🇮🇷🏴
#سلام_امام_زمانم
یک طرف دست دعا
و یک طرف بار گناه
این تناقض ها
نمک پاشیده روی زخمتان
تعجیل در فرج مولایمان #صلوات به همراه ترک حداقل یک گناه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
4_6016978242274067655.mp3
1.94M
🔸ترتیل صفحه 26 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام رست - حجازکار
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
☘️☘️☘️☘️
➥ @hedye110